تا پنجره ای بسته است آواز هراسان است
هر چند که آن سو تر پرواز بهاران است
از بال کلام آری آواز شود جاری
هر واژه که می جوشد سر چشمه ی طغیان است
دیروز اگر گم شد با حکم سکون اما
امروز ببین صد حرف در گردش میدان است
جامانده اگر مادر در گوشه ی تنهایی
فرزند به غربت هم، تا هست به عصیان است
شیدایی نرگس بین، آزاد زهر تمکین
می بالد و می تازد هرچند به زندان است
خاموشی او مشنو کین وِرد پر از جادو
گوید گه شقایق را آهنگِ بهاران است
ویدا فرهودی
مارس 2017
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد