به خاطر ذهنیّت ملموس
و به خاطر پرواز معکوس ایکاروس
به خاطر دیالکتیک رنج
بهار یخبندان
تابستان متروک
به علت زهُد صوفیانه ژان پل سارتر
و به خاطر معصومیّت مسیحائی جوراب های گندیده اش
به دلیل نکبت آکنده ی بورژوا ـ لیبرال ها
فربه از سودِ سودای سلاح
ـ و از نمی دانم کی
به دلیل چرخشی خطا در شاهراه هستی
به دلیل شرّ مطلق سیاسی روزگار ما
به دلیل ناتوانی در خرد ورزیدن
و به علت ضعف ذکاوت ذهن
به دلیل ندیدن پیوند پدیده ها
به دلیل علت مندی دلایل بیهُده
محدودیت های بی کران شبه اخلاقیات مرحوم زیگموند فُروید
نخوت گُستاخِ هوراس شاه
غریو و غوغای ملکه سابق اش؛ کینه ورز
و ناسُفته هذیانِ دختر ژنرال
به دلیل ِ این که هگل با منقارِ درازش
یله در نیستی شبِ جهان به جست و جوی دیواری ست
که نمی یابدش
به دلیل گُمگشتگیِ ذهنیّت انسان امروز در کوچه پس کوچه های یونان باستان
به خاطر وجدان واژگونه کارل مارکس
به دلیل سوژه ی ژیژک ـ فضای توخالی عاری از همه ی محتواها
به خاطر روح شگرف اِمه سِه زِر ـ که شعر زبان مادری بشریّت است
به خاطر درخت
به خاطر دریا
به خاطر این هزاران هزار ستاره ی دلواپس بالای سرمان
به خاطر فضیلت زمین
به خاطر رومی
به خاطر شیرکو بی کَس
به خاطر صرع داستایفسکی
و به خاطر غم فرزانه ی فرانتس فانون:
این مراسمِ هزلِ خلعت و بیعتِ نُوبل را
یکسر به آب دهید!
روشنک/ استکهلم 20 آوریل 2018
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد