logo





یادها- احمد شاملو

پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۸ - ۳۰ ژوييه ۲۰۰۹

بیژن باران

bijan-baran.jpg
از چهره های مطرح علم، هنر، ادبیات غرب و ایران در سده 20م خاطرات دیداری وجود دارد که بمرور نوشته و نشر می شوند. عکس آنها از گوگل تصویری گزینش شده؛ معیار این گزینش نزدیکی عکس به زمان خاطره است. این خاطرات با عنوان یادها شامل سهراب سپهری، فروغ فرخزاد،تختی، دکتر ساعدی، محجوبی، دیراک، ثریا، محصص، ویگن، اخوان، تئودوراکیس، وزنسنسکی، باربارا والترز، انتونی کویین، جسی جاکسون، ارسکین کالدول، نورمن میلر، زاده، .. می باشند.
– ب. ب.

جا. خانه ن. ط.، الکساندریا، ویرجینیا.
زمان. پاییز 1355
افراد. ن.ط.، شاملو، ب.ب.

یادها. شبی از شبهای پاییز بود. ن.ط. بمن خبر داد که در خانه خود شب را با شاملو بگذرانیم. غروب بود که به اتاق مهمانخانه رسیدم؛ گویا شاملو چند روز مهمان او بود. شاملو با موی سیمین سر، چشمان درشت هوشمند، اندام حضورمند، فارسی تهرانی چون یکی از آثار باستانی ایران دیدنی بود. در دیدار با شاملو، حضور انسانی حس می شود که انسانهای سترگی را در زندگی خود دیده است. کله او شیر فلات است پر از خاطرات و مخاطرات. بیان او شیرین است چون راویان قصه های اساطیری با انسانهای غولین. من همیشه از شهرگی celebrity پرهیز کرده؛ رغبتی به دیدن شهرگان نداشته ام. ولی شاملو مانند تئودوراکیس استثناء بود. دست داده؛ روبوسی کرده؛ پای گرم سخنگویی او نشستیم. من و ن.ط. خود شعر می گفتیم؛ شعر ما امیخته ای از احساسات، وجدان بیدار، زیبایی طیبعت بود؛ شعر شاملو سرمدی و روان؛ تا ابدیت جاری است.

در تابستان 1351 در سفری به تهران ترجمه انگلیسی 50 شعر نو با نقل قولها، لیست مجموعه شعرهای 5 شاعرنو بعلاوه اشعار خودم را در کتاب راه و رود، در 200 صفحه، به چاپ رساندم. این 5 شاعر نو نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، شاملو، اخوان ثالث، احمدرضا احمدی بودند. نسخه ای از این کتاب را به شاملو دادم؛ بخش آثار شاملو شامل12 شعر زیر می شد: سرود بجای سپاس و پرستش، نکته، سرود آشنایی، کوچه، فقر، لوح گور، برخاک جدی ایستاده ام، طرح، 3 شبانه، کدامین ابلیس. به طرح که رسید آنرا زمزمه کرد: شب/ با گلوی خونین/ خوانده است دیرگاه،/../ یک شاخه/ در سیاهی جنگل/ بسوی نور/ فریاد می کشد. من نقدهایی رو که در باره شبانه های شاملو داشتم با او درمیان گذاشتم. بویژه تقارن بصری در شبانه با سطر آغازین "اعترافی طولانی ست شب اعترافی طولانیست".. با شکیبایی گوش کرد.

سپس روی قالی زمینه مینایی اصفهان نشستیم. بخاطرات و مخاطرات شاملو گوش کردیم. چه حافظه دقیقی در باره سازمانها، افراد، حوادث داشت. این حافظه دقیق را بعدها دکتر ساعدی در پاریس در دیدارهای مکرر زنده کرد. شاملو پنجره ای بود به چشمانداز ایران 3 هزارساله. در این پنجره تاریخ، فرهنگ، ادبیات، جامعه، انسانیت همه و همه باهمهمه و بی واهمه در برابر مخاطب قرار می گرفت. شاملو با 20 بیلیون یاخته عصب در سر خود و حافظه 3000 ساله فرهنگ فلات، چون ویرژیل در کمدی الهی دانته، مخاطب را به تاریخ و جغرافیای فلات وارد می کرد. شب تا صبح در باره ایران، ایرانشهر، کتاب کوچه، شاخه تهران و شمال، شعرنو سخن گفتیم. یادهای او، مملو از انسانهای بزرگ با مرگ زودرس بودند. در روایتهای دیدار او باآنها لحن بیانش عمیقتر میشد. یکی از آنها زیبرم 1323-1351 بود. شعر "میلاد آنکه عاشقانه برخاک مرد"، خاطره این رفیق فرهمند خلق است. مفصل پایانی این شعر در وجدان خواننده طنین می اندازد؛ تصویری در گذشته خاوران است که امروز در خیابان ندا و ترانه و تا آینده های دور مصداق دارد: وجودش همه بانگی شد./ نگاه کن چه فروتنانه بر درگاه نجابت به خاک می شکند.

بحث مفصلی در باره نقش فرهنگ در بازسازی استبداد پس از انقلاب اجتماعی داشتیم. لپ مطلب این بود که چرا آیه های عاشقانه مسیح تبدیل به تفتیش عقاید و دوران سیاه کاتولیسیسم شد. انقلاب کبیر فرانسه منجر به شکنجه و اعدام همراهان خلق شد. انقلاب اکتبر با تکرار تصفیه اعضای پاکباخته حزب و ایجاد گولاگهای سیبریه در دهه 30 سده گذشته، این تصفیه حزبی، توان دفاع ملی را دربرابر فاشیزم تقلیل داد. اینهم طنز تلخ تاریخ بود که انقلابیونی چون رادک، کامنوف، زینوویف، بوخارین بعنوان مزدوران اجنبی آلمان در "دادگاه" محکوم شدند. در حالی که این تصفیه به تضیعف دولت شوراها در برایر نیروهای محور در دهه بعد منجر شد. لذا این باند بریا-استالین بود که در نهایت در خدمت اجنبی عملکرد داشت. پس از جنگ جهانی 2م، مرگ استالین، دولت خروشچف و فروپاشی اردوگاه، یک مدرک در مزدوری محکومین چه در آرشیو سرخ و چه در آرشیو برلین رو نشد. نمونه های دیگر اختناق در اروپا و آسیای شرقی هم در بحث وارد شدند.

بحث به آنجا رسید که مجریان پیام جدید انسانی، خود هادیان فرهنگ منحط گذشته اند. دولتمردان جدید از شخصیتهای عارضه مند مانند خودشفتگی و اعتقادات متحجر؛ نبود وجدان منصف؛ غرایز بهیمی مانند نفع آنی و حظ از شکستن اعتماد به نفس دربندان؛ محرکات مذموم مانند خشم و ترس؛ عوارض روحی مانند پارانویا/ هراس و حرص؛ ژنتیک مانند مالیخولیا و اعتیاد به شرب، دخانیات، غیره رنج میبرند. آنها در مقام قدرت سیاسی با بازوی امنیتی مطیع، جامعه را بسوی سکوت استبداد سوق می دهند. این پدیده تنها در دولتهای چپ نبوده؛ شامل دول راست هم می شود. نمونه راست: نازیسم دهه 30 آلمان و مکارتیسم دهه 50 در ایالات متحده که ورای قانون مخالفان را خرد کرده از خشاب خلق بیرون گذاشت.

بحث ادامه یافت که جوامع اگرچه همه براساس مالکیت خصوصی/ دولتی اند؛ ولی جوامع هم چون موجود زنده در مدارج متفاوت تکاملی و بلوغ قرار دارند. کشورهای اسکاندیناوی را نمیتوان با کشورهای آمریکایی از نظر انسانیت در یک رده قرار داد. تازه خود هر کشور هم در منحنی تکاملی در امور انسانی قرار دارد. نمونه: ایالات متحده در دهه 20 اعتصاب کارگران را به خون می کشید؛ ولی در دهه 60 با رشد جنبش اقلیتهای نژادی، جنسی، مذهبی، صنفی دولت خود را با شرایط نوین وفق داده؛ خود را اصلاح کرد.

زندگینامه. شاملو 75 سال زیست: 21 آذر 1304 – 2 مرداد 1379 . او شاعر، نویسنده، مترجم، فرهنگ نویس؛ پایه گذار شعر سپید منثور در تقابل با شعرنو منظوم نیمایی بود. در آثارش مرگ وارتان سالاخانیان، مرتضی کیوان، احمد زیبرم را جاودانه می کند؛ همچون لورکا در مرثیه ایگناسیو سانچز مخیاس. او راوی 60 سال مبارزه مردم با استبداد بود. کودتای 28 مرداد که آمال سکولار مردم را به باد داد؛ شک و اشگ را حاکم کرد؛ اینگونه موجز ترسیم میکند. این تصویر ربع قرن جامعه در تعلیق و حکومت بی بدیل است تا نیروهای پیشامدرن مسلط شدند:
سال بد
سال باد
سال اشک
سال شک

در 1355 با سفر 3 ماهه و سپس 1 ساله به امریکا به سخنرانی و شعر خوانی در شهرهای بزرگ در جمع ایرانیان پرشور می پردازد. با شاعران/ نویسندگان جهان، یاشار کمال، آدونیس، البیاتی، وزنزنسکی دیدار میکند . در 1357 به لندن رفته؛ سردبیر نشریه ایرانشهر می شود. در ۱۳۶۷ به آلمان میرود - برای دومین کنگرهٔ بینالمللی ادبیات: اینترلیت ۲ ، سخنرانی او با «من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!» آغاز می شود. در این جا با عزیز نسین، دِرِک والکوت، پدرو شیموزه، لورنا گودیسون و ژوکوندا بللی آشنا می شود. سپس انجمن جهانی قلم Pen و دانشگاه یوتهبوری او را به سوئد دعوت می کنند. در اجرای شب شعر با هیئت ریسهٔ انجمن قلم سوئد نیز ملاقات میکند. در 1369 برای شرکت در CIRA ۹۰ به کالیفرنیا می رود؛ تا 1970 آنجا میماند. با ریاضی دان شهیر ایرانی مقیم برکلی لطفی (علی عسکر) زاده، مبتکر منطق فازی، ملاقات می کند.

آثار. شاملو شاعر شبانه هاست؛ شبانه های اختناق نیم قرنی محاط بر فلات. شعر او به ضمیر فرهنگی فارسی زبانان نقب زده است. روی کارتهای تبریک، در شعارهای اجتماعات، در محاوره های روشنفکرانه سطرهای شعری او نقل قول می شوند. نوارهای صوتی، مجموعه های شعری، فعالیتهای انتشاراتی، ادبی، سینمایی/ هنری، سفرها، سخنرانیها زندگی اورا مالامال از مردم می کنند. مجموعه های شعری او در زیر آمده اند.
1326 آهنگهای فراموش،
1330 قطعنامه، شعر بلند 23
1332 آهنها و احساس
1336 هوای تازه
1339 باغ آیینه
1343 آیدا در آیینه، لحظه ها و همیشه
1344 آیدا، درخت و خنجر و خاطره
1345 ققنوس در باران
1348 مرثیه خاک، از آیینه و هوا
1347 برگزیده اشعار، غزل غزلهای سلیمان، ترجمه
1349 شکفتن در مه
1352 ابراهیم در آتش
1356 دشنه در دیس
1358 کاشفان فروتن شوکران، کتاب کوچه- ج 1
1359 ترانه های کوچک غربت
1369 مدایح بی صله
1376 درآستانه
1378 حدیث بیقراری ماهان

یادهای مربوطه. از دهه 40 دبیرستان شرف،گروه فکری ما: ف. گ. ، ف. م.، ف. ق.، ف. ح. به شعر شاملو ارادت داشتیم. کتاب های اورا میخواندیم؛ در راهپیمایی هفتگی دربند و آبشار 2قلو این آثار را بحث، نقد، ازبرخوانی می کردیم. سردبیری شاملو در کتاب هفته، فردوسی، خوشه در مقایسه با سخن و اندیشه و هنر، منجر به ورود هوای تازه ادبیات و انسانیت به گروه ما شد.

پس از سفر به اروپا و سپس به آمریکا، رابطه خود را با گروه در تهران حفظ کردم. آنها در دهه 40 با نامه نشریات را برای من می فرستادند. در اواخر دهه 40 ترجمه بانگلیسی 3 شعر او را در نشریه دانشگاه میسوری ارایه دادم. سپس 10 شعر شاملو را در کتاب راه و رود، چاپ تهران، گنجاندم. آوردن آثار شاملو در پیک پارسی، پایگاههای وبی، نوار - صدای گرم او با نفس انسانیش همیشه با ما بود.

در مرداد داغ 2000 مراسم مرگ و بزرگداشت شاملو در هتل هیلتون، وی ینا، ویرجینیا، برگزار شد. نشریه محبوب ایرانیان درفش این امرخیر را برافراشت. زنده یاد محمود گودرزی با انرژی فراوان خود یکی از بانیان این گردهمآیی بود. در این گردهمایی هزاری ایرانی، مرگ شاعر ملی با سخنرانی دکتر براهنی و دیگران آغاز شد. امپرسیون عاطفی براهنی مرا یاد سخنان اخوان در دهه 40 در باره شاملو انداخت. هر دو خود را با شاملو از نظر سنی مقایسه کرده تا بزرگی شاملو را بیان کنند.

در 1385 وقتی ورثه ی شاملو چوپ حراج بر خانه ی او زدند؛ باین فکر افتادم که چرا یک خرپول خیری در ایران یا خارج پیدا نشد که پول خانه را به وراث بدهد تا خانه پس از مرگ آیدا به موزه این شاعر ملی تبدیل شود.

با نقل قولی از کانون نویسندگان ایران این خاطرات بسته می شوند: شاملو، شاعر آزادی، شاعر آینهها و رویاها، شاعر تعهد به انسان و بیزاری از وَهنی که بر تبار انسان میرود، حضور انسان را بر آفاق روشنِ آگاهی و رهائی، حیاتی جاودانی بخشید. او بود که در دشوارگذرترین گریوهها و گردنههای خطرخیزْ مردمان را صلا در داد:
من درد مشترکم، مرا فریاد کن!

منابع. محمد حقوقی، شعر نو – از آغاز تا امروز، 1301-1350، کتاب جیبی، تهران، 1351.
دکتر تورج رهنما، شعر رهایی است- 1320-1357، انتشارات قققنوس، تهران، 1377.
دکتر اسماعیل رنجبران، راه و رود + شعر نو فارسی با ترجمه انگلیسی، آذروش، تهران، 1351.

پانویس.
وارتان سالاخانيان با کوچک شوشتری در 1332 زیر شکنجه بقتل رسیدند. گویا منفردزاده روی این شعر مانند 2 شبانه دیگر شاملو با صدای فرهاد آهنگی ساخته است.
مرتضی کیوان 1300- 1333 شاعر، نقاد، از دوستان شاملو و کسرایی.
احمد زیبرم 1323-1351 از چهره های مبارز جنبش.
Pedro Shimose شاعر بولیوی، متولد 1940.
Aziz Nesin طنز نویس ترک 1915 -1995
Ignacio Sanchez Mejias گاوباز/ ماتادور، شاعر، منقد، هنرپیشه، نویسنده همسن لورکا. لورکا، شاعر اسپانیا 1898-1936 و شاعران دیگر، آلبرتی و میگل ارناندز، نیز در رثای این چهره ملی آثاری خلق کردند.
Yashar Kemal متولد 1922 شاعر کرد.
Adonis شاعر سوری متولد 1930 ساکن فرانسه.
al-Bayati شاعر خانه بدوش بغدادی 1926-1999.
Voznesensky شاعر روس متولد 1933.
Walcott Derek شاعر و نمایش نامه نویس ،صاحب نوبل 1992، متولد 1930 در جزایر کاراییب.
Lorna Goodison شاعر و نویسنده جامایکا، متولد 1947.
Gioconda Belli متولد 1948 در نیکاراگوئه، شاعر و نویسنده.
CIRA The Center for Iranian Research & Analysis

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد