بعد از عشق
چشمان تو از آن من نیستند
چشمان من از آن تو نیستند
دستان تو از آن من نیستند
دستان من از آن تو نیستند
قلب تو از آن من نیست
قلب من از آن تو نیست
پاهای تو از آن من نیستند
پاهای من از آن تو نیستند
و ترا، من
بارها بیشتر دوست می دارم
تا از آغاز عشق.
کاری که تو با من کردی
کاری که تو با من کردی،پلیدی بود. چه طور می توانم، با تو مواجه شوم؟ ترا انکار کنم؟ از تو انتقام بگیرم؟ به تو نفرت بورزم؟ ترا نادیده بگیرم؟ از سر راهت کنار بروم؟
ترا انکار نمی کنم. از تو انتقام نمی گیرم. به تو نفرت نمی ورزم. ترا نادیده نمی گیرم. از سر راهت کنار نمی روم. امر غیر انسانی را کوچک می نویسم. امر انسانی را بزرگ. تو نیز حامل انسانیت هستی. تو نیز دوست داشته ای. دست کم مادر خویش را.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد