logo





رئیس سابق اف، بی، آی: ترامپ مافیائی است

پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷ مه ۲۰۱۸

ف. آزاد

نتیجه گیری جمس کومی رئیس سابق اف. بی آی دادگستری آمریکای شمالی (عضو حزب جمهوریخواهان که ترامپ را رئیس جمهور کرده اند) از صحبتهای رسمی و خصوصی اش با دونالد ترامپ در کتابش که اخیرا به زبانهای مختلف منتشر شده، اینست: ترامپ عضو مافیاست، چون نظیر یک فرد مافیائی عمل می کند! (1)

پبشتر من در همین سایت با استدلال بر اساس تحقیقات اخیر مورخین آمریکای شمالی در تکرار نظر مورخین آمریکائی نوشتم که به دلایل زیر ترامپ فاشیست و عضو مافیا است:

یک. مورخین آمریکائی روشن کرده اند که در دهه های اخیر مافیای کلاسیک خصوصا در آمریکا به ساختار مالی و اقتصادی خصوصا متمرکز در شرکتهای ساختمانی و استیجاری، هتل و کازینو داری تبدیل شده است که (جهت سوء استفاده از شرایط حقوقی رسمی) وسیله وکلای شرکتهای حقوقی و اقتصادی نمایندگی می شود. کمااینکه مافیای کلاسیک دستکم بعد از جنگ جهانی دوم نه تنها در شرکتهای ساختمانی، بتون سازی، هتل و کازینو داری خصوصا در آمریکای شمالی سرمایه گذاری کرده است، بلکه تشکیلات "قانونی" اش وسیله وکلای حقوقی اداره می شدند. فعالیت های مالی ترامپ عمدتا در همین محدوده شرکتهای ساختمانی و استیجاری، هتل و کازینو بوده است که عملا در انحصار و مشارکت مافیای آمریکا و مافیاهای دیگر است. کمااینکه خود ترامپ بارها در مصاحبه هایش ضرورت مشارکت اش با مافیا در این حوزه ها را تصریح کرده است (2)!

دو. پدران ترامپ سرمایه مالی شان را بعنوان عضوی از مافیای کلاسیک کسب کرده اند. کمااینکه وکیل پدر ترامپ و خود ترامپ، روی کوهن، وکیل رسمی پدرخوانده های مافیای نیویورک نظیر جان گوتی و بعضی خانواده های دیگر مافیای نیویورک بود (2)!

سه. پدر ترامپ مشخصا و رسما عضو انجمن فاشیست های آمریکای شمالی "کوکلس کلان" بود. کمااینکه دادگستری آمریکا پدر ترامپ و خود وی را به سبب اعمال راسیستی نسبت به سیاهان به محاکمه کشانده و محکوم کرده است (2)!

چهار. ترامپ که در دهه هشتاد ورشکسته به تقصیر شد، تنها به کمک سرمایه مافیای روسی فعال در آمریکای شمالی قادر به ادامه سرمایه گذاری دوباره و دوام زندگی مزورانه خود شده است (2). تا به کمک مجامع "وایت تراش" (سفید پوستان بیشعور) به ریاست جمهوری دولت آمریکای شمالی برسد. کمااینکه ترامپ ریاست جمهوری اش را، همچنانکه ضرورت شروع تحقیق روی نقش غیر قانونی مافیای روس در این انتخابات وسیله دادگستری آمریکای شمالی نشان می دهد، مدیون نفوذ اینترنتی اولیگارشی روسیه است که با مافیای مالی روسی فعال در آمریکا همبستگی دارد.

پنج. انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری دموکراسی آمریکای شمالی عکس العملی بود در مقابل تصور سفید پوستان ساکن آمریکای شمالی و وایت تراش از خفت قبول یک رئیس جمهوری سیاه پوست در آمریکای شمالی. و نفرتی! که این جماعت وایت تراش ( لیبرال تراش) نسبت به سیاهپوستان آمریکا داشته و دارد. تا جائیکه این جماعت علنا در خیابان و تلویزیون ها ضرورت قتل و تخفیف سیاهپوستان را تبلیغ می کند. کمااینکه کشتار سیاهپوستان جوان بدست عاملان قانونی دموکراسی وایت تراش (پلیس ایالات) یا شهروندان محافظ مسلح، در سالهای ریاست جمهوری آن سیاهپوست باز به اوج رسید. نفرتی که خصوصا در ایالات برده دار جنوبی آمریکای شمالی دوام داشت و بوسیله "حزب چای" یا (تی پارتی) حامی ترامپ تشدید و به ایدئولوژی دولت کنونی آمریکای شمالی برعلیه غیر آمریکائیان و رنگین پوستان تبدیل شد. همچنانکه حتی همسایگان لاتین آمریکای شمالی نیز از جانب ترامپ بعنوان "جانیان و فرشندگان مواد مخدر" نامیده می شوند. تا نفرت سفیدپوستان لیبرال وایت تراش از غیر آمریکائی ها قابل توجیه بنظر رسد. برخی از ایرانیان مقیم آمریکا و وابستگان اروپایی آنان نظیر طرفداران ایرانی دولت اسرائیل نیز به دلایل سیاسی و دینی، جزء طرفداران بی چون و چرای دونالد ترامپ و حامیان دولت اسرائیل در آمده اند. درحالیکه فرزانگان (مورخین، جامعه شناسان و فرهنگمندان) نامی یهودی ساکن اسرائیل، آمریکا و اروپا همگی مخالف رفتار غیر منطقی ترامپ هستند و آنرا مضر به حال اکثریت اهالی آمریکا و یهودیان جهان می دانند.

عکس العمل آمریکائیان لیبرال بر علیه انتخاب سیاهپوستی (از نسل غیر آمریکائی!) به ریاست جمهوری، استمرار نفرت تاریخی تسخیر کنندگان سفید پوست آمریکای شمالی نسبت به انسانهای سراسر دنیا (غیر از آمریکای شمالی) نشان داد. و پایداری طولانی آنرا در تار و پود جامعه آمریکای شمالی عیان ساخت. نفرتی که اینک وسیله حکومت ترامپ تشدید و تحکیم می شود. کمااینکه ترامپ خشونت سفید پوستان در قتل های اخیر سیاهپوستان را علنا توجیه کرد. به سخن دیگر نفرت و خشونت سفیدپوستان آمریکائی برعلیه سیاهپوستان ساکن آمریکا، قتل عام آنها و سرخپوستان ساکن اصلی این سرزمین، نهاد ضد لیبرال و ضد دموکراتیک آمریکای شمالی را نشان می دهد که اولیگارشی سرمایه داران آمریکای شمالی جهت حفظ سلطه نفتی در خاورمیانه و جنگ های نفتی در عراق و سوریه، با قمار بورس بر سر جان و مال فقرای عالم از آسیا تا آمریکای لاتین به عیاشی مشغول است (3).

نفرتی که ترامپ بعنوان رئیس جمهوری منتخب آمریکا در سالهای اخیر برعلیه مخالفینش در سراسر جهان تبلیغ کرده و می کند، جوهر ذاتی نفرت نئولیبرالیسم آمریکای شمالی نسبت به انسانیت است. چون نئولیبرالیست طبق تعریف خارج از انسانیت قرار دارد. کمااینکه تعبیر واقعی شعارهای اصلی ترامپ: "اول آمریکا" و "آمریکای دوباره بزرگ" به لحاظ منطق و درعمل غیر از شعار مرگ بر جهان سوم و مرگ بر خاورمیانه معنی دیگری غیر از ابراز نفرت نسبت به دیگران ندارند که محتوی لاشعوذران وایت تراش است.

اسپایک لی فرزانه و کارگردان سیاهپوست نامی آمریکا که بهتر از همه طرفداران ایرانی ترامپ، خود وی و مافیای سرمایه داری آمریکای شمالی را می شناسد، در فستیوال کان بر بیشعوری ترامپ خصوصا در رابطه با دامن زدن به نفرت نژادی در جهان را تاکید کرد، لذا حقوقی که بیشعوری نظیر ترامپ برای مردم ایران قائل است، نمی تواند لایق شعور مردم ایران باشد که ترامپ برایشان جز "وجه المعامله نفتی ارزش دیگری قائل نیست!

لذا با توجه به این حقایق تاریخی دانسته است که:

کسی که ترامپ را تایید کند، مافیا را تایید کرده است.
کسی که نظر ترامپ را تکرار کند، بندگی بشریت زیر یوغ مافیای سرمایه داری آمریکای شمالی را تاکید کرده است.
کسی که از ترامپ تعریف کند، نفرت اقلیت سفید پوستان بیشعور آمریکایی نسبت به باقی بشریت را تعریف کرده است.
کسی که نظرات ترامپ را توجیه کند، شعور فرزانگان آمریکای شمالی نظیر سیمور هرش را به سخره گرفته است.
کسی که نظرات ترامپ را تاکید کند، نوکری دولت اسرائیل و ضدیت با یهودیان و فرزانگان اسرائیل را در پیش گرفته است که بهتر از دیگران ساختار دولت اسرائیل را تجربه کرده،شناخته و معرفی کرده اند. کمااینکه تبلیغ سیاسی به خاطر منافع خصوصی و دینی نظیر حمایت از ترامپ که همه فرزانگان عالم در بیشعوری اش متفق اند، همواره نتیجه معکوس داده و خواهد داد.

حواشی و توضیحات:


(1) James Comey, „A higher Loyalty. Truth, Lies and Leadership”, Flatiron Books, New York, 2018.
„Groesser als das Amt“, Dromer, Muenchen, 2018.

(2) S. Blumenthal, London review of books, Vol. 39 No. 4 · 16 February 2017, pages 32-37; Lettre International, 116.

(3) J. Zigler, “La faim dans le monde expliquée à mon fils “, Seuil, 1999; “Betting on Famine:
Why the World Still Goes Hungry”, The new Press, 2013.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد