چو برق آمدی؛ رفتی اکنون چو باد./ به مینو مگر بینمت باز شاد. فردوسی؟
آیا ترا خواهم دید؟
بعد از تو،
ما راه را ادامه دادیم.
گلهای باغچه هر بهار
با عکس شان در حوض
با ماهیان رنگ می آمیزند.
بعد از تو
خورشید در آبی آسمان
هر روز از خاور به باختر کوچ کرد.
فضا کوانتیزه شد:
در هوار ماده تاریک،
منحنی تغییر انرژی بسته ها،
رنگ نور سفید-
با داغ ماورای قرمز،
تخریب ژن با مادون بنفش.
بعد از تو
پرندگان بر شاخه ها،
کودکان در پی پروانگان؛
آن کرک بجا مانده
زیر چتر سفید بومادران،
در صف اسپرس و یونجه
در انتظار شب است.
بر چینه دیوار شانه بسر
در انتظار صبح است.
121216
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد