ای گمشده در من، تقصیر
از خیال خام تو بود
جنگل را تو
اجتماع تنهای درختانم دیدی و من
در هم تنیده بودم
غوغایی فراتر از دید تو
غوغای ریشهها
که قدمهایت را در خود
گره زدند
غوغای تنهگان
که تنت را بیخود کردند
غوغای شاخسارانی که ابهامشان
عقل از سرت پراند
ای گمشده، من
فریبت ندادم
خیالت بود که گفت:
از ژرفنایم توانی
به سلامت بگذری
خیال خامی که گفت:
داخل شو، بیخیال
از انتهایش
بعد از گردشی
بیرون خواهی زد.
/
نیلوفر شیدمهر
ونکوور کانادا
۱۶ ژوئن ۲۰۱۷