logo





غارت فرهنگی

سه شنبه ۲۶ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۸

محمود کویر

این یورش خزانی خواب از چشم هر شكوفه ای خواهد گرفت و پژمردگی تاریخی باقی باغستان فرهنگ ما را به زانو درخواهد آورد. مسئله چیست و «اتفاق» كدام است؟ خواندیم به هزار دیده كه ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا را از اهل عرب دانسته اند. اعراب برای ما گرامی اند، اما محمود درویش عزیز را ما كی زاده تهران خوانده ایم؟
خوشبختانه نامه اعتراض من به مصادره ی فردوسی جنبه جهانی یافت و از سراسر دنیا نامه های بسیاری به من و نویسنده ی کتاب فرستاده شد. این متن نامه ی شاعر نامدار و دوست نازنین من سید علی صالحی است که در نشریه کارگزاران در ایران نشر یافته است:
صفحه آخر نشریه کارگزاران - غارت فرهنگی
سیدعلی صالحی:به نظر می رسد لشكركشی های ضدفرهنگی علیه تمدن، ذخایر، داشته ها و فرهنگ مردم ما هم چنان ادامه دارد و سر باز ایستادناش نیست! كیست كه نداند فرهنگ متعهد سازنده و انسانی، نه مرز می شناسد و نه قبیله، اما حقیقت این است كه هر جامعه و تمدنی دارای نشانه های روشنی از جمله نام ها، آثار و چهره های موثری است كه در بازتولید تاریخ، حفظ استقلال و آفرینش فرهنگ مردم و سرزمین خود نقش عمده و غیرقابل انكاری داشته اند.
متاسفانه باز هم «اتفاق» عجیبی رخ داده است. این وهله نتوانستند خالق شاهنامه كبیر، فردوسی ما را زاده لندن معرفی كنند، آن را به تاجیكستان بخشیده اند، بیآن كه خود تاجیكان را خبردار كرده باشند. شرم آور است؛ این بازی های موذیانه را می گویم!
باری اگر اهل قلم شریف، شاعران و نویسندگان متعهد ما، در برابر مصادره یا اعمال خدشه در هویت این «ریشه ها» بی تفاوت بمانند، به زودی شاهد زیان های جبران ناپذیر و وسیع تری خواهند بود. این یورش خزانی خواب از چشم هر شكوفه ای خواهد گرفت و پژمردگی تاریخی باقی باغستان فرهنگ ما را به زانو درخواهد آورد. مسئله چیست و «اتفاق» كدام است؟ خواندیم به هزار دیده كه ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا را از اهل عرب دانسته اند. اعراب برای ما گرامی اند، اما محمود درویش عزیز را ما كی زاده تهران خوانده ایم؟ به یكی زبان بگوییم فلان فهمیده، روز روشن و تیشه به ریشه؟ شنیدیم به هزار پرده كه مولاناجلال الدین بلخی را نیز اهل تركیه مصادره كرده اند، حرام از یكی اخم آشكار كه هی بهمان گرامی، هر كو به مكانی در گذشت، آنجا میهن فرهنگی او نیست. صادق هدایت در پاریس مرده را فرانسوی می خوانند؟ میهن ما، زبان و واژه های ماست. از خود نمی پرسند كه ما در ایران، ترجمه دیوان شمس و مثنوی معنوی را از تركی به فارسی می خوانیم، یا شما كه به عكس!! و امروز و آن اتفاق عجیب و این بازی موذیانه یعنی چه؟ دوستم دكتر كویر، چه به وقت، طی نامه ای خبر رساند كه «فردوسی را هم مصادره كردند» كجا، كی، چگونه؟ یك «مستری» در انگلیس به نام «جان گالاس» در كتاب «شعر جهان» صفحه 202 بخش شعر تاجیكستان، دربست فردوسی را متعلق به تاجیكستان دانسته و او را به عنوان شاعر تاجیكی معرفی كرده است. این كتاب در «منچستر» منتشر و به عنوان «كتاب درسی»! در معتبرترین مدارس بریتانیای كبیر تدریس می شود. بی شباهت به این قرینه نیست كه در كتاب های درسی مدارس ایران، آورده باشند شكسپیر شاعر یونانی یا نمایشنامه نویس قبرسی! در كار مستر گالاس، فردوسی توسی ما از «دوشنبه» سر در آورده است. روستای پاژتوس كجا و دوشنبه كجا؟ تاجیك ها، پاره وجود ما و حضور جدا افتاده فرهنگ «ایران زمین» بزرگ به شمار می روند، اما به صرف وجود تندیس فردوسی در تاجیكستان، آیا می توان آن بزرگ را از مركز ثقل زبان و فرهنگ سرزمین ما جدا و به جای دیگر فروخت؟ توس دو قدم مانده به مشهد است، نه دو كشور فاصله مانده به دوشنبه! این بازی موذیانه، نه مولود بی خبری مولف كه عین توهین به هستی ماست، عذرخواهی مسوولان پنهان و آشكار این كتاب درسی در انگلیس و رفع این «خطای به عمد» بسا اندكی از این اندوه كهن را بكاهد. اهل قلم دلسوز ما در این بی پناهی فرهنگی، باید به هر زبان ممكن، از هشدار به این حضرات غفلت نكنند. نشانی پستی آقای «جان گالاس» را فراموش نكنید!

John Gallas
Carcanerpress LTD
4th Floor
12-16 Blackfair street
Manchester M3 SQ




google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

سپاس
اشکان
2008-09-16 16:53:59
از سایت خوب عصر نو سپاسگزاریم به خاطر قسمت ادبی که بسیار جالب و خواندنی است

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد