چرا ایران در سده 20 با 2 انقلاب و درآمد نفت به دمکراسی نرسید؟ دمکراسی بمعنی امنیت ملی، حکومت قانون، حق اقلیتها، عدم تبعیض، آزادی بیان و سازمان، انتخابات است. هیچ کشور در سده 20 دو انقلاب نکرد. در این 2 انقلاب چند 10هزار انسان پاکباخته برای دفاع حقوق بشر، جامعه مدرن، رسیدن به آزادی و عدالت کشته شدند. امنیت داخلی سرکوب آزادی بیان و تشکل، اقلیت را در حاکمیت تداوم دهد. امنیت خارجی موازنه شوروی و آمریکا در مرزها و منطقه بود.
دلایل عمده 2 انقلاب در نرسیدن به مدرنیسم با نهادهای مدنی و شکوفانی اقتصادی عضویت در جی 20 بقرار زیرند: 1- جغرافیا، منطقه سوق الجیشی. 2-استعمار. 3-استبداد شرقی، 4- دیوانسالاری چند هزار ساله با روشنفکران عرفانی. 5- عوام با شریعت دینی بی رفرم. 6-دولت رانتیر متکی به 40% درآمد از منبع واحد.
1-جغرافیا. این کشور تاریخی شمال خلیج فارس نبض ژئوپولیتیک خاورمیانه- بخاطر فرهنگ چند هزارساله، تولید نفت، گاز، پترودلار برای خرید اسلحه -است. پس منافع خارجی -بویژه استعمار روس، انگلیس، آمریکا- در حکومت آن دخیل ند. فلات ایران چند هزار سال است که از خشکی، کویر لوت، گسل زلزله خیز- تولید کشاورزی نازل دارد؛ نتوانست از خلیج فارس بمثابه پلتفرم دریایی سود برد. بهبود کشاورزی از پیوند دانشگاه و کشاورزی، آبیاری قطره ای هند و اسراییل، نیروگاه تبدیل آب شور به شیرین از استرالیا حاصل شوند.
استعمار انگلیس، روسیه، آلمان، آمریکا در ایران نفوذ داشتند. با قرارداد دارسی نفت 1906، عزل پهلوی 1 و 2، جنگ سرد شرق و غرب، کودتای تابستانی تهران- آنها در سیاست ایران تعیین کننده بودند. اکنون چین برای نفت و گاز و روسیه برای رسیدن به خلیج فارس و فروش اسلحه در سپهر سیاسی ظاهر شده اند.
خط، شهر، دولت- سه پایه تمدن ند. تمدن 5هزارساله آرته جیرفت- بین موهنجودارو هند، عیلام در شوش، آشور بین النهرین - قرار داشت. خط در حسابداری تجارت و ثبت املاک در جیرفت و عیلام بکار رفت. یک زیگورات بزرگ، آثار سنگی، کتیبههای آجری به خط تصویری پیدا شدند. در تهران 7هزار ساله جدیداً گوری در چشمه علی/ جنوب تهران پیدا شده که پیشتر از تمدن جیرفت است. این گور با تمدن ساوجبلاغ به ترکی یعنی سرد سیر 10 هزار ساله نزدیک تهران قرابت دارد. تمام این اکتشافات عتیق در سده 21 انجام شدند. آنها نقش جغرافیای ایران را تاکید می کنند.
2-استعمار. در 2500 سال گذشته لقب ایران از چهار راه تجارت شرق و غرب در جاده ابریشم و پل پیروزی ج ج 2 ، به ژاندارم منطقه و منطقه هلال شیعی تغییر کرد. هجوم اقوام مجاور، با حمله اسکندر، تازیان، مغول، افغان- فرهنگ را در تاریخ چون چتر باز و بسته کرد. در سده 20 راه آبی باز خلیج فارس- تجارت نفت، گاز، کالا را ممکن کرد.
عامل خارجی یعنی اوضاع جهان در هر جامعه دخیل است. بنا به قانون ظروف مرتبطه پاسکال: مایعات فشار را انتقال دهند. لذا حرکت سرمایه در جهان – بورس سهام برخط، سویفت، فد-وایر، بانکهای مرکزی، شرکتهای بیمه - ورای مرزها ست. این دخالت در کره جنوبی با تجارت شدید و در کره شمالی با تحریمها موثر است. هم اکنون در جهان خطهای راست، محافظه کار، عامه گرا رایج اند. در دهه 1970 عامل خارجی خط چپ، انقلابی، رادیکال بود که به افتراق سازمانها خطهای 1، 2، 3، 4 نسبت به اردوگاه دامن زد.
مدرنیسم در حکومت بسته ایران با استعمار وارد شد. ولی تولید غیر نفتی ناچیز و نفتی دولتی نتوانست رشد موزون داشته باشد تا نهادهای مدنی هم گسترش یابند. لذا عقب افتادگی اقتصاد ایران بخاطر دلایل داخلی بوده؛ نقش استعمار ثانوی است. نمونه: کره جنوبی و تایوان، رشد اقتصاد و جامعه باز، با حضور نو استعمار.
در برخی کشورها مانند کویت، قطر، عربستان، عمان، امارات- نو استعمار به رشد سرمایه داری در امور کانی، مستغلات، مالی نقش مثبت دارد. ولی در آنها از دمکراسی خبری نیست- چون همه نظام رانتیر با تک منبع درآمد دولت مطلقه اند. در ایران تلاش برای استقلال از دلار آمریکا بوده؛ ولی اقتصاد در مقایسه با پیش از انقلاب با تحریمها 40% افت دارد.
نئوکانهای عهد بوش پسر ایران را عضو "محور شرارت" نامیدن در برنامه حمله نظامی خود داشتند. ولی با حذف ملا عمر طالبان در افغانستان و صدام در عراق نتیجه نادلخواه بسط اقتدار ایران ممکن شد. اقتدار ایران در دهه 1970 "ژاندارم منطقه" وابسته سیاست خارجی نیکسون بود.
ریگان، بوش پدر، بوش پسر جمهوریخواه، کارتر، کلینتون، اوباما دمکرات نتوانستند رابطه با ایران را عادی کنند. حقوق بشر کارتر مانع سرکوب مخالفان در ایران، فرستادن صلیب سرخ به اوین، 10شب شعر تهران، نفی شکنجه بوسیله عمال شاه، آزادی 3000 زندانی سیاسی شد. پس از انقلاب ایران، عربستان ژاندارمی منطقه را در افغانستان، عراق در سده 20 و سپس در سوریه، بحرین، قطر، یمن در سده 21 بعهده دارد.
اکنون 2 محور نظامی در خاورمیانه ایران، چین، روسیه در مقابل اسراییل، آمریکا، عربستان اند. اقتدار ایران در منطقه بخود متکی است. اعضای شورای همکاری خلیج هم با خرید اسلحه از آمریکا به استبداد سرکوبگر و حملات نظامی در حوزه خلیج مشغول ند. با انقلاب بهمن 57، ایران و آمریکا رو در روی هم در آچمز و انباشت اسلحه اند. این انقلاب، اسلام نه ناسیونالیسم را در خاور میانه در تقابل با آمریکا مد کرد.
این دو محور رویهم تاثیر گذاشته؛ اقتدار ایران فروش اسلحه و بسط پایگاههای نظامی آمریکا را باعث شد. حضور نزدیک آمریکا با "همه گزینه های روی میز"، اصولگرایان در مقابل اصلاح طلبان ایران را تحکیم کرد. لذا خطر ایران در منطقه برای منافع نظامی آمریکا مفید است. نوعی همسویی اصولگرایان ایران و مجتمع نظامی-نفتی آمریکا دیده شود. تقابل با آمریکا برای اصولگرایان در تشدید استبداد و رانت خواری هم مفید است.
گراهام الیسون، زاده 1940 استاد هاروارد، رویارویی آمریکا مسلط و چین نوخیز را «دام توسیدید» نامید. در خلیج فارس تقابل آمریکای سلطه گر با ایران نوخیز خواهان خروج آمریکا با 50 پایگاه و 50 هزار سرباز از منطقه هم مصداق دارد. آمریکا لولوی ایران را برای فروش اسلحه در منطقه تحمل کرده؛ ولی ایران ضعیف را به خواست لابی اسراییل در سیاست خارجی خود خواهد.
در بررسی او از 500 سال گذشته 12 تا از 16 مورد تقابل به جنگ ختم شدند. دام توسیدید تهدید یک قدرت نوپا برای یک قدرت مسلط است که 75% موارد به جنگ منجر شوند. نمونه: صدام دهه 1990 با فتح کویت و پیآمد 2 حمله آمریکا به عراق. توسیدید تاریخنگار یونانی همزمان و با اشاراتی به هخامنشیان به سبک علمی علت و معلول نوشت: رشد آتن و ترس اسپارت از آنها منجر به جنگ پلوپونز 431 ق.م. شد.
ایران اکنون محل تمرکز تسلیحات آمریکا شده. گسترش نظامی آمریکا در منطقه ناشی از رشد ناموزون مجتمع نظامی- نفتی در سیاست خارجی است. این رشد بوروکراتیک از ج ج 2 تا کنون مانند هر پدیده سرمایه داری کار-زا در حال رشد بودجه سالانه است. آمریکا در نیمه سده 20 انقلابات از نوع حزب دمکراتیک خلق افغانستان را با جنگ و حمایت مجاهدان؛ اصلاحات از نوع مصدق و آلینده را با کودتا ساقط کرد.
جنگ آمریکا با طالبان 18سال بدون پیروزی طول کشید که به مذاکره صلح 2020 دوحه رسید. در جنگ عراق انگلیس و آمریکا هر یک 40 هزار سرباز فرستادند؛ چون جدی بود. با موشک زدن آرامکو، آمریکا چند 100 مستشار به عربستان فرستاد. لذا مذاکره آمریکا با ایران عقلانی است. ولی بخاطر منافع تسلیحات آمریکا و تداوم سلطه اصولگرایان ایران جنگ نامطلوب است. با گسترش ویروس کرونا، افت مصرف نفت جهان، ورشکستگی نفت شیل آمریکا- آمریکا گفته موشکهای پاتریوت و ضد هوایی خود را از عربستان خارج کند.
اکنون با خرج تراشی سالانه پنتاگون بدلیل قدرت نو خواسته بودجه نظامی و فروش تسلیحات به کشورهای خلیج فارس افزایش می یابند. لذا سیاست آمریکا با ایران "یکی به نعل یکی به میخ" 4دهه ادامه دارد. آمریکا در خلیج فارس فروش تسلیحات را به چند 100 میلیارد دلار رسانده، 50 پایگاه را به روز کرده، 50هزار نظامی را مستقر کرده، فشار تحریم حداکثر به ایران را افزایش داده. هر پایگاه متوسط چند 100 میلیون دلار سالانه هزینه داشته که از جیب مالیات دهندگان به جیب سهامداران، پیمانکاران، شرکتهای تسلیحات رود.
امنیت ایران فرامرزی بوده؛ سپاه قدس برونمرزی، "عمق راهبردی کشور" را در جنگ 33 روزه 2006 لبنان-اسراییل نشان داد. ایران مهمترین تهدید خارجی علیه مثلث آمریکا با 50 پایگاه حواشی خلیج فارس، اسرائیل با بنیانگرایی صیهونیسم لیکود، عربستان با وهابیان قیم مکه و مدینه است.
آیا آمریکا می تواند خط پدآفندی موشکی ایران را با بمباران هوایی نرم کند؟ پاسخ منفی است؛ زیرا ایران یک شبکه پیوسته از نیروهای نیابتی و ضربتی بضد مراکز نظامی موثر در بازار مستغلات خلیج و نفتی موثر در بورس سهام نیویورک دارد. موج پناهندگان به اتحادیه اروپا هم در معادله چند مجهولی ابعاد جنگ را پیش بینی ناپذیر کند. عمق راهبردی فاصله محور تهدید بیرونی از مرزها تا کانونهای مهم نظامی، سیاسی، اقتصادی، زیر بنای کشور است. در این فاصله اگر کشوری حایل باشد؛ بهتر ست.
آمریکا با موشک هدایت شونده/ کروز نقطه زن و قاره پیما از فواصل دور، پرنده های رادار گریز در ارتفاع فوق 30هزار فوت، تسلیحات هسته ای نابود کننده پرتابی-پروازی از زیردریایی- عمق راهبردی را دور زند. عمق راهبردی ایران در خلیج فارس، دریای عمان، صفر است. یعنی در برابر هر آفند/ هجوم فراگیر برونمرزی، پدافند گسترده، بی روزنه، یکپارچه، دفاع پذیر اکنون باید در مرز صفر باشد تا موشک دشمن را در فضا منهدم کند. البته عمق راهبردی دشمنان ایران هم در برابر موشکها در مرز صفر است.
چالش ایران برای منافع راهبردی/ استراتژیک آمریکا نه در امور رزمی چون چین با سلاح اتمی بلکه در سیاست ج ا در منطقه است. سیاست کلان ایران، صدور انقلاب 57 نبوده؛ بلکه امنیت برای مردم مسلمان، شیعیان ایران و نظام اسلامی است. آنها از هم جدا نبوده؛ بلکه مرتبط با امنیت و منافع دیگر مسلمانان منطقه اند. ایران از 3 استثناء چچن در روسیه، کشمیر در هند، ایغور در چین – خود را مبرا کند. پس رهبر ایران ولی مسلمین جهان نیز هست؛ حفظ نظام بر هر امر دیگر رجحان دارد. رک آرین.
آمریکا در حمله به افغانستان، عراق، سوریه، یمن، سومالی، گسترش پایگاهها در منطقه 10-15 تریلیون دلار بنفع مجتمع نفتی-نظامی بدهی ملی را بالا برد. نتیجه آز آمریکا در نابودی طالبان، صدام، داعش گسترش ایران در منطقه شد. عربستان با حمله و حمایت در افغانستان، بحرین، یمن هم به گسترش ایران در منطقه کمک کرد. آغاز استعمار سیاسی در منطقه با قرارداد 1928 اخوان المسلمین و انگلیس برای حمایت ازجنبش های اسلامی و نابودی جنبش چپ و ملی بود.
تنها اسراییل با تملک بلندیهای جلان، اورشلیم شرقی برای پایتخت، ضمیمه کردن باریکه مرزی با اردن و پاره های کرانه باختری/ فلسطین برنده است. ایران حراست از قدس/ اورشلیم را نیز هدف گرفته؛ حضورش در سوریه، لبنان، عراق، یمن، غزه، افغانستان همسو با این هدف با سازماندهی چندین نهاد نظامی مانند حشد شعبی و کتائب الله است.
نتانیاهو اسرائیل را با یک لابی قوی تشویق کننده ترامپ و یکی از گروههای هوادار رئیس جمهور آمریکا تبدیل کرد. ممکن است که شکست بزرگ نتانیاهو در قبال ایران گناه کوچکتر فرض شود اما گناه بزرگ وی تلاشهای استبدادی برای سیطره بر دموکراسی اسرائیل است. اما به هر حال شرایط تغییر کرده؛ نخست وزیر بعدی از حزب آبی و سفید تعیین شده است.
با رفتن نتانیاهو اسرائیل ممکن است به تدریج رو به بازیابی برود؛ به شرایط عادی خود بازگردد اما جنگ با ایران که نتیجه مستقیم سیاست خارجی ناسازگار ترامپ باشد، میتواند حتی برای مدتها پس از رفتن نتانیاهو نیز ویرانگر باشد. رویارویی فاجعهبار بالقوه، میتواند تنها میراث طولانیمدت نتانیاهو باقی بماند. چمی شالف- اکتبر 2019 هاآرتص
آمریکا، اسراییل، عربستان این راهبرد ج ا را سلطهطلبی خوانده؛ نتانیاهو سخنگوی این محور است. هر 3 به سلطه آمریکا در سوریه، اسراییل در فلسطین، عربستان در یمن کوشند. ترامپ با خواسته شلدن ادلسون لابی اسراییل در آمریکا برجام را نافرجام کرد. او بمبافکنهای غار زن و گنبد آهنی پدآفندی اسراییل را بنفع منافع نظامی رشوه داد. اکنون اسراییل برنامه دفاعی خود را بنا بر تسلیحات ایران به روز کند.
در ایران جنگ عراق و حمایت اعراب باعث شدند که صنایع نظامی، هسته ای، موشکی بضرر کوخ نشینان و با کمک بازار سیاه، جمهوری اسلامی پاکستان، چین، کره شمالی، روسیه رشد چشمگیر کند. نمونه: زدن از دور مقر داعش در سوریه، مقر کردها در عراق، پهباد آمریکایی در مرز، نفتکشها در خلیج فارس، 2پالایشگاه آرامکو. قایقهای تندرو حامل مواد منفجره انتحاری با یا بدون ناوبان هم "انبوه نیش زنبور "برای ناوبرهای دشمن اند.
البته سکوت ایران در موشک اندازی اسراییل به مراکز اسلحه ایران در سوریه بدون اعتراض روسیه را باید دستور ولی انگاشت. ایجاد نهادهای ساختن موشک و پهباد در سوریه، لبنان، یمن علت سکوت ایران اند. حشد شعبی از دولت عراق تقاضای ساختن نیروی هوایی کرد. ایران حملات هوایی در عراق، یوگوسلاوی، کوزوو، لیبی را بررسی کرد. پس از 2 سال بمباران مقرهای قدس در سوریه، گفته شده: 2 منبع آب آشامیدنی اسراییل رخنه هکرهای ایرانی را خنثی کردند. واشنگتن پست 090520
پس از جنگ 8ساله دکترین نظامی ایران "راهبرد جنگ نامتقارن" در 4 محور شد: 1- سیستم فرمان، کنترل، ارتباط، رایانه، اطلاعات، شناسایی، تجسس یعنی «سی۴ آیاِسآر.» 2- حملات سایبری و پدافند غیرعامل دفاع غیرنظامی- پوشش، تفرقه، پراکندگی، جابجایی، فریب، مکانیابی، خبر، قابلیت بقا، استتار، اختفاء، ماکت فریبنده.
هکرهای ایرانی به سامانه های پنتاگون نفوذ کنند. 3-حملات نیابتی در منطقه بوسیله: سپاه قدس ایران، حزب الله لبنان، لشکر فاطمیون سوریه، حشد شعبی عراق، انصارالله یمن. 4-«حملات ضد دسترسی» زیربنای غیرنظامی پالایشگاه، فرودگاه، آب شیرین کن ها، تأسیسات نفتی ساحلی، دگلهای فراساحلی، برجهای در حال ساختمان را هدف کنند. سپاه و قدس، ابزار پر اهمیت را در کوهها پنهان کرده؛ در حین جنگ تلهگذاری خواهند کرد. رک آرین.
بنا بر برآورد 2015 دفاعی آمریکا، ایران حمله غافلگیرانه گسترده رادارهای ساحلی، پهپادها، شناورهای غیرنظامی- برای رساندن اطلاعات هدفگیری، ناوچهها، قایقهای تندرو یا "انبوه نیش زنبور" کند. سپس آتش پرحجم موشکی و راکتی در آبراههای باریک در اشباع سامانه پدافند هوایی «ایجس» و دفاعی ناوهای آمریکا فرستد. ایران در تحریم ابزار جنگی است. با رفع آن در ژوییه 2020 صادر کننده مهم جنگ افزار شود.
شناورهای دشمن در تصادم با قایقهای تندرو موشک انداز و پر از مواد منفجره انتحاری در میدانهای مینگذاری به جزایر آتش تبدیل شوند. سپس پرتاب موشکهای ساحل به دریا برای زدن کانتینر از کشتیهای باری چگالی حملات بالا رود. توان مانور دریایی آمریکا کاهش یابد. قایقها و شناورهای حملهکننده از حجم ترافیک دریایی در استتار راداری بوده؛ کار شناسایی و واکنش دشمن را دشوار کنند. مین دریایی، موشک بالستیک و کروز، پهپاد، حمله زیردریایی را دامن زنند. رک آرین.
سپس پهپادها، موشکهای بالستیک و کروز برد کوتاه، گروههای نیابتی پایگاههای زمینی، دریایی، فرودگاههای متحدان در منطقه را به آتش کشند. رک آرین. هزینه جنگی آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه مستند ند. سقوط بازار بورس نیویورک، لندن، توکیو؛ افزایش چند 100 دلاری بهای بشکه نفت؛ اقتصاد جهانی دلار را فلج کند. این برآوردها پبشا کرونا یند.
3-استبداد شرقی. در ایران با قدمت 2500 ساله، آیا امکان آزادی هست؟ استبداد پهلوی و فعلی یک طیف پیشامدرن پیوسته است که شاید آینده را هم بشود با استبدادی دیگر پیش بینی کرد. عامل درونی استبداد باستانی در شکل شاه، رییس جمهور، امیر/ سلطان سنی، ولی شیعی باشد. یعنی شخص اول راس دائمی و نصبی هر 3قوه حکومت است. این فرد مذکر مطلقه، خودکامه، اقتدارگرا، خشونت مدار، بیرحم در سرکوب منقدان است. نمونه: امپراتور روم از نوع کالیگولا. گاهی اختلال شخصیت هم مزید بر علت شده؛ خودکامه خودشیفته، مظنون، زیادهخواه، دگرآزار هم است.
در استبداد، جامعه علیرغم آرمان روشنفکران سیاسی مخفی، و برنامه حکومتی با کودتا، انقلاب، براندازی حکومت گسسته شود. در دمکراسی، حکومت رقابتی، ادواری، مسئولیت پذیر، پیوسته بوده؛ با اصلاحات به گسترش اقتصاد، رفاه اجتماعی، مراوده با همسایگان می پردازد. حکومت استبداد دائمی، انحصاری، مسئولیت پذیر، پیوستگی آتی نداشته؛ گسسته است. نمونه: شاه مطلقه و ولی مطلقه.
در استبداد شرقی رهبر در رابطه با خدا مطلقه - نه پاسخگو به قبیله، گروه، خانواده- است. عَلَم نوشت: در دوران نخست وزیری همه آخوندها، توده ای ها، چپی ها را سرکوب کردم. اوضاع را کاملاً رو به راه کردم. درست در زمان اوج، شاهنشاه به دلیل حکمرانی مطابق میل خودسرانه و قدرت مطلقه مرا مجبور به استعفا کردند. خاطرات علم، ۷ آذر ۱۳۴۶ جلد هفتم، ص ۱۷۰.
استبداد مطلقه شاه، آرمانگرایی را در روشنفکران رواج داد. در ایران کنونی، مردم خواهان حقوق بشر اند. علم نوشت: نظر شاه جریان همه امور را تغییر می دهد. خاطرات علم، ۴ خرداد ۱۳۴۸ جلد اول، ص ۲۰۰.
حجب در پوشاک ایرانی به ردای چینی نزدیک است تا کت و دامن یونانی و رومی نیمه برهنه. در نقوش تخت جمشید پوشش همه مردان از گلو تا قوزک پا در گرمای 50 درجه جنوب تو ذوق زند. در این نقوش نبود زن و بچه هم شدت پدرسالاری را عمده کند. در جامعه استبدادی، هنرها عدم خشونت را اشاعه کنند. خشونت و عدم فردیت با ظرافت، دقت، تخیل قالی متضاد ند. محتوای لالایی، رباعی، غزل، مثنوی، قصیده شعر هجایی و عروضی – روایات زندگی در استبداد شرقی اند.
استبداد مطلقه موجب بروز عرفان در قرون وسطا تا زمان حال، مخفیکاری سده 20، رادیکالیسم شود. رادیکالیسم عاطفی در نظرات زیر اخبار سایتها دیده شوند. سازمانهای سیاسی بدون عمل در جامعه، تبلیغ نشریات اقتباس از منابع خارجی، انشعابات، صدور بیانیه، مجالس بحث و یارگیری- به زندان و مهاجرت کشیده شوند. حاکمیت استبدادی عدم رشد اقتصادی نه معدنی و فقر را تشدید کند. تکصدایی بدون بدیل و اصلاحات منجر به کودتا شود. نمونه: داوود خان در 1973 افغانستان، انقلاب بهمن 57 در ایران، براندازی 2018 بشیر در سودان.
استبداد بهترین و پاکترین جوانان را بسوی رادیکالیسم راند. جوانان باهوش، باوجدان، بااستعداد 10 % در امر مبارزه اجتماعی داوطلب شوند. در صورت لو رفتن- زندان، اعدام، قتل را در پی دارد. لیست 101 کشته از دانشگاه شریف در جدولی آمد: مجید احمدزاده، بهرام آرام، وحید افراخته، اشرف ربیعی، مجید شریف زاده. 38 نفر کشته این دانشگاه پیش از انقلاب اند.
https://www.tribunezamaneh.com/archives/132441
همکلاسان آنها در آمریکا و ایران فعالیت و زندگی فنی کارآفرین دارند. دانشگاه صنعتی شریف /آریامهر 4000 دانشجو داشت. از بهار آزادی تا انقلاب فرهنگی و با 150 کشته در جنگ ایران -عراق، جدول گروهی از کشته شدگان دانشگاه صنعتی شریف در پیکار سیاسی را در 1345 تا 1358 نام برد. تا کنون بیش از 300 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و 150 نفر اعدام یا زیر شکنجه کشته شده اند. اکثرشان در جمهوری اسلامی بود. بسیاری از آنها در گورهای بی نشان چون خاوران دفن اند.
استبداد استعدادهای پرشور را بجای راهیابی صنعتی، فرهنگی، هنری، کسبی از مدار تولید و انباشت سرمایه خارج کند. نمونه: غلام ابراهیم زاده 1322-1362 از ستاره سرخ و راه کارگر بود. درگیری با ساواک منجر به مرگ این پزشگ نیکوکار شد. جانباختگان در نشریات اپوزیسیون شاعرانه ستوده شده؛ نوعی پرستش ارواح خودی است. در جوامع پیشرفته اعدام سیاسیون معنی ندارد.
از 1350 دو چریک پزشک جان بدر بردند. در این 50 سال این فدایی و مجاهد هر یک با ویزیت روزی 30 مریض 557500 یا 1 میلیون نفر را شفا دادند.
در سده 20 ثنویت خودی و غیرخودی، مدح و ذم، ایرانی و اجنبی، سفید و سیاه در سازمانهای سیاسی پروار شدند. در حالیکه مدرنیته فردیت، احتمال، خاکستری، شک، سند را عمده می کند. اکنون فردیت در جامعه ایران دارد عمده می شود- یعنی از امت دور می شود. آینده نگر یا فردگرا شاید گذاری باشد تا در مرحله بعد با دمکراسی شبیه تونس کنونی ثبات یابد.
فرهنگ باستانی نافی فردیت مدرن است. مفاهیم پیشا مدرن امت، ایل، تبار، دسته، قبیله، طایفه، عشیره سلطه دارند. سنت امت بنیانگرایی شیعی در سازمانهای سیاسی هم فردگرایی/ ایندویدوالیسم را انگ و ناسزا کرد. نمونه: سنت استبداد شرقی شوروی و اروپای شرقی فرد منقد با سلیقه غیردولتی را سرکوب کرد. درحالی که فردگرایی هسته مدرنیسم و رسیدن جامعه به تمدن سده 21 است. نمونه: کشورهای اسکاندیناوی با نقد فردی و عدالت اجتماعی.
جهان، اقتصاد، جامعه در تغییر ند. امپریالیسم به گلوبالیزاسیون با ایجاد 1 میلیارد شغل در چین و هند گذار کرد. اردوگاه هم بدون مخالفت مردم، کارگران، زنان، جوانان فرو پاشید. در 15جمهوری شوروی با فرهنگ قبلی، استبداد فردی رواج یافت. این نشان داد: فرهنگ 70ساله سوسیالیست استبداد فردی پیشا سرمایه داری را نزدود.
خود روسیه نه به لیبرال دمکراسی بلکه به الیگارشی سرمایه داری کلان ثروتمندان رسید. این الیگارشی با زد و بند ثروت ملی را تصاحب کرد. اکنون انتخابات با تظاهرات لایه کوچکی در پایتخت با قتل و زندان روبرو شود. در یوگسلاوی بیرون از اتحادیه اروپا، فرهنگ سوسیالیست تیتو به نسل کشی و پاکسازی قومی/ اتنیک شبیه فاشیزم هیتلر کشانده شد. گسیختگی به 7 جمهوری بوسنی/ هرزگوین، کرواسی، مقدونیه، مونتنگرو، صربستان، کوزوو، اسلونی رسید.
تک حزبی چپ با چند دهه سلطه اقتصاد عقبمانده، فرهنگ استبدادی، عقده های قومی، عامه گرایی را در فروپاشی ارمغان آورد. در بلوک شرق خطهای سیاسی تیتو، چائوشسکو، انور خوجه،- بر خلاف دبچک، ناجی، گورباچف- همسو با جهت تاریخ نبوده؛ به کنار گذاشته شدند. پس از جنگهای خونین، اکنون در بازار یورو اتحادیه اروپا با هم همکاری کنند. توریسم و صدور مواد معدنی منبع ارز خارجی در این کشورها برای خرید مایحتاج اند. اروپای شرقی با ورود به اتحادیه اروپا انتخابات برای قدرت رقابتی و ادواری را با مقاومت پذیرفت.
4-سنت دیوانی. این سنت با روشنگری و پیدایش طبقات نوین سرمایه داری غرب تفاوت دارد. سنت روشنفکری 2500 ساله در شخصیت وزیر -شطرنح، 1001 شب، خلافت بغداد، تا کنون ادامه دارد. در سپهر سیاسی مغول خواجه نصیر، عطار، خیام پدیدار شدند. بیان نظرات روشنفکر برابر با مشی اجرایی دولتمرد نیست. دولتمرد باید مسئولیت پذیر باشد؛ نه اقتدارگرا. روشنفکر به حقیقت، عدالت، انصاف، کرامت، نوعدوستی، وظیفه، مسئولیت اندیشد. نظر، باور، آرزو، پیش بینی او فردی است که قدرت سیاسی مانع آزادی بیان او ست. آنها عرفانی و درویش اند.
دبیران، وزیران، سپس شاعران، عارفان، رهبران جنبشهای اجتماعی- ستارگان سپهر روشنفکری اند: گئومات عهد داریوش، مزدک دوره ساسانی، جعفر برمکی، حسنک، نظام الملک، ابن سینا، سهروردی، حلاج، حافظ، عبید زاکانی، عطار، مولانا، سلمان ساوجی، امیر کبیر، قائمقام، دکتر مصدق، یزدی، عشقی، سیامک، پویان، صمد بهرنگی، گلسرخی، سلطانپور، مختاری، سیرجانی. آل احمد نیروی سوم باب نخشب سوسیالیست خداپرست به شریعتی تشیع سرخ بود.
در عصر مدرن شبه علم، فنآوری کاربردی، عقاید جدید عامه پسند هم لایه بیرونی نوعی فرهنگ با لعاب مدرن شدند. این التقاط سنت و مدرنیسم در نصر، شریعتی، آل احمد، بازرگان، سحابی، نراقی، شایگان در تنعم مدرنیسم با لعن بر "غربزدگی" هویدا است. ثنویت افراط و تفریط، خلافت و درویشی در رندی چون حافظ قابل پی گیری است.
ایران صادر کننده الهیات است. ادیان جهانی زرتشتی به خاور میانه، میترایی به غرب، مانوی به شرق، شیعه به منطقه، بهایی در 4قاره را پدید آورد. زرتشت ناجی عدالت گستر، وعده آخرت، پل چنوات، بهشت و دوزخ، پذیرش تقدیر، خیل فرشتگان را بر آیین میترایسم افزود. عرفان، درویشی، تصوف با ریشه های ریاضت از هند نفوذ کردند.
یکی از موانع انباشت سرمایه و بهبود اقتصاد دگمهای عدم علائق دنیوی است. تولید اضافی ناچیز ایران تجارت و سرمایه مالی را ناتوان کرد. اجر آخرت، قیام مهدی با مداقه آثار امام م غزالی و دیگران دیده شود: او هزار سال پیش نوشت: برای عموم مردم فقر از غنا مطلقا بهتر است؛ زیرا انس و شوق فقیر به دنیا کمتر است. هر چه علاقه به دنیا کمتر باشد ثواب عبادات بیشتر است.
غزالی این ایده را از حدیث "الْفَقْرُ فَخْرِی" گرفته که فخر فقر حتی بر ایمان رجحان دارد. فیض کاشانی 977-1058 ه ش نوشت: زاهد در این دنیا از زنان و کنیزکان کام نگیرد تا حورالعین نصیبش شود. از خوراک لذیذ پرهیز کند تا از میوه بهشتی بخورد. البته تولید اضافی ناچیز شرایط واقعی بوده؛ این فرهنگ درویشی برای توجیه فقر پدید آمد که وعده عافیت را چاشنی کرد.
چرا این دو فقیه عالم نسیه را وعده دادند؟ زیرا معیشت مردم فقیرانه بود. تا انقلاب بهمن ادوات رعیت یعنی 80% جمعیت گاو آهن، خیش، خرمن، داس، چپر، آسیاب عهد هخامنشی بودند. حاصل یک سال کار دمیزار یک گندم به 3 بود. اکنون هر بوته 5 سر، هر سر 22 دانه، پس 110 دانه از یک تخم/ بوته حاصل شود.
در سده 21 هم 2 رهنمود آمد. 1-امام جمعه بنیانگرای شیعی مشهد علم الهدی گفت: مردم با تحمل فقر، تهذیب نفس می کنند؛ بیشتر منتظر ظهور می شوند؛ کمتر گناه خواهند کرد. این رهنمود اقتصاد پر فساد ایران با 2 برابر جمعیت مقطع انقلاب بهمن را 40% کوچکتر از قبل از انقلاب کرد. همو گفت: برخلاف کشورهای دیگر، ما آغاز جنگ را جشن می گیریم نه پایان جنگ را. سرنوشت صدام را فراموش کرد.
2- نخست وزیر ژاپن شینزو آبه با اتکاء بر علم اقتصاد دلیل آورد و گفت: فقر جامعه را به فساد می کشاند و نابود می کند. هر فقیر صد برابر یک فرد عادی برای جامعه هزینه دارد؛ مانند یک بمب ساعتی است که هر لحظه آماده انفجار است. این رهمنود اقتصاد ژاپن را به گروه 7 جهان رساند.
تخیل قوی در گرما، خشکی کویر، سردی شبهای پرستاره کوهستان، اقوام گوناگون، نبود مراتع سبز گسترده، فقر مزمن، ناشی از زیستبوم خشگ، ناامنی خانخانی و ایلات- عرفان ایرانی را دامن زدند. گاتهای زرتشت، لالاییهای غمبار، درخت آسوریک، 1001 شب، وفور شاعر در سده 21 حساسیت ذوق ایرانی را نشان دهند.
بهبود اقتصاد عامه زیربنای آزادی است. جان فدای آزادی روشنفکران به رسیدن به آزادی منتهی نشد. آزادی در سرمایه داری باید با رشد نیروهای مولد و نهادهای مدنی همراه باشد. مدل تایوان، ژاپن، کره جنوبی. البته ثروتمندی کشور هم برای آزادی کافی نیست. مدل کویت، قطر، امارات، سنگاپور. چه رسد به فقر مزمن با اقتصاد فاسد و عدم آزادی در ایران، آذربایجان، پاکستان، ترکمنستان، بنگلادش. براندازی صدام نیم میلیون کشته، چند میلیون بی خانمان، ظهور داعش، حضور 5000 نظامی آمریکایی در عراق؛ به فساد، بیکاری، خدمات سخیف، عصیان مردم در اکتبر 2019 رسید
5-عوام. فلات ایران در استبداد مطلقه 2500 ساله، ورود استعمار در سده 20، تولید کشاورزی ناچیز، خرافات را داشت. فرهنگ مردم، خلق، توده، عوام متحجّر و خرافی است. اکثر مردم رعیت با تولید محصول ناچیز و خرافات شدید امت پرورده شدند. در ایران خشکی و فقر مزمن هزاره ای اکثریت جامعه را مانند مرتاضان هند به درویشی جذب کرد. در عصر پهلوی رعیت 75% نیروی مولد بود.
خرافات در فلات 5 هزار ساله بود؛ با دین جدید به آن افزوده شد. در فرهنگ ایران ثنویت 2فصل زمستان و تابستان، اهورا و اهریمن، افراط و تفریط- انواع گوناگون عرفان خرافات را دامن زد. زیستبوم خشگ - تولید کم، درویشی، تقدیر، مسکنت را عامه گیر کرد. اسلام خیر و شر، خوب و بد، مومن و کافر، حرام و حلال، نجس و پاک را به فرهنگ ایرانی افزود.
البته فقر می تواند ظاهر مدرن با توانگری بیآبد. نمونه: مدرنیزاسیون عربستان. با درآمد نفت، مدیریت بخردانه، تجارت - شهرهای مدرن چون دوبی و دوحه در 40 سال پدید آمدند. خشگی، گسلهای صفحات زمین با زلزله، نبود موانع طبیعی با هجوم اقوام- خرافات و استثمار را دامن زدند. شریعت شیعی با مدرنیسم اشتراک ندارد؛ باید در رفرم شیعی دین به امر خصوصی تبدیل شود.
عرفان در نقش مقابل خشونت استبداد شرقی، راه سوم میان صبر مردم و مطلقه گرایی خشن شخص اول، بود. البته در مدرنیسم قانون جایگزین خشونت شده؛ یعنی دولت حق خشونت، سرکوب، اعدام، حبس دارد. مدرنیزاسیون نهادهای مدنی، حزبی، صنفی را ممکن کند. در عصر مدرن مردم در اصناف، اتحادیه، حزب متشکل شده؛ برای منافع گروهی مبارزه کنند. ولی عقل عوام از تلویزیون دولتی پر شود.
آسیب جهان از دروغگویان نبوده؛ از دروغباوران است. چرا؟ عامه گرایی هم عقبگرد در تمدن است. زیرا در انتخابات پوپولیستها را روی کار آورد. برلوسکونی، سیسی، اردوغان، ترامپ، بولسنارو با رای عوام آمدند. عوام بودند که به هیتلر رای داده؛ 57میلیون کشته در ج ج 2 ببار آمد. ناصر خسرو در عقبماندگی عوام گفت: از ماست که بر ماست.
6-اقتصاد رانتیر. در این اقتصاد 40% یا بیشتر درآمد ملی از کان یا حق تردد را دولت دارد. پس دولت از مالیات مردم بودجه تهیه نکرده؛ به مردم پاسخگو نیست. همه کشورهای خاورمیانه بزرگ رانتمدار ند. نفت، گاز، کمک خارجی، کانال سوئز این گونه اند. از 40 سال پیش، جامعه آتی سرمایه داری رانتیر با روبنای شیعی تحکیم شد.
باید افزود دو کشور شیعی جمهوری آذربایجان سکولار و ایران بنیانگرا نشان دهد که در یک کشور شیعی می توان 2 قانون اساسی داشت. نظام رانتیر با استبداد مطلقه همراه است. درآمد نفت و گاز، دولت با نیروی سرکوب را فربه و مردم بدون نهادهای مدنی را ناتوان در حکومت کند.
دولت رانتیر با یا بدون استعمار، یک دولت اقتدارگرا است. در امور مالی، دولت به رای ملت نیاز ندارد. ملت در جیره دولت است. ایران 2.5 میلیون کارمند شامل 600 هزار معلم دارد. در غرب دولت با اخذ مالیات از مردم باید بنا به منویات مردم کار کند. رک مظفری. در چند کشور به شکوفانی اقتصادی مانند عربستان، امارات، کویت، قطر رسیده؛ در برخی چون ونزوئلا، ایران، مصر- فقر در بر دارد.
منابع. 2020/05/15 WP واشنگتن پست، جمهوری اسلامی= ج ا، جنگ جهانی 2 = ج ج 2. رک= رجوع کنید.
https://www.radiofarda.com/ مظفری
https://www.radiofarda.com/