logo





خیزش در مقابله با سازش،
تعقل در برابر شورش

شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۶ ژانويه ۲۰۱۸

مصطفی قهرمانی

mostafa-ghahramani2.jpg
همزیستی‌های انسانی از همان اوان شکل‌گیری همواره و به شکل گریز‌ناپذیر نیازمند نظم و تدبیر بوده‌ و هستند. اساساً بدون یک حداقل از نظم و ترتیب جهت تقسیم عادلانه و برابر امکانات و منابع محدود قدرت و ثروت و مکنت در بین آحاد و افراد از یک‌سو و مقابله با سرکشی‌ها و زیاده‌خواهی‌های آنان از جانب دیگر ادامه حیات و بقای سالم و مشروع جوامع انسانی قابل تصور نمی‌باشد.

"پلیتیک یا سیاست عملی" نیز به لحاظ تعریف هنر و فن اداره و مدیریت جوامع انسانی می‌باشد. از همین رو همواره عرصه تقابل منافع و مطالبات مشروع و نامشروع افراد و گروه‌های ذی‌نفع و انگاره‌ها و اندیشه‌های تدوین وتکوین یافته‌اشان جهت توجیه و تشریع نحوه سامان‌دهی این همزیستی‌های انسانی بوده است. از جانب دیگر حکومت و نظام سیاسی به مثابه ساختار عینی سیاست عملی به هنگام وقوع نارضایتی‌ها و اعتراض‌ها نسبت به وضعیت موجود جامعه، ممکن نبودن اصلاح، نومیدی از بهبود و تغییر امور و وقوع شرایط بحرانی و نحوه برونرفت آنها، نخستین آماج‌گاه و محل تقابل مردم و شهروندان با حکومت‌گران و مدیران اجتماعی‌اشان می‌باشد. چه بسیار بودند و هستند تعداد این تقابل‌‌ها در طول تاریخ مدون بشری که به‌صورت قهرآمیز حل‌و‌فصل گردیده و یا هنوز هم به همین شکل و شیوه اداره می‌شوند. انقلاب در زمره این راه‌حل‌های قهرآمیز می‌باشد.

در کشور ها و سرزمین‌هایی که جهت مقابله و سامان‌دهی با این شرایط بحرانی ابزار و راهکارهای قانونی لازم در جهارجوب نظام سیاسی و حقوقی منظور و تعبیه نگردیده است لاجرم شورش‌ها و خیزش‌های ادواری جهت ممکن ساختن تحول و اصلاح به بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ و کنش سیاسی شناخته شده - فشار از پایین جهت مسخر ساختن رقیب و میسر ساختن چانه‌زنی و امتیازگرفتن از بالا - تبدیل گردیده است. در صورت موفقیت‌آمیز بودن این راهکار مدیریت سیاسی قادر می‌گردد با قبول و ممکن ساختن اصلاحات مورد نیاز جامعه و کشور را از شرایط ملتهب و بحرانی خارج کند. در صورت موفقیت‌آمیز نبودن پروژه برون‌رفت از وضعیت التهابی، ادامه خیزش و بحران با اتکا به اعتماد‌به‌نفس بدست آمده و فزاینده خود فرصت آن‌را پیدا می‌کند پهنا و گستره بزرگ‌تری از حیات اجتماعی – سیاسی

کشور را تحت سیطره خود درآورده و همچنین با یارگیری از میان لایه‌ها و طبقات وسیع‌تری از جامعه از حالت خیزش و یک حرکت محدود به یک جنبش وسیع تبدیل بگردد. حرکتی که دیگر دست‌یابی به فرآیندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی و افق‌های ساختاری نوین حکومتی را در نظر خواهد داشت. در این مرحله در صورت فراهم بودن امکانات تعامل با درون و خارج از کشور از طریق یک رهبری، جنبش قادر خواهد بود به صورت غیرقهرآمیز ساختار حقیقی و حقوقی قدرت سیاسی را درنوردیده و دگرگون کند. در این وضعیت و سقوط حکومت وبرقراری حکومت نو دیگر از انقلاب نام برده می‌شود. انقلاب‌ها البته معمولاً کمتر به‌صورت مسالمت‌آمیز قادر به در آعوش کشیدن همای اقبال و پیروزی خود هستند.

فلاسفه انقلاب را به معنای «طغیان علیه وضع موجود ، به منظور برقراری وضع مطلوب» دانسته اند. انقلاب اما به مثابه "الگوواره ساختارشکنانه" ممکن ساختن تحول و تغییر به دلیل:

- غیرمقعول بودن فرآیند شکل‌گیری آن،
- غیر‌فابل پیش‌گویی و پیش‌بینی بودن آن و
- هزینه بسیار بالای آن برای "حرث و نسل" و "ملک و ملت"

نه فقط در ایران در هیج کجای دیگر نیز هیچ‌گاه انتخاب اول نبوده و نمی‌تواند باشد. انقلاب "سزارین" است، تولد نیست. تولد تحول است راه طییعی و از پیش در نظر گرفته شده جهت ادامه طبیعی و مستمر حیات. سزارین اما انفلاب است، راه‌حلی است که از سر اجبار جهت نجات حیات نو در یک بزنگاهی به انسان‌ها تحمیل می‌گردد. در این هنگام است که تنها راه‌حل موجود و متصور است ضروری و گریزناپذیر.

در عرصه پراتیک و کنش اجتماعی نیز انقلاب در سر "میز رسم" طراحی و برنامه‌ریزی نمی‌شود همچنان انقلاب حاصل مذاکره قوای ناشناخته و ایادی مرموز آنها نیز به تنهایی نمی‌باشد. انقلاب بلکه به عنوان حاصل "جمع جبری" وضعیت و بازیگران و آرایش و چینش نیروهای داخلی و خارجی و تعامل بین آنها تعریف می‌گردد.

خیزش اعتراضی در جامعه‌ای که تقریباً تمامی امکانات معمول و رایج مشارکت سیاسی را از شهروندان معمولی خود سلب کرده، یقیناً یک حق است و غیرقابل واگذاری. به ویژه آنکه پس از افشاگری‌های غیرمعمول و غیرمرسوم دولت در معرفی ردیف‌های بودجه‌ای تاکنون ناپیدا برای عموم، گروه‌های فشار جناح اقتدارگرا و هسته متصلب بخش انتصابی نظام با یک هجمه سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده خود هدف را در تضعیف همه جانبه دولت و تحت فشار قراردادن مجلس در رابطه با تصویب لایحه بودجه ارائه شده و مجبور ساختن آنها به یک سازش ناخواسته در بالا تعریف کرده بودند. آنها نشان دادن که در راه دقاع از غنایم و امتیازات خود حتی به قیمت به خطر انداختن ملک و ملت هیچ حد و مرز و منطقه ممنوعه‌ای را برای

خود نمی‌پذیرند. اینجاست که خیزش جوانات در مقابله با مجبور کردن دولت و مجلس و نمایندگان اصلاح‌طلب آن به سازش با هسته متصلب مشروعیت می‌یابد.

از طرفی اما با پیش‌زمینه سیاسی و امنیتی - استراتژیک موجود در منطقه و جهان وجود تعقل و درایت در بکارگیری روش‌های مناسب در این خیزش و پیکار نمایان‌گر بلوغ و دوراندیشی فعالین آن خواهد بود. پیکارگران برای سربلندی این ملک و ملت بایستی بدانند دشمنان ایران در سطح منطقه و جهان بدون شک با صرف هزینه‌های گزاف همواره پیگیر پروژه بی‌ثبات سازی سیاسی – امنیتی از طریق حمایت‌های مالی و لجستیکی نیروهای حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای و جریانات گریز از مرکز بوده‌اند

خیزش‌ های مدنی و اعتراضی با درایت و تعقل و اشراف به مخاطرات برشمرده بایستی حتماً با مسوولیت‌پذیری یک هدف راهبردی ملیون و آزاذی‌خواهان ایران زمین در 200 سال گذشته را درنظر داشته باشند که از درغلتیدن اقدامات اعتراضی برحق و مشروع‌اشان در دامن شورش‌های ابتر و بی‌حاصل به نفع نیروهای انیرانی جداً پرهیزکنند. تعقل در برابر شورش نشانه بلوغ و جدی بودن پیکارگران است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد