1-عتصاب کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن اراک در اعتراض به عدم پرداخت حقوق وعیدی
از صبح روز سه شنبه 13 اسفند، کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی راه آهن اراک(شرکت جوش گستر) برای اعتراض به عدم پرداخت حقوق وعیدی دست از کارکشیدند.
کارگران اعتصابی تمام ناحیه راه آهن اراک که تعدادشان به 200نفر می رسد،اعلام کردند روز چهارشنبه 14 اسفند هم اعتصابشان ادامه خواهد داشت.
آنها درباره کاهش ساعت کاری در رابطه با شیوع ویروس کرونا گفتند:ساعت کاربطور رسمی کم شده است ولی آنها را تا دیر وقت در شرکت نگه می دارند.
*اعتراضات کارگران نسبت به عدم مقابله جدی با شیوع ویروس کرونا ادامه دارد:
1- کارگران شهرداری تهران: پیمانکاران برای جان کارگران ارزشی قائل نیستند
کارگران شهرداری تهران که تحت مسئولیت پیمانکاران مختلف در بخش خدمات (جمعآوری زبالهها) و فضای سبز شهرداری تهران مشغول کارند، در ارتباط بامقابل با شیوع کرونا گفتند: در این روزهای پرخطر، پیمانکاران طرف قرارداد با معاونت خدمت شهری شهرداری تهران نسبت به رعایت اصول محافظتی در برابر کرونا کمتوجه هستند و به همین دلیل جان کارگران شهرداری و خانوادههایشان در خطر است.
آنها با بیان اینکه پیمانکاران طرف قرارداد با شهرداری تهران برای جان کارگران ارزشی قائل نیستند، افزودند: در این روزهای پرخطر ناشی از کرونا که همه به رعایت بهداشت فردی تاکید میکنند، متاسفانه ما کارگران جمعآوری زباله و فضای سبز بدون ماسک، دستکش و هرگونه محافظ دیگری در نقاط مختلف شهر مشغول کارند.
این کارگران که اکثریت آنها با چندین ماه حقوق معوقه از وضعیت معیشتی مناسبی برخوردار نیستند، میگویند: تامین بهداشت و امنیت جانی کارگران برعهده کارفرمایان است و نظارت بر این امر، وظیفه دولت است.
2-ویروس کرونا شوخی بردار نیست، اما کارگران دکل های حفاری نفت چه؟!
«کارگران دکل های حفاری نفت لباس ضد کرونا تن نکرده اند... آنها حتی از معمولی ترین امکانات در برابر ویروس کرونا مانند ماسک معمولی و مواد ضد عفونی کننده و غیره هم محروم هستند...»
یکی از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران برای رسانه ای نوشت:در این مدت که ترس از ویروس کرونا همه جا را فرا گرفته و همه جا اسم این ویروس منحوس بر سر زبانهاست به نظر میرسد کارگران دکل های حفاری نفت مورد بی توجهی قرار گرفته اند.
در عجبم چطور با گذشت حدود 10روز هیچ رسانه و نهادی به این ماجرا و خطرات احتمالی ناشی از آن در دکل های حفاری و دربین کارکنان آن واکنشی نشان نداده است.
مگر خون این زحمت کشان از خون بقیه مردم کمرنگ تر است!!
مگر یک دکل حفاری که حدود 120 نفر نیروی کار در آن مشغول کار هستند در معرض خطر و ابتلا به این ویروس نیستند؟؟
اگر خدایی ناکرده یک نفر از آنها دچار ویروس کرونا باشد سرعت انتقالش به دیگران به مراتب بیشتر از مدارس و دانشگاه و ادارات و .... هست چون مدام چه در کارگاه و چه در خوابگاه و ... در کنار هم هستند و زندگی میکنند و جالبتر یا بهتر است بگوییم وحشتناک تر آنکه از تمام نقاط ایران در دکل های حفاری نفت نیروی کار مشغول خدمت هست و این دقیقا مصداق یک بمب خوشه ای هست....
تعطیلی برای همه هست ... آری.... باید باشد.
کسی نمیتواند ایراد گرفت... ویروس کرونا شوخی بردار نیست... اما کارگران حفاری چه؟؟؟؟ ....
آنها لباس ضد کرونا تن نکرده اند... آنها حتی از معمولی ترین امکانات در برابر ویروس کرونا مانند ماسک معمولی و مواد ضد عفونی کننده و غیره هم محروم هستند...
هان... چه شده است با تعطیلی و ... چرخه اقتصاد و صنعت متوقف میشود؟؟ بشــــــود .به چه قیمت این چرخ بچرخد و جان این عزیزان به خطر بیفتد...
چرخیدن این چرخ به کام کسانی است که حالا از ترس کرونا درون خانه خود مانده اند و خطر این ویروس بیخ گوش عزیزان کارگر ما در صنعت و خصوصا دکل های حفاری باشد...
3- اعتراض کارگران خودروسازاستان های تهران والبرز نسبت به عدم جدیت کارفرمایان برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا
کارگران خودروساز استان های تهران والبرزضمن ابراز نگرانی از شیوع کرونا از عدم برخورد جدی کارفرمایان درامررعایت اصول ایمنی به خصوص در خطوط تولید اعتراض کردند.
این کارگران به خبرنگار رسانه ای گفتند: اگر یک مورد بیماری در خطوط تولید دیده شود، خیلی راحت به همه مجموعه سرایت خواهد کرد و تبدیل به یک اپیدمی خواهد شد.
این کارگران خواستار رعایت برخی اصول بهداشتی و ایمنی شدند و از کارفرمایان خواستند که این اصول را جدی بگیرند؛ ازجمله، ضدعفونی کردن سرویسهای بهداشتی، هر چهار ساعت یکبار، کاهش ساعات کار کارگران، در اختیار قرار دادن دستکش یکبار مصرف به تعداد کافی، فعال نمودن تعاونیهای خودروسازها و دادن مایحتاج مصرفی کارگران در بستههای بهداشتی به این تعاونیها تا خانوادههای کارگری کمتر به مراکز خرید مراجعه کنند، دادن غذا در ظروف یکبار مصرف و بازرسی سختگیرانه از رستوران و آشپزخانهها.
4- اعتراض کارگران عسلویه و کنگان نسبت به عدم بکارگیری اقدامات لازم برای جلوگیری از شیوع کرونا
کارگران عسلویه و کنگان: به خاطر تردد زیاد در این منطقه و همچنین زندگی اشتراکی در کمپهای کارگری، اوضاع نگرانکننده است. کارگران غیربومی در این منطقه، در کمپهای مشترک زندگی میکنند و محل خواب، رستوران، سرویس بهداشتی و حمام اشتراکی دارند. شیوه کار این کارگران 14-14یا 23-7است بنابراین در هر ماه، چند هزار کارگر بعد از گذراندن روزهای مرخصی در استانهای دیگر به عسلویه و کنگان بازمیگردند و همین امر، میتواند خطر ابتلا به کروناویروس را افزایش دهد.
علی، یکی از کارگران پیمانکاری کنگان به خبرنگار رسانه ای گفت: در کمپهای درجه دو و درجه سه، اصول بهداشت فردی به خوبی رعایت نمیشود؛ فقط در ورودی و خروجی پالایشگاهها، مواد ضدعفونیکننده قرار دادهاند اما محل کار و به خصوص محل خواب و استراحت ما میتواند منشا آلودگی بسیار باشد.
این کارگر با بیان اینکه، تبعیض در توزیع امکانات در عسلویه همیشه وجود داشته و اکنون خودش را بیشتر نشان میدهد، میگوید: باید به فضای زیستی کارگران پیمانکاری بوشهر بیشتر توجه کنند.
به گفته او، اگر کنترل کافی در ورودیها و خروجیهای استان صورت نگیرد، چند هزار کارگری که هر ماه برای استراحت با هواپیما یا اتوبوس به استانهای دیگر میروند، موقع برگشت میتوانند ناقل ویروس باشند؛ حتی یک مورد ویروس کرونا در کمپهای استراحت کارگران، میتواند خطر همهگیر شدن بیماری را به همراه داشته باشد.
این کارگران همچنین از بابت رستورانهای پالایشگاهها نگران هستند و میگویند: ما مجبور به صرف غذا در رستورانها هستیم و چاره دیگری نداریم.
کارگران پیمانکاری پارس جنوبی همچنین از عدم توزیعِ «پکهای بهداشتی» انتقاد دارند و میگویند: علیرغم اینکه توزیع پکهای بهداشتی در میان همه پرسنل و کارگران، مصوبه اخیر منطقه آزاد پارس جنوبی است، اما بسیاری از کارگران پیمانکاری هنوز این پکها را دریافت نکردهاند.
کارگران عسلویه و کنگان که ناچار به ماندن در پارس جنوبی و دور از خانوادههای خود هستند، خواستار کنترل ورودیها و خروجیهای استان بوشهر هستند تا آمار صفر ابتلا به کرونا در این استان نفتی ثابت بماند و خدای نکرده موردی از ابتلا در میان کارگران دیده نشود.
5- کارگران کارخانه لاستیک بارز کردستان خواهان تعطیلی یا کاهش ساعت کاری هستند
این کارگران به خبرنگار رسانه ای گفتند:: اگر یکی از کارگران در سالنهایی که با مواد شیمیایی ارتباط دارد، به بیماری مبتلا شود، تا سر حد مرگ پیش خواهد رفت.
جایگزین کردن چهره نگاری بهجای انگشتنگاری و توزیع دستکش و مواد ضدعفونی در کارخانه ازجمله اقدامات کارفرما در خصوص پیشگیری از ابتلای کارگران بوده است اما همچنان به علت شرایط جمعی محیط کار خطر ابتلا وجود دارد.
به گفته کارگران، در رختکن 15 متری این کارخانه طی سه شیفت 120 نفر لباس عوض میکنند. یعنی در هر شیفت 40 نفر. سرویس بهداشتیها مشترک و کوچک هستند و سرویسهای ایاب ذهاب هم شلوغ است. در سالنهای تولید نیز سر و کار کارگران با مواد شیمیایی همچون کائوچو و کربنات سدیم و... است. در کل بیش از 50 نوع ماده شیمیایی وجود دارد که باعث میشود، سالنها پر از دود باشند.
به گفته این منابع، در دو سالن (سالن آمیزه مواد و سالن پخت) که مستقیم با مواد شیمیایی در ارتباط هستند، وضعیت ریه کارگران خطرناک است به گونهای که اگر یک نفر مبتلا شود، هر آن میتواند اتفاق بسیاری بدی بیافتد.
ناصر پاریس
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد