logo





«شب دراز است»

پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۱ مارس ۲۰۱۸

مهستی شاهرخی

Mahesti-Shahrokhi02.jpg
«شبی دراز شایسته ماست
چرا که روز روشن پیر می نماید» آراگون

شب دراز است
با حمله ها و لرزه های منقطع
با تکان های شدید و ناگهانی و بی موقع
تاریکی ، سرما، خاک، سنگ، خون و زلزله

شب دراز است
زمین لرزه شدیدی عروس و داماد را از مجلس جشن به کوچه انداخته
پیراهنِ سپیدِ عروس را سرخی اناری یا سرخی گل رزی که از سینه داماد بیرون زده آلوده
جشنِ عروسی مدفون شده و زمین از شیرینی هایی با طعمِ خاک و گلهایی پرپر پوشیده شده

شب دراز است
تکان های دیگری در راه است
مردم از ترسِ مرگ یا از ترسِ از این زندگی از خانهِ خود می گریزند
مردم در یخبندانِ زمستان، شبها در پارکها می خوابند

شب دراز است
چقدر شوک؟
این سرزمین چه تکان های دیگری را در دلِ خود نهفته است؟
چرا این شبهای دراز همگی ابستنِ شوک های ناگهانی و مرگبارند؟


شب دراز است
باشد که در سحرگاهِ یکی از این شبها «منیژه» گیسوانِ خود را از همه بندها رها کند
باشد که با کمند گیسوانش «بیژن» را از سیاهچالِ اسارت به دنیای روشنِ آزادی بیاورد
باشد که بندِ جهالت از ذهنِ مردمان بگشاید و خاطرِ خسته ملتی را به دنیای رهایی برساند
اشب دراز است اما
هر شب یلدایی است

مهستی شاهرخی
شانزدهم ژانویه ۲۰۱۸، پاریس

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد