logo





خاکی : در زنجیری از سروده ها و ترانه ها

پنجشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۹ ژوييه ۲۰۱۸

دکتر منوچهر سعادت نوری

مرد مرادی، نه همانا که مرد/ مرگ چنان خواجه نه کاری‌ست خرد
جان گرامی به پدر باز داد/ کالبد تیره به مادر سپرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند/ جان و خرد سوی سماوات برد…: رودکی
*
اگر خود بردرد پیشانی پیل/ نه مردست آنکه در وی مردمی نیست
بنی آدم سرشت از خاک دارد/ اگر خاکی نباشد آدمی نیست: سعدی
*
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست/ ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست/ رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست/ عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی: حافظ
*
از آن سرد آمد این کاخ دلاویز/ که چون جا گرم کردی گویدت خیز
چو هست این دیر خاکی سست بنیاد/ به باده بایدش داد زود بر باد
ز فردا و ز دی کس را نشان نیست/ که رفت آن از میان وین در میان نیست
بیا تا یک دهن پر خنده داریم/ به می جان و جهان را زنده داریم… : نظامی
*
جانت را اندر تن خاکی بدانش زرکنی/ چون همی ناید برون هرگز مگر از خاک زر
ره گذار است این جهان ما را، بدو دل در مبند
دل نبندد هوشیار اندر سرای ره‌گذر...: ناصرخسرو
*
خاکی دلم درآتش و خون آب می شود
تا تو کجائی امشب و مهمان کیستی: خاقانی
*
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند/ یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند/ هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
یک طایفه را بهر مکافات سرشتند/ یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند
یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند/ یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند/ قومی به بر شیخ مناجات مریدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد/ یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند...: فروغی بسطامی
*
نه نشان آتشی بر قله های طور/ نه جوابی از ورای این در بسته
آه ... آیا ناله ام ره می برد در تو ؟/ تا زنی بر سنگ جام خود پرستی را
یک زمان با من نشینی ‚ با من خاکی
از لب شعرم بنوشی درد هستی را… : فروغ فرخزاد
*
بی چراغی شب ها بستر خاکی غربت ها/ فراموشی آتش هاست
میان ما هزار و یک شب جست و جو هاست: سهراب سپهری
*
بهار با نفس گرم بادها آمد/ زمین ، جوانی ازو جست و آسمان از او
بنفشه ، بوی سحرگاه خردسالی را/ به کوچه های مه آلود بی چراغ آورد
نگاه نرگس همزاد خاکی خورشید/ به راه خیره شد و صبح را به باغ آورد…: نادر نادرپور
*
گفت : آنجا چشمه خورشید هاست/ آسمان ها روشن از نور و صفاست
موج اقیانوس جوشان فضاست/ باز من گفتم که : بالاتر کجاست
گفت : بالاتر جهانی دیگر است/ عالمی کز عالم خاکی جداست
پهن دشت آسمان بی انتهاست/ باز من گفتم که بالاتر کجاست… : فریدون مشیری
*
چه روزهایی خوب/ که در من و تو گل آفتاب می رویید
و چشم های تو با من همیشه می گفتند/ رها شو از تن خاکی…: حمید مصدق
*
ابلیس خدای بی سر و پایی ست/ انگشت نما شده به ناپاکی
تن شسته در آب چشمه ی خورشید/ تف کرده بروی آدم خاکی…: نصرت رحمانی
*
من از صدای گریه ی تو به غربت بارون رسیدم/ تو چشات باغ بارون زده دیدم
چشم تو همرنگ یه باغه/ تو غربت غروب پاییز مثل من ، از یه درد کهنه لبریز
تو مثل یاد بازی من تو کوچه های پیر و خاکی
هنوزم برای من عزیز و پاکی… : اردلان سرفراز
*
خورشید خانم آفتاب کن شبو اسیر خواب کن/ مجمر نور و بردار یخ زمین و اب کن
گلهای باغچه خوابن قمری ها پیر و خسته/ قناری های عاشق بال صداشون بسته
فواره های خاکی تن نمیدن به پرواز
شمع و گل و پروانه جا نمیشن تو آواز… : ایرج جنتی عطایی
*
بيا درويش بشيم خاكي و بي ريا شيم/ بغض تن را بشكنيم از من و ما رها شيم
بيا پروانه صفت به دور هم بگرديم / زير چتر معرفت يك دل و يك صدا شيم
زندگي با كبر صفا نداره عالم فاني بقا نداره/ اونهايي كه خاكي اند/ عاشق دل پاكي اند
پيش خدا عزيزن و/ شاه و گدا نداره… : بابک راد منش
*
از قلب جاده ها و ز انبوه مرغزار/ از مرز رود و دامن خاکی کوهسار
از دشت پرشقایق و از فرش جلگه‌ ها/از صخره های سربی و از عرش آبشار
از لابلای شاخه ی گل های رنگ رنگ/ از راه مارپیچی و از دره ی پلنگ
آن دره ی پلنگ، نه یاد آور هراس/ اما نشان ز نقش و نگاری، که بی قیاس
از اوج دره ای که نگیرد دلی ملال/ چون پرده ای ز طرح قلمکار پر نهال
از بیشه های سبز و زاشجار سرفراز/از ساقه های سیب و سپیدار و سرو ناز
از چشمه ی زلال و ز اطراف جویبار/ از قلب جاده ها و ز انبوه مرغزار
از جمع شاهکار طبیعت، گرفته اند/ خطی کشیده ‌اند، به سوی سرای ‌تو
بیهوده نیست نام ‌تو، پردیس گفته اند
اینجا ، بهشت آمده در زیر پای ‌تو… : دکتر منوچهر سعادت نوری
*
ترانه ها
ترانه ی باغ بارون زده/ تو کوچه های پیر و خاکی... سروده ی اردلان سرفراز - اجرا: عارف
ترانه ی فواره های خاکی (خورشید خانم آفتاب کن/ سروده ی ایرج جنتی عطایی) - اجرا: داریوش
ترانه ی خاکی (بيا درويش بشيم خاكي و بي ريا شيم/ سروده ی بابک راد منش) - اجرا: ستار
ترانه ی باغ بارون زده/ تو کوچه های پیر و خاکی سروده ی اردلان سرفراز - اجرا: سیاوش قمیشی
ترانه ی خاکی (بيا درويش بشيم خاكي و بي ريا شيم/ سروده ی بابک راد منش) - اجرای دیگری از ستار
ترانه ی در رهگذر آدم خاکی (مردان خدا… سروده ی فروغی بسطامی) - اجرا: همایون شجریان
ترانه ی در رهگذر آدم خاکی (مردان خدا.. از فروغی بسطامی) - اجرا: شهرام ناظری و همایون شجریان
*
متن کامل:
http://saadatnoury.blogspot.com/

آرشيو مقالات و سروده ها
http://asre-nou.net/php/ar_author.php?authnr=1023




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد