logo





انتفاضه ایران، راهبردی به فراسوی استبداد

جمعي از دانشجويان و فعالين سياسي مقيم سنگاپور

پنجشنبه ۴ تير ۱۳۸۸ - ۲۵ ژوين ۲۰۰۹

متاسفانه روندي که سالهاي اخير در جمهوري اسلامي پي گرفته مي شود، به دنبال حذف جمهوريت نيم بند نظام و نشاندن خلافت به جاي جمهوريت است. اين جريان مشکوک، مشروعيت حکومت را به جاي زمين در آسمان مي جويد و اينچنين است که خدا و مردم را در مقابل هم قرار داده، به استفاده ابزاري از دين پرداخته و دين را وسيله اي براي توجيه اقدامات غير انساني و غيردمکراتيک خود تبديل کرده است. نفوذ اين جريان در ارکان نظام تا بدانجا پيش رفته است که اين تقلب و دروغ بزرگ در انتخابات و سرکوب مردم براي اجراي حکم خدا، به فتواي همين متحجرين روا گشته است.
امروز در حالي در سوگ شهادت فرزندان ايران زمين و تماشاي روزهاي خون و سرکوب نشسته ايم که دموکراسي نوپاي ايران مي رفت نمايشي افتخارآميز را در منطقه ي استبدادزده خاورميانه به تصوير کشد.
تمام شواهد نشان از آن دارد که کودتايي تمام عيار، آراي آشکار مردم را به سخره گرفته و شبانه نقشه شوم کودتا را اجرا کرده، رييس جمهور منتخب را به زير کشيده، فعالين سياسي و دانشجويي را سرکوب کرده ، مطبوعات و جريان آزاد اطلاعات و کليه کانالهاي ارتباطي مردم را مسدود کرده، فضاي رعب و وحشت و سرکوب را بر جامعه حاکم نموده و به نام مانور نظامي اقتدار، نمايش خون و سرکوب را به راه انداخته است و صدا و سيما و رسانه هاي حامي را به بزک کردن چهره کريه اقدامات خود فراخوانده و اين همه از آن روست که خلق خدا عرياني پادشاه را نبيند.
انتخابات اخير و حوادث پيش و پس از آن و سرکوبي و به خاک و خون کشيده شدن هم ميهنانمان، بيش از پيش نقاب از چهره مدعيان عدالت ورزي و مهرگستري برداشت و عمق فساد اخلاقي و فريب و دروغ و خودکامگي را نمايان ساخت.
از ابتدا نيز معلوم بود که موج شور وشعور مردم، نتيجه برآمده از ماشين کودتا و سرکوب را نمي پذيرد و دستکاري در آرا، اعتراضات گسترده مردم را به همراه خواهد داشت. معلوم نيست که اين مهندسي ناشيانه آرا و اين خيانت ملي بر مبناي کدام تحليل کوته بينانه و تنگ نظرانه انجام گرفته است و بر اساس چه ديدگاهي، شيريني اين مشارکت باشکوه و بي سابقه را به تلخي يک نمايش مفتضحانه تقليل داده اند؟ و آيا جز اين است که حذف گسترده ي نيروهاي شايسته از تمامي ارکان نظام و يکدستي و همدستي دستگاه نظارت و اجرا ، راه را بر اين تقلب گسترده و ملي هموار کرده است؟
متاسفانه روندي که سالهاي اخير در جمهوري اسلامي پي گرفته مي شود، به دنبال حذف جمهوريت نيم بند نظام و نشاندن خلافت به جاي جمهوريت است. اين جريان مشکوک، مشروعيت حکومت را به جاي زمين در آسمان مي جويد و اينچنين است که خدا و مردم را در مقابل هم قرار داده، به استفاده ابزاري از دين پرداخته و دين را وسيله اي براي توجيه اقدامات غير انساني و غيردمکراتيک خود تبديل کرده است. نفوذ اين جريان در ارکان نظام تا بدانجا پيش رفته است که اين تقلب و دروغ بزرگ در انتخابات و سرکوب مردم براي اجراي حکم خدا، به فتواي همين متحجرين روا گشته است.
و براستي در اين بحبوحه به کجا شکايت بريم؟ مجلس دست نشانده و مجيز گوي قدرت که در بازستاندن حق خود از دولت براي اجراي مصوباتش بازمانده است و دستگاه نظارت هم که خود از عاملان اين خيانت در آراست و قوه قضاييه نيز که سالهاست در مقابل مردم ايستاده و در برابر تضييع منافع ملي سکوت کرده است و لذا هيچ کدام ملجا مردم نمی توانند باشند. در مورد رهبري نيز که مي توانست در نقش يک مرجع حل بحران عمل نمايد، اکنون مدتهاست که خود در يک سوي مجادلات سياسي قرار گرفته و به دليل ايفاي نقش جانبدارانه و عدم استفاده مدبرانه از ظرفيت هاي فراقانوني که در اختيار ايشان قرارگرفته است، عملا امکان ارجاع به اين نهاد نيز سلب گرديده است و به خصوص اينکه ايشان عليرغم مواد صريح قانوني، قبل از آنکه انتخابات به تاييد دستگاه نظارت منصوب خود ايشان برسد، و عليرغم هشدار ناصحان دلسوز، بصورت شتابزده و زودهنگام به تاييد غيرقانوني اين انتخابات مخدوش پرداخته و اکنون با سخنرانی های اخیر و متعاقبا سرکوب و کشتار مردم بی دفاع، یافتن هر گونه رهیافتی برای برون رفت از این بحران پیچیده تر گردیده و متاسفانه بايد گفت که فضاي سياسي کشور دچار انسداد سياسي شده است.
اين انسداد سياسي ناشي از تغيير ماهيت قانون اساسي و حذف تدريجي معدود مکانيسم هاي دمکراتيک تعبيه شده در آن و فشل کردن نهادهاي انتخابي مانند مجلس و پررنگ نمودن نقش نهادهاي انتصابي است. نتيجه قهري اين انسداد سياسي ايجاد ديوار بلند بي اعتمادي و شکاف عميق دولت-ملت خواهد بود . متاسفانه اين شکاف آنقدر عميق گشته است، که در بحرانهاي امروز يافتن هر گونه راه حل عملي که مورد اعتماد مردم باشد را غير ممکن ساخته است.
لذا ضمن حمايت از اعتراضات به حق مردم، و محق دانستن آنها در به رسميت نشناختن نتايج اين انتصابات، اعلام مي دارد:
1_ تنها راه برون رفت از بحران فعلي، ابطال انتخابات و برگزاري مجدد انتخاباتي آزاد و با نظارت کامل احزاب، نمايندگان کانديداها و رسانه ها است. طرح هر گونه گزينه ديگري نظير ايجاد کميته حقيقت ياب و يا بازشماري آراي مخدوش به دليل عدم نظارت در مراحل قبلي انتخابات، گزينه اي انحرافي بوده و موجب تحليل رفتن پتانسيل اجتماعي شکل گرفته در اين فرايند مي گردد.
2_ بديهي است که دولت فعلي به دليل هدايت و مديريت اين تقلب بزرگ، و همچنين به دليل آغشته بودن دستهايش به خون هموطنانمان، صلاحيت حضور در انتخابات جديد را ندارد. عليرغم اين، کماکان از انتخاباتي مجدد حتي با حضور اين دولت استقبال نموده و اعلام مي دارد اين انتخابات را به رفراندومي براي نفي خشونت، تحجر و فريب و دروغ تبديل نموده و عدم صلاحيت اين دولت و اين جريانات متحجر را با راي مردم اثبات خواهيم کرد. بديهي است که انتظار مي رود در اولين فرصت ممکن، نسبت به مجازات عاملين جنايات اخير و تکريم خانواده ي شهداي اين حوادث و همچنين نسبت به جبران خساراتي که گماشتگان اقتدارگرايان بي اخلاق به اموال عمومي و اموال مردم وارد نموده اند اقدام گردد.
3_ ايستادگي آقايان موسوي و کروبي بر حقوق مردم قابل تقدير بوده و ماداميکه اينچنين بر دفاع از آراي مردم ايستاده اند مي بايست از طرف کليه نيروها و جريانهاي فعال مورد حمايت قرار گيرند. همچنين از ايشان انتظار مي رود که ضمن خروج از وضعيت انفعال موجود با يک برنامه مدون، اجازه ندهند عدم سازماندهي باعث شکست اين جنبش و تبديل آن به شورشي کور شود. و نيز نسبت به ورود به مذاکرات بي حاصل با خودکامگان بي اخلاق که باعث از دست رفتن اعتماد مردم به عنوان سرمايه بزرگ اين جنبش مي شود هشدار مي دهيم.
4_ از همه علما و مراجع عظام عاجزانه مي خواهيم که در اين شرايط بحراني ، يار و پناه مردم بوده و سکوت خود را در برابر اين ظلم آشکار بشکنند. بديهي است که در صورت عدم حمايت آنان از مردم مظلوم ايران در برار دستگاه جور ، سرمايه اعتماد مردم را از دست خواهند داد و اين امر خسراني عظيم خواهد بود. و کلام علي(ع) را يادآور مي شويم که "بزرگترين خيانت ، خيانت به امت است و رسواترين تقلب ، تقلب حاکمان ".
5_ از همه دلسوزان ايران عزيز مي خواهيم که آگاهانه و پيگيرانه و بدون آنکه در دام سناریوهای ساخته و پرداخته کودتاگرایان گرفتار آيند و بدون آنکه دچار دلسردی و انفعال سیاسی شوند، تا حصول به نتيجه قطعي، راهکارهاي مقاومت منفي مدني، راهپيمايي ها، تحصن ها، و اعتصابات را با حداقل هزینه و حداکثر جدیت به پيش برند. اگرچه به استقبال هزينه هاي بيشتر نبايد رفت، اما چنانچه ناگزير آيد مي بايست آمادگي پرداخت هزينه هاي بيشتر را هم در اين مسير ناهموار داشته باشيم چرا که اگر قدرت حاکمه اين آخرين پرده نمايش را قهارانه اجرا کند، استبداد کبير با تمامي مختصاتش بر اين ملک مسلط خواهد شد و کشور را در سايه بزرگترين تهديدها نظير فروپاشي و يا حمله خارجي قرار خواهد داد. و هم از اين روست که با درک عمق خطرات آينده، تحمل رنج هزينه هاي امروز بر ما هموار مي گردد.
6_ به همه مردم عزیز یادآور می شویم که با توجه به عمق خودکامگی نظام حاکم و تصمیم جزمی آن، راهی طولانی و پرفراز و نشیبی در پیش داریم. در این مسیر ناهموار سلاح مان آگاهی ، صبر و استقامت است و میثاقمان پاسداشت "ندای" شهدایی است که آزادی را فریاد برآورده اند. آمده ایم که شیرینی بزم بی شکوه این بی مایگان مستبد را بر کامشان تلخ نماییم، آمده ایم که که روندهای ناصواب و تنگ نظرانه رامتوقف سازیم و باید ایمان داشته باشیم که می توانیم و تمام تلاشمان این باشد که مبادا لحظه ای ناامیدی بر این جنبش ملی مستولی گردد. فریاد الله اکبرتان بر بام ایران قطع نشود که سلاحی موثر است و هر شب لرزه بر اندام استبداد می اندازد و بدانها می فهماند که هرگز خاموش نخواهیم شد. باشد که "انتفاضه" ایران به سرانجامی مطلوب رسد.
7_ به جریان حاکم هشدار می دهیم که رهبران جنبش امروز آخرین گروهی هستند که با زبان قانون و به شیوه مسالمت آمیز با شما سخن می گویند. با محکوم و سرکوب کردن این جنبش، ملت خاموش نمی شوند، بلکه با زبانی دیگر با شما سخن خواهند گفت. لذا جريان حاکم هشدار مي دهيم که پيش از آنکه دير شود، صداي انقلاب سبز/سفيد مردم را بشنود، از خونريزي و سرکوب دست بشويد، به جاي تکيه بر ساختارهاي شکننده اطلاعاتي و امنيتي سرکوبگر، به آغوش مردم بازگشته و با آزادي فعالين سياسي و دانشجويان و مردم بازداشت شده براي ايجاد اعتماد از دست رفته تلاش نمايد که " الملک لا يبقي مع الظلم" .
جمعي از دانشجويان و فعالين سياسي
مقيم سنگاپور

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد