logo





بدرود! مجید فلاح زاده

يکشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۶ ژوييه ۲۰۱۷

محمود کویر



ما در آتش ها رفتيم و سوختيم. بال در آتش زديم تا روشنايى نميرد و اين آتش دانايى و عشق خاكستر نشود. جان ما سوختبار روشنايى فرداست در اين شب چراغ كشان.

هنرمند فرزانه، انسان اندیشمند و پژوهشگر برجسته ی تیاتر،کارگردان و نمایشنامه نویس پرتلاش، یار بسیار نازنین و مهربانم که چه سالیان درازی در چهار گوشه گیتی با هم سر کردیم، کار کردیم، عشق ورزیدیم،مجید فلاح زاده ، صحنه را ترک گفت. پرده افتاد و ما ماندیم تا بایستیم و برای او دست بزنیم و گل های مهر خود را بر پیشانه ی صحنه ای بگذاریم که او بر آن ایستاده است. و شانه هایمان باشد برای اندوه بزرگ همسر هنرمند و فرزندش. من از یادت نمی کاهم. گرامی باد یادت و زنده باد راهت و دستاورد تلاش های عاشقانه و انسانی تو.

ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کرده‌ایم، چه سفرها کرده‌ایم
ما برای بوسیدن خاک سر قله‌ها
چه خطرها کرده‌ایم، چه خطرها کرده‌ایم
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده‌ایم، رنج دوران برده‌ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده‌ایم، چه سفرها کرده‌ایم
ما برای نوشیدن شورابه‌های کویر
چه خطرها کرده‌ایم، چه خطرها کرده‌ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم

*

در یکی از فستیوال هایی که در شهر کلن به درازای بیش از بیست سال با تلاش او و همسر هنرمندش برگزار می شد سخن را چنین آغاز کرد:

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق....

و من اینک در آخرین خبر از تو برایت همین را می خوانم نازنین همراه و همدل من

ثبت است بر جریده عالم دوام تو

محمود کویر



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد