logo





نمایشی که به فاجعه انجامید

دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ - ۱۳ ژانويه ۲۰۲۰

رقیه دانشگری



ابتدا همه چیزبه نمایش می مانست. تشدیدتنش میان زمامداران ایران وآمریکا در دو هفته ی اخیر بیشتر ژست های تبلیغاتی و جنگ کلمات به نظر می آمد.اما درادامه به دو فاجعه منجرشد. فاجعه ی کرمان و سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷. پیامدهای جنگی اعلام ناشده و نمونه ی پر رنجی از یک جنگ .

دراین نوشتار صحنه هایی از این نمایش پربیم و درد رابازسازی می کنم .بایدبگویم منظورازانتخاب عنوان مطلب وشیوه ی نگارش آن نه به سخره گرفتن رویدادهای سیاسی دوهفته ی اخیردرکشورمان است ،نه کوچک شمردن اختلافات میان سران جمهوری اسلامی ایران وآمریکااست ونه کم رنگ کردن پیامدهای فاجعه باراین ستیزها بر زندگی هم میهنانم .

ابتدا نگاهی به روند عملکردبازیگران نمایش دردوهفته ی گذشته؛

درروزهای آغازین دیماه به یک پایگاه ارتش عراق درشمال آن کشورحمله ی راکتی انجام گرفت .هیچ معلوم نشدچرا.هیچ گروهی هم مسئولیت آن رابه عهده نگرفت.درپی آن عمل بی عامل، آمریکا به این بهانه که درآن حمله یک پیمانکارآمریکایی کشته شد ه است،به کتائب حزب الله - گروه شبه نظامی موردحمایت ایران - حمله کرد.بعد حمله ی حشدالشعبی به سفارت آمریکا درعراق صورت گرفت. ماجرا به کشتن قاسم سلیمانی ازطرف آمریکا وانتقام "سخت " ایران انجامید.با پرتاب 22راکت ج.ابه دوپایگاه خالی ازسکنه ی آمریکادرعراق ،ختم نمایش ازسوی مقامات ایرانی اعلام شد.ترامپ هم اوضاع راخوب توصیف کرد وپرده فروافتاد.

درتاریک -روشن پس صحنه زمزمه ای به گوش هارسید که ایران موشک پرانی خود رابه عراق اطلاع داده بود وآمریکانیز درجریان قرارداشت.خالی کردن سریع پایگاه هاازسرهمین آگاهی بود. تماشاگران ازاین که درآن حملات شبانه خون ازدماغ کسی نریخته است خوشحال شدند ،امابرخی ازآن ها به یاد بوکسوری افتادند که ازحریف خودخواسته بودتنها به قبول یک ضربه گردن بگذاردتا اوپیش زن وفرزندانش خجل نشود.

برتماشاگران این نمایش چه گذشت؟

مردم ایران درشوکی بزرگ ترازکشتارخیابانی آبانماه فرورفتند.بیم شروع جنگی ویرانگربرزندگی روزمره ی آن هاسایه انداخت.آبان خونین نیززیراین سایه قرارگرفت. قاسم سلیمانی یکشبه قهرمان ملی شد.احساسات وطن پرستانه ،غیرت وتعصب دینی درمیان لایه هایی ازمردم به جوش آمد.منافع ولایت به جای منافع ولایات نشست.تاجائی خلط مبحث شد که بخشی ازجامعه ی روشنفکری ایران نیزکه قراربودوجدان بیدارجامعه باشد،به نام دفاع ازتمامیت ارضی کشورومنافع ملی ،درسوگ سردارملی گریست و به صدوربیانیه های آتشین دست یازید.شکاف میان موافق ها ومخالف های دوبازیگراصلی -زمامداران آمریکا وایران – عمیق ترشد.یکی دندان کینه تیزترکرد ودرامیدوتمنای قتل های بیش ترو بمباران ایران به رقص وپایکوبی درآمد ودیگری بارنفرت ازآن آرزومندان وآتش بیاران بست.گریه های سیاسی خامنه ای وهمدستان به یادگارازخمینی،شیون وفریاد روزهای انقلاب رازنده کرد.شکاف بالا وپائین که درآبان ماه شدت ووسعت خودرانشان داد،تااندازه ای کم ویافراموش شد.شکاف میان بالایی ها موقتا ازدیده هابه کناری رفت.گفته شد که آمریکا بهترازاین نمی توانست به ج.ا خدمت کند.تابوت سلیمانی درچندشهرطواف داده شد.میلیون ها مردم به زیارت شتافتند.هرکه شانس داشت دستمالش به غبارآن تابوت متبرک شد. سرآخر56نفرزن ومرد وپیروجوان درمراسم تشییع جنازه ی سلیمانی درکرمان زیردست وپاماندندوجان باختند.درسه روزعزای ملی به خاطرمرگ سلیمانی،هیچ عنایتی به آن فاجعه نشد.نه درکردارونه درگفتار.یک شعار،آن بی محلی به جان های بربادرفته رامعنی کرد:"کرمان به قربانت سلیمانی" .

مردم عراق نیزنگران سرنوشت خودشدند.موضوع تیتراول رسانه ها درجهان شد.برخی ازمردم دنیا درانتظارحوادثی ناگواردرخاورمیانه خیره به صفحه ی تلویزیون ها ماندند.گروه های بزرگی ازمردم آمریکا اما بی دغدغه به روزمره گی خود پرداختند وشادوخرم زیستند.

هدف ازنمایش چه بود؟

زمانی که دیگر نفس تماشاگران درسینه حبس شده بود و فریاد واانتقاما از سوی عده ای به آسمان بلند بود، خامنه ای مستقیما وارد صحنه شد. پیروان خود راآرام کرد.از تدبیر سردار سپه قاسم سلیمانی سخن راند.او را فردی شجاع ولی ب اتدبیر خواند و خواست که سکه ی جدیدی به نام او بزند به نام راندن آمریکا از منطقه. تدبیری که روحانی نیز در فردای قتل سلیمانی در لفافه به آن اشاره داشت. روحانی گفته بود آمریکا در سال های بعد نتیجه ی انتقام ایران راخواهد دید.

با ادعای خامنه ای مبنی براخراج آمریکای "فسادانگیز" ازمنطقه ،باقی داستان نمایش تاحدودی روشن شده بود.ضرورت تدبیری سیاسی پیش آمده بود که به نظرمی رسد سلیمانی مجری نظامی آن بود. چه بسا که آن "سربازساده ی ولایت" که کارش جنگیدن بود ونه تدبیرسیاسی درافکندن،قربانی همین تدبیرمردان"ولایت " شد.سرنوشتی که دامنگیرنظامیانی چون اوست. اماخامنه ای فرصت راغنیمت شمردوبااستفاده ازفضای هیجانی پس ازمرگ سردارش، به اعتبارنام او تاکتیک جدید دستگاه ولایت رادرامتیازگیری ازحریف همبازی خود-آمریکا- روکرد.شایدهم خواست وعده ی سرخرمن به قوم تهییج شده ی پیرامون خودبدهد.چه او وهمفکرانش می دانند که خارج کردن آمریکا ازمنطقه کاری است نه چندان آسان. برچیدن چندپایگاه کوچک وبزرگ آمریکایی ازعراق شاید، اما کوتاه کردن دست آمریکا ازکل منطقه هیهات.تماشاگران آگاه آن را به حساب بلوف های شناخته شده ی حاکمان اسلامی گذاشتند.بلوف هایی که درچهاردهه ی گذشته دربسته بندی های "مرگ برآمریکا" و"مرگ براسرائیل" و"نه شرقی،نه غربی" ، خسارات جانی ومالی وفرهنگی بسیاری به مردم ایران واردکرده است. که البته درسال های اخیروبه ویژه پس ازجنگ ویرانگرسوریه ،وجه شرقی شعارآخربه کلی حذف شده است.آن هم درسایه ی دوستی پوتین سابقا کافروملحد وکمونیست با فقهای همیشه مسلمان وکافرستیز.

اما همداستان بودن پارلمان عراق درتصویب لایحه ی خروج نیروهای خارجی ازاین کشور، وهمصدائی مجلس ایران باآن ازپیش ازنخستین سخنرانی خامنه ای پس ازمرگ سلیمانی، پیش نویس نمایشنامه را در معرض دید گذاشت.تماشاگران تدبیرسیاسی تازه ی بازیگران اسلامی را برای کسب امتیازاز بازیگردیگر-آمریکا- درآن پیش نویس خواندند.دانسته شد که نرمش قهرمانانه ی دیگری درراه است وبازیگران اسلامی که چهره ی شاخص آن هاخامنه ای است بااین کرشمه های سیاسی ازآمریکا می خواهند:

1-تحریم هارالغوکند.2-ازمنطقه بیرون رود.
تا
ج.ا باآمریکا برسرمیزمذاکره بنشیند.
بازیگراصلی دیگر-کاخ سفیدبه رهبری ترامپ - نیز که به منظورکسب امتیازبیشترازحریف،مدت هاپیش ازبرجام خارج شده بود،می خواهد:
1-باکشتن قاسم سلیمانی وچندسرداردیگر،زهرچشم ازطرف مقابل بگیرد.2- تحریم اقتصادی را بیش ازپیش بتازاند.
تا
ج.ا با امریکابرسرمیزمذاکره بنشیند.
بازیگران درپشت پرده ی نمایش نیزمیزشطرنجی دارند که درمیان پرده ها برای رفع خستگی به آن می پردازند.شیوه ی بازی ومیزان بردوباخت درآن ازچشم تماشاگران پنهان است.تنها امتیازهای کوچکی که گه گاه به همدیگرمی دهند،علنی می شود.مانندگفته های اخیرپمپئو درباره ی تصمیم آمریکامبنی برقطع رابطه با دشمنان داخلی حکومت ایران وازآن جمله مجاهدین،کومله وحزب الاحواز.
مصرف داخلی آنی وعاجل این نمایش برای بازیگران چه می توانست باشد؟
درایران:
اعتراضات وصداهای مخالف راراحت ترخفه کنند.خواست های اصلی مردم به حاشیه رانده شود. براثراحساسات به غلیان آمده ی گروه هایی ازمردم ،انتخابات یازدهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی دربهمن ماه سال جاری ،شرکت کننده ی بیش تری پیداکند.
درآمریکا:
ترامپ استیضاح رادور بزند و به دوردوم ریاست جمهوری برسد.

هرچندبازیگران این نمایشنامه هرکدام مقاصد سیاسی -اقتصادی بلندمدت ترومهم تری نیزدرنظر دارند،اما تماشاگران که هزینه های سنگین این نمایش راپرداخت می کنند،خواهان پایانی خوش وهرکدام به دلخواه خود برآن نمایش هستند.گروه کوچکی ازآن هادرپایان هرپرده ازنمایش با هیجان فریادمی زنند ؛ نه به جنگ.نه به جنگ افروز.آمریکا باید دست ازسرایران بردارد.ولایت فقیه بایدبرود.ایران بایدبه دست مردم ایران سپرده شود.گروهی دیگرازترامپ می خواهند که هرچه زودترحملات خودرابه 52هدف موردنظرآمریکادرایران آغازکند تا آن ها ازشرولی فقیه رهاشوندوزیرسایه ی ولی دیگرزندگی کنند تا رقص وشادی به ایران بازگردد وروسری ازسرزنان برداشته شود.هرچندآرزوهای این دسته ازهورا کشان این نمایش خونین کوچک است ودرجیب هرتابنده ای جای می گیرد،اماآن هامی توانند بااین جعبه ی جادو سال هاخوش بزیند وچشم بررنج میلیون ها انسان داغان شده ازجنگ وفقروبیماری،فروبندند.

آنچه درپی آمد

آبان خونین و مرگ جانگداز صدها انسان در خیابان های تهران و شهرستان ها فراموش شد.ده نفربه همراه قاسم سلیمانی توسط آمریکا وبه دستور مستقیم ترامپ کشته شدند. ۵۶ انسان درکرمان درزیردست وپا له شدند وراه نفس شان بسته شد. مرگ ۲۰ سرنشین یک اتوبوس در سقوط به دره د رراه تهران -گنبد، به زیرسایه رفت. فاجعه ای در آسمان ایران ،میلیون ها انسان را بهت زده وداغدارکرد. هواپیمای اوکرائینی با۱۷۶ سرنشین کمی پس ازاوج گرفتن از فرودگاه خمینی در تهران آتش گرفت وهمه ی سرنشینان آن جان باختند. مردم ایران و کانادا واوکراین و سوئد وافغانستان وبریتانیا که درآن حادثه ی غم انگیزعزیزانی ازدست داده بودند،هنوزدربهت خبربودند که سیاستگذاران آمریکا پیش ازکارشناسان فنی واردمعرکه شدند.موضوع به سرعت سیاسی شد وموردبهره برداری سیاسی قرار گرفت.اقدام نفرت انگیزی که قدرت های بزرگ ودرراس آن هاآمریکا دردهه های اخیر به آن متوسل می شوند. بهره برداری های اقتصادی وسیاسی از شوک های اجتماعی و طبیعی .این بار نیز بازیگران سیاسی نشان دادند که چگونه از سوخته ی ۱۷۶انسان برای مقاصد سیاسی خود در مقابله با هم سودمی جویند .مسئولان رژیم اسلامی نیز مانند همیشه ابتدا باانکار و دروغ زنی شروع کردند و تنها پس از آن که ادله و شواهد زبان بازکردند،به خطای خودمعترف شدند.ثابت شد که هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ با۱۶۷ سرنشین و ۹ خدمه در گرماگرم موشک پرانی ج.ا به سوی پایگاه های آمریکا درعراق وتهدید ترامپ مبنی برحمله به ۵۲ هدف ایرانی واز جمله چند نقطه ی فرهنگی، براثراصابت موشک از سوی پدافندج.ا سقوط کرده است.

آین فاجعه نمونه ی کوچکی ا زقدرت ویران کننده ی شر بزرگی به نام جنگ است .آیا همین نمونه کافی نیست که در مقابل دسیسه های جنگ افروزانه ی ترامپ و جمهوری اسلامی ایستادگی کنیم و یک صدا به جنگ نه بگوئیم؟

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد