روسپی گری!
درخیابان مرکزی
پیرهن اش رابالاکشید و
فریاد برآورد
من فقط تن خودرامی فروشم
فقط خودم وبس!
امادرین خیابان می بینم:
کسانی راکه جسم کوه و
جسم دشت وجسم باغچه و
جسم آفتاب وباران رافروخته است
بی باک ....
برروی صندلی
حیثیت وشرافت این سرزمین نشسته است....!
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد