تا ساعاتی دیگر تصمیم پرزیدنت ترامپ در مورد برجام اعلام می شود و نظر اهمیت آن بر اوضاع جهان، منطقه و ایران، وظیفه خود دانستم آنچه را که باید شالوده هر تحلیل و تصمیم ما ایرانیان در واکنش به این تصمیم باشد را با هم میهنان خود در میان گذارم. انتظار جهان اين است كه گزینه او چيزي «ميان بدتر و بدترين» باشد. اين كه او تصميم خود را زودتر از موعد اعلام مي كند مرا نگران مي كند كه «بدترين تصميم» اعلام شود. احتمال لغو بيش از ماندن است. در صورت خروج امريكا دو گزينه پيش روي كشور ماست:
- تندروها طرفدار موافق مقابله اند. آنها می گویند برنامه هسته ای را شتاب و گسترش دهيم و محدود سازی آن را هم این بار به رفع تحريم ها مربوط نكنيم. آنها مي گويند ما برنامه هسته اي را به لغو تحريم ها مشروط کردیم و این اشتباه بود. چون امريكا به هیچ وجه تحريم ها را رها نمی کند، آنها را تشديد ميكند و حتی آماده جنگ و «تغییر رژیم» مي شود. تنها ضامن بقا ایستادگی ما و قدرت بازدارنده هستهای پشتوانه اصلی ایستادگی است.
اگر نظر تندروها پيش برود ايران به سمت تقابل سنگين با غرب سوق خواهد يافت، فشار بر زندگي مردم نيز افزايش يافته، نارضايي عمومي تشديد خواهد شد. نقشۀاصلي ترامپ و متحدان حمله نظامي نيست. تشديد بحران داخلي در كشور است.
- ميانه روها (دولت روحانی) می گویند حساب تلاش برای رفع تحریم را از حساب برنامه هسته ای جدا كنيم. برای کاهش و رفع تحریم از راه های دیگر اقدام کنیم. آنها مي گويند زمان به سود ترامپ نيست. به علاوه تلاش برای كاهش فشار تحريمي از طريق ديپلماتيك، از جمله بده بستان های منطقه ای، بيش از توسل به فشار هسته کارآیی دارد.
اگر ميانه روي غالب شود حكومت به ديپلماسي فعال تر روي آورده و راه گشايش مناسبات اقتصادي با آسياي دور، اروپا و روسيه، طي زمان، و فعلا در حد محدود، باز خواهد ماند. شانس بازگشت جهان به اجماع کامل علیه ایران معادل صفر است.
تصميم ترامپ به خروج از برجام جزئی از یک کل است. اين تصميم نخستین گام از يك چرخش كلان در رویکرد تازه ایالات متحده در قبال سازه هاي سیستم امنيت بين المللی است. خروج از برجام نوک کوه یخ است. رها کردن عمده ترين تنظيمات و توافقات پيچيده در زمينه كنترل تسليحات هسته اي و استراتژيك، از جمله سالت ٢، روی میز آقای ترامپ است؛ تنظیماتی که از سال های ۷۰ میلادی تا امروز مهار کننده مسابقه تسلیحاتی بوده اند. نگراني اصلي اتحادیۀ اروپا، روسيه و جهان بازگشت سیطرۀ ترس بر ساختار مناسبات بین الملل است.
ترامپ با سرسختی تمام وعدههايش را یکی یکی پی می گیرد واز این راه صفوف حامیانش را هر چه بیشتر شیفتۀ خود می کند. او می کوشد، با كنار زدن سازه هاي قدرتِ حزبی و رسانه ای، همه حمايت اجتماعی را بر محور خود سازمان دهد. طی دو سال اخير ترامپ و حركت حامی او با ویژگی های يك حركت فاشيستي با روح توتالیتر قرابت یافته است.
گسترش جنبش اجتماعي عليه ترامپ به وضوح رشد يابنده است. اميد به پيروزي مخالفان ترامپ در انتخابات نوامبر بسيار جدي است. شانس موفقيت آنها در انتخابات بعدی رياست جمهوری هم رو به اعتلاست. خصائص فاشيستی در نظام قدرت در امريكا، بقيه جهان را با موج عظيم مقاومت در برابر ترامپ همسو و متحد مي كند. خطر فروپاشی نظام امنيت بين الملل قدرت های هستهای و غير هستهای و جنبش فراگیر صلح در عرصه بين المللي را با جنبش اجتماعي عليه فاشيسم در امريكا همسو و چشم انداز غروب ترامپسیم در ایالات متحده امریکا را نزدیک تر می کند.
بر پايۀ این تحليل که سمت تغییر تناسب قوا در ايالات متحدۀ امريكا به سود مخالفان ترامپ است، بر پايه این ارزیابی که ایستادگی جهان در برابر عزم ترامپ برای بر هم زدن نظام امنیت بین الملل کاملا قابل اتکا و در نهایت ثمر بخش است؛ بر پايۀاین حقیقت که رفتار ایران در قبال برجام از سوی جامعه بین الملل «کاملا مسئولانه» و «مورد احترام»، و رفتار ترامپ در قبال تعهدات بین المللی امریکا، «کاملا غیرمسئولانه» و «مورد نکوهش» است؛ عقل سليم حکم می کند،ایران رفتار ترامپ را مبنای تعیین رفتار خود قرار ندهد. كشور ما مي تواند و بايد سياست و تصميم خود را با قدرت ها و جنبش هاي صلح دوست و تعامل گرای جهان همسو و همآهنگ كند؛ کشورها و جنبش هایی که احیای مسابقۀ تسلیحاتی را «بازگشت به فاجعه» و همزيستي صلح آمیز كشورها، و گسترش تعامل اقتصادي با يك ديگر را «کاملا ممکن» می شناسند.
غبار نفس گيری امروز فضاي سياست در ايالات متحده را در خود غرق كرده، ماندني نيست. طرز فکر ترامپ طرز فکرِ شاخۀ میرای جهانِ سرمایه داری است. ظرفيت هاي سازندهی ايالات متحده امريكا به مراتب از ظرفيت های مخرب آن بيشتر است. ظرفيت های پاسدارانده صلح و همزيستي در جهان معاصر به مراتب از ظرفیت هايی که ترامپ، نتان یاهو و بن سلمان در اختیار گرفتهاند قدرتمندتر است. این مثلث فردا را نمایندگی نمی کند. روح برجام سمت دهندۀ روند سیاسی گلوبال باقی خواهد ماند، حتی اگر جسمش را ترامپ تا چند ساعت دیگر در پیشگاه سرمایۀ هار به آتش کشد.
من ديروز نقادِ گره زدنِ امنيتِ كشور به برنامه هسته اي بوده ام و راز امنيت ملي را بيش از همه در مهرباني حكومت با مردم ديده ام. امروز هم مخالف گرو کشی میان برنامه هسته ای و تحريم ها هستم. این گرو کشی کار نمی کند. آنچه تحریم ها را بازگشت ناپذیر می کند برنامۀهسته ای نیست. گره خوردگی حکومت با ملت و گره خوردگی اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی است که صلح و تحریم زدایی را پایدار می کند.
جمهوری اسلامي ايران مي تواند و بايد ياورِ تاريخ سازِ نيروهايی باشد كه ایالات متحده امریکا و در چارسوی جهان اين غبار سنگين نفس گير قدرت بینایی را از آنان سلب نکرده است؛ نیروهایی که چشم اندازِ صلح، همزیستی، همکاری، و دوستی با نيمۀ بهترايالات متحده امريكا را همین امروز می بینند و آن را مبناي کنش سیاسی خود قرار مي دهند. جهاني كه برجام را به فرجام رساند همچنان برجاست. و زنده و پویاست. دستش را رها نكنيم.
http://www.negahdar.info/