logo





شهردار تهران معیشت کارکنانش را برنمی‌تابد

دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷

س. حمیدی

محمدعلی نجفی با وعده‌ی اصلاح ساختار مالی بر کرسی شهرداری تهران دست یافت. او به همین منظور به تغییر در ردیف‌های بودجه‌ی مصوب شهرداری دست یازید و ضمن تعدیلی منفی آن را از مبلغ نوزده هزار میلیارد تومان به چیزی حدود دوازده میلیارد تومان تقلیل داد. ناگفته نماند که طی سال‌های اخیر در شهرداری تهران سنتی را برای بودجه‌نویسی به کار گرفته‌اند که بر پایه‌ی آن تنها سی درصد از منابع بودجه مشخص می‌گردد. با این رویکرد مابقی آن از منابعی شناور و ناشناخته تأمین خواهد شد که شهرداران مناطق وظیفه دارند با ایذا و آزار مردم به پوشش آن دست یابند. ولی شهردار تهران اینک چنان تبلیغ می‌کند که دارد در همین منابع شناور بودجه اصلاحاتی را به عمل می‌آورد، که گزارش‌های به دست آمده خلاف آن را به ثبوت می‌رساند.

چراکه تراکم‌فروشی و حراج فضای عمومی شهر بخش اصلی منابع شناور برای تأمین بودجه‌ی شهرداری به حساب می‌آید. چیزی که فروش آن بدون استثنا همچنان با جرح و تعدیل‌هایی جدید ادامه خواهد یافت. ضمن آنکه شهردار تهران اینک همراه با تبلیغی گروهی و جناحی به نشست‌ هیأت دولت راه یافته است، با این امید که بتواند بخشی از نیاز مالی شهرداری را از منابع دولتی تأمین نماید. ولی دولت وامانده‌ی حسن روحانی تا کنون هیچ راهکار مثبتی در این خصوص ارایه نداده است. در عین حال بدهی ثابت شهرداری تهران به بانک‌ها و پیمانکاران خصوصی و دولتی از حدود سی هزار میلیارد تومان هم فزونی می‌گیرد. این بدهی‌ها توان و قدرت هرگونه مانوری را از شهردار جدید گرفته است. به عبارتی روشن راهی برای وام گرفتن از بنگاه‌های مالی و بانکی برای شهردار باقی نگذاشته‌اند.

در ضمن شهردار جدید از سرشاخ شدن با قرارگاه‌های ریز و درشت سپاه که به عنوان پیمانکار برای شهرداری نقش می‌آفرینند، پرهیز دارد. این قرارگاه‌ها تنها به سهم‌خواهی از دولت رضایت نمی‌دهند بل‌که بسیاری از پروژه‌های عمرانی شهرداری را هم در انحصار خود دارند. شهردار تهران حتا نمی‌تواند جیره و مواجبی را که از بودجه‌ی شهرداری برای شهرهای زیارتی عراق فراهم دیده‌اند، بی‌اعتبار اعلام نماید. هزینه‌های اجرایی و تبلیغی برنامه‌ی راهیان نور، اعزام زایران اربعین، ایستگاه‌های صلواتی راهپیمایی‌ها و ایام اربعین، نصب داربست‌های رایگان برای عزاداران محرم و صفر، ریخت و پاش‌های راهپیمایی روز قدس و بیست و دوم بهمن، تقاضاهای بی‌حساب و کتاب مدیران مصلای تهران، مرقد خمینی و ستاد نماز جمعه را نیز شهردار جدید بلااستثنا می‌پذیرد. با این نگاه که صرفه‌جویی‌ها در ردیف‌های بودجه‌ای شهرداری تهران تنها به موادی از آن باز می‌گردد که با رفاه و معیشت کارمندان و کارگران آن سر و کار دارد.

طی سال‌های اخیر عدم توازن و ناهمخوانی دریافتی کارمندان با مخارج زندگی ایشان، شرایطی را فراهم دیده است تا ادارات با پرداخت اضافه‌کاریِ مناسب بخشی از این هزینه‌ها را جبران نمایند. چنانکه در شهرداری تهران نیز همیشه رسم بر آن بوده است که به هر کارمند ماهانه تا صد و بیست ساعت اضافه‌کاری پرداخت گردد. حتا پیش از این همه‌ی کارمندان ماهانه لااقل پنج نوبت تعطیل‌کاری دریافت می‌کردند. جدای از این به بسیاری از کارکنان شهرداری، مزدی هم برای شب‌کاری پرداخت می‌شد. اما با آمدن شهردار جدید نه تنها دریافت شبکاری و تعطیل‌کاری از رونق افتاده است بل‌که اضافه‌کاری‌های کارمندان عادی را نیز چیزی حدود سی در صد کاهش داده‌اند. به عبارتی روشن‌تر محمدعلی نجفی قرار است از جیب کارگر و کارمندِ مجموعه‌ی ادارات تحت پوشش خود به نفع صندوق خودمانی و گل و گشاد شهرداری تهران صرفه‌جویی نماید.

اما صرفه‌جویی‌های شهردار جدید به همین‌جا پایان نمی‌پذیرد. چون جدای از این، تسهیلات رفاهی کارمندان را نیز یک به یک حذف نموده‌اند. در همین راستا از بن‌هایی که در اعیاد رسمی به کارکنان اهدا می‌شد دیگر خبری نیست. جدای از این پاداش‌های دوره‌ای کارمندان عادی هم به تمامی حذف شده است. از تسهیلات گردشگری و تفریحی خانواده‌ی کارمندان هم دیگر نشانی بر جای نگذاشته‌اند. حتا از جایزه‌ای که زمانی به فرزندان ممتاز کارکنان شهرداری پرداخت می‌شد، چشم پوشیده‌اند. این جایزه‌ها را همه ساله دانش‌آموزان و دانشجویان ممتاز خانواده‌های کارمندان شهرداری دریافت می‌نمودند که در سال تحصیلی جدید از پرداخت آن هم سر باز می‌زنند. به واقع نجفی نیز همانند مدیران ارشد جمهوری اسلامی طی سال‌ها مدیریت خود برای دستگاه‌های عریض و طویل جمهوری اسلامی در عمل آموخته است که از کجاهای بودجه باید صرفه‌جویی کند!

کاهش سی درصدی دریافتی کارکنان شهرداری موجب شده تا بسیاری از ایشان از پرداخت وام مسکن یا بدهی ماهانه‌ی خود به بانک‌ها جا بمانند. در عین حال کارکنان شهرداری حتا همین حقوق نصفه و نیمه را هم به موقع دریافت نمی‌کنند. در نتیجه پس از گذشت هرماه، روزها باید به انتظار بنشینند تا شاید به دریافت آن موفق گردند. شرایط حاضر حتا پرداخت اجاره‌ی خانه را نیز برای بسیاری از کارمندان شهرداری مشکل نموده است. آنان با نگاهی به گذشته افسوس و حسرت روزگار پیش از این را می‌خورند. چراکه از رأی دادن به اصلاح‌طلبان جز افلاس و تحقیر چیزی بهره نبرده‌اند. چنانکه مزایای اداری آنان هر روز یکی پس از دیگری قطع می‌شود.

شکی نیست که محمدعلی نجفی رسم‌های از این دست را ضمن تجربه‌ای نادرست و غیرمردمی از آموزش و پرورش به شهرداری تهران کشانده است. چون آموزش و پرورش تنها وزارتخانه‌ای است که نیروی انسانی آن فقط با انجام اضافه‌کار مزد آن را دریافت می‌کند. به واقع معلم اگر تدریس غیرموظف و اضافه‌کاری نداشته باشد، مزدی هم از این بابت دریافت نمی‌کند. مدیران ارشد جمهوری اسلامی نه تنها به رفاه عمومی معلمان کشور نمی‌اندیشند بل‌که می‌خواهند با حذف تسهیلات رفاهی کارمندان شهرداری تهران، دریافتی ایشان را به حدود دریافتی معلمان کشور تنزل دهند.

روشن و واضح است که حذف مزایای اداری و کاهش سی ‌درصدی دریافتی کارکنان شهرداری بیش‌ از هرچیزی تأثیر منفی خودش را روی حقوق افرادی که از این تاریخ بازنشسته می‌شوند بر جای خواهد گذاشت. چون دریافتی بازنشسگان با حقوق سال‌های پایانی اشتغال به کار ایشان محاسبه می‌گردد. به عبارتی روشن‌تر اگر از کارکنان شهرداری کسی در شرایط حاضر بازنشسته شود به طبع حقوق بازنشستگی او نیز سی‌ درصد کاهش خواهد یافت. در حقیقت آنان نتیجه‌ی ناصواب و نامردمی صرفه‌جویی‌های اصلاح‌طلبان شهرداری را برای همیشه در زندگانی‌شان به همراه خواهند داشت.

اصلاح‌طلبان کار را به آنجا رسانده‌اند که این روزها کارمندان در فضای شهرداری تهران از سردار قالی‌باف و تیم سپاهی او به نیکی یاد می‌کنند. انگار شاه جایش را به خمینی سپرده باشد. آنان به کفن‌دزد راضی شده بودند اما کفن‌دزدهای جدید جدای از کفن‌دزدی چوب هم به بعضی جاهای ایشان فرو می‌کنند! با این اوصاف بسیاری از کارمندان شهرداری همچنان افسوس گذشته‌ای را می‌خورند که به همین آسانی باز نخواهد گشت.

رویکرد حاضر شرایطی را فراهم دیده است تا بی‌اعتمادی اداری هر چه بیش‌تر در فضای شهرداری گسترش یابد. به طبع آنانی که رفتار غیر انسانی مدیران ارشد خود را باور ندارند هرگز نخواهند توانست رضایت خاطر ارباب رجوع شهرداری را برآورده نمایند. در نتیجه بر بستری که مدیران منتسب به شهردار فراهم دیده‌اند، هر روز در شهرداری تهران اتکا به شیوه‌های غیر اخلاقی رشد می‌گیرد. برای نمونه در خیابان‌های تهران همه‌روزه رفتارهای غیر اخلاقیِ بیش‌تری از سوی مأموران شهرداری به نمایش درمی‌آید. چون پارکبان‌ها، شهربان‌ها و مأموران انضباط شهری شهرداری تهران دیگر اعتنایی به ضابطه و قانون ندارند و بر کف خیابان‌های شهر خیلی آشکار و علنی حساب‌شان را با شهروندان تهرانی تصفیه می‌کنند. به واقع فساد و تظاهر مدیر بالادستی، آموزه‌هایی غیر از این برایشان به یادگار نگذاشته است.

شهروندان تهرانی رفتار اداری اصلاح‌طلبان را در مدیریت شهرداری همه روزه دوره می‌کنند. تا آنجا که از درون و بیرون شهرداری هر حرکت مدیران را زیر نگاه تیز خویش می‌کاوند. ولی در فرآیند آنچه که بر شهر و شهرداری تهران می‌گذرد تاکنون تنها نمایندگان شورای شهر به خواست‌های خود از شهردار تهران دست یافته‌اند. چون تمامی مدیران جدید همگی به گونه‌ای به باندهای خانوادگی نمایندگان شورا وابستگی دارند. با این رویکرد به واقع همه‌ی نمایندگان شورا بی‌کم و کاست مزدشان را از شهردار جدید گرفته‌اند. در عین حال شهردار جدید و مجموعه‌ی او همانند تمامی مدیران ریز و درشت جمهوری اسلامی خودشان را در مقابل مردم پاسخگو نمی‌بینند. همچنان که نمایندگان خودمانی شورای شهر تهران هم از همین رویکرد پیروی می‌کنند و مردم هرگز نمی‌توانند در صحن ساختمان شورا حضور یابند تا چه رسد که بخواهند موضوعی عمومی را با ایشان در میان بگذارند.

آیا می‌توان از مدیرانی که مردم را حسابگرانه از مشارکت در اداره‌ی امور شهر و شهرداری بازمی‌دارند، رفتاری غیرِ این سراغ گرفت؟



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد