عطر بهار و نغمهٔ نوروز خوششگون
آمد، بزد بساط دم تیره واژگون
تحریر سبز هستی جاری به جان خاک
سر زد به ملک و جان ازل گوشه گوشه تاک
سوغات عطر نرگس و سنبل و سحر آب
از جان و جسم و خانه بزد دور ورد خواب
نوزاد دور تازه کند راه تازه صاف
قدری نمانده تا بزند مرگ هرزه لاف
صد طمطراق شحنه و بیداد بگذرد
دوران تلخ دشنه و شلاق بگذرد
همچون بهار نغمهزن جاودانه شاد
آید به ملک و گیتی من راه و رسم داد
پیوند نیک عشق و بهاران به دل رسید
پیوند شاد نغمه و باران به دل رسید
تصویر عاشقانهٔ گل در مسیر خاک
تقدیر جاودانهٔ شادی و عطر پاک
شور غریب و عاشق بانو هما رسید
پرطمطراق و واقعهزن با صبا رسید
برلین، دوشنبه، ۳۰ اسفند ۱۳۹۵
بیژن اقدسی
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد