|
آنان كه مشوق حضور مخالفان جمهورى اسلامى نه تنها در راىگيرىهاى رنگباختهى حكومت مذهبى ايران بلكه حتى در مراسم تشييع جنازهى هاشمی رفسنجانی، به صرف اختلاف منافعنش با سيدعلى خامنهاى بودند و اين حركات را ابراز مخالفت با رژيم اسلامى جا مىزدند، حالا كه بخشى از مردمِ به ستوه آمده در مشهد و كرمانشاه و تهران و حتى قم دست به اعتراض خيابانى زدهاند، تمام خلاقيتشان را به كار گرفتهاند تا اين اعتراضات را بىريشه و مشكوك جلوه دهند يا دستكم بر بىنتيجه بودن آن تاكيد كنند و ادامهاش را موجب سختتر شدن شرائط سياسى و اقتصادى همان مردم بدانند.
شعارهائى مثل "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" كه ديروز در كرمانشاه سر داده شد تنها تنِ سردمداران رژيم را نمىلرزاند، اينگونه بهاصطلاح مخالفان را هم به وحشت مىاندازد. آنان شعار "يا حسين ميرحسين" را ترجيح مىدهند چون هم رنگِ شيعهگرائى غليظ دارد و هم داراى شكل روشن حمايت از بخشى از حاكميت است؛ گيرم بخشى كه مورد بىلطفى بخش ديگر قرار گرفته. حالا اگر شعارهائى ازين دست با شعار خالىبندانهى "كروبى دستگير بشه، ايران قيامت ميشه" همراه شود يك شكل انقلابى هم به آن داده خواهد شد! ترديد ندارم كه اگر از دهان اعتراضكنندگان روزهاى اخير در ايران شعار "الله اكبر" شنيده مىشد ديگر خيال مدافعان پنهان جمهورى جهالت در رسانهها و نشریات داخل و خارج از كشور راحت مىشد و كَكشان هم نمىگزيد كه اين شعار نه تنها سالهاست از دهان حاميان حكومت فاسد اسلامى ايران در مىآيد بلكه هر آدمكش تروريست اسلامى قبل از اينكه خودش را وسط يك بازار يا ايستگاه قطار منفجر كند همين شعار را سر مىدهد. حالا وقتى شعارهائى كه در اعتراضات مردمى شهرهاى مختلف ايران سر داده شده را مرور مىكنم مىبينم وحشت هر سه دسته - اصولگرايان، اصلاحطلبان و مدافعان پنهانشان - وحشتى به جاست. اصلاح طلب، اصولگرا، ديگه تمومه ماجرا! سيدعلى حيا كن، مملكتو رها كن. اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین! اينكه اين اعتراضاتِ خودجوش و مردمى تا كجا ادامه خواهد يافت و چه نتيجه يا نتايجى به بار خواهد آورد چيزى نيست كه پاسخش برايم روشن باشد چرا كه نه خود پيشگويم نه به پيشگوئى پيامبرانه هيچ پيامبرى اعتقاد دارم. همينقدر اطمينان دارم كه اگر كسى واقعا مخالف رژيم فاسد اسلامى حاكم بر وطنمان است و خود مستقيم يا نامستقيم به اين يا آن جناح حاكميت وابسته نيست بايد بهروشنى و بىپردهپوشى از حركات اعتراضى مردم در ايران به هر طريق ممكن حمايت كند. مىدانم كه اين حرف به گوش بسيارانى نخواهد رفت. آنان همچنان اعتراض مردمى را در دادن راى به كسى كه يك وجب از خواست "رهبر" دور باشد، و يا در تشييع جسد دوستِ گلهمند "رهبر" مىبينند حتى اگر همان "رهبر" در مقابل دوربينهاى تلويزيونى بر جنازه او نماز خوانده باشد! نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|