logo





باربد

سه شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱ آپريل ۲۰۱۷

مجید نفیسی

nafisi.jpg
بهاران
با باربد بازآ
با بربطی در بر
و شولای سبزی بر دوش.
از جویبارِ باغِ شاه شبانه بدرون رو
شتابان از پشت شمشادها بگذر
به سیبِ چرخانِ روی فواره
از گوشه‌ی چشم نگاه کن
و در میانه‌ی بیدها و کاجها پنهان شو.

در آنجا کاج کهنسالی را می‌یابی
که ترا به آسمان پیوند می‌دهد.
بربط را بر شانه بیاویز
و از شاخه‌های سترگِ کاج
پله به پله بالا رو
و در لابلای گیسوان سبزش
چون مرغی خوشخوان آشیان کن.

خسرو به ایوان خواهد آمد
و بر تخت نوروز خواهد نشست.
پیاله‌دار جامها را پر می‌کند
و مَردوی پیشکار شمعدانها را بر می‌افروزد
و خنیاگران خرامان به صحنه می‌آیند.
اما پیش از آنکه میرِ مطربان, سرکشِ فسونکار
به زخمه‌ای چند, چنگ را کوک کند
و دفزنها و کمانچه‌کشها بجای خود بنشینند
و خوانندگان به تک‌سرفه‌ای گلو صاف کنند
بربط را از زانوان برگیر
و شورِ "دادآفرید" را بنواز.

گزمه‌ها با گاوسرهاشان
و سرکشها با گاودِمهاشان
خاموش می‌نشینند
و بربط بجای تو سخن می‌گوید
و سرپنجه‌های سحرآمیز تو
که رشکِ سرکش را برمی‌انگیزند
آهنگِ "سبز در سبز" ‌ت را
در خلوت باغ خواهند نواخت.

آنگاه
هنگامیکه خسرو هنوز در افسون است
از آشیان سبزت بزیر‌آی
و همچنانکه به چهره‌ی خود در حوض آب مینگری
از حاشیه‌ی شمشادها بی‌شتاب بگذر
و این بار از دروازه‌ی نیمه‌بازِ باغ
بلند و سرفراز بیرون آی
و چونان گذشته
خنیاگری خانه‌بدوش باقی مان.

بربط, اسبی‌ست
که در چراگاههای بزرگ می‌بالد
و در خانه‌های کوچک می‌افسرد.

مجید نفیسی
هجدهم ژوئیه ۲۰۰۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد