logo





علی‌اصغر مونسان: از تخریب زندان قصر تا پول‌سازی در کیش

سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶ اوت ۲۰۱۶

س. حمیدی

اغیار و غیرخودی‌ها به طبع در بازی آفتاب- مهتاب مدیران درون حکومتی، راه به جایی نخواهند برد. چون مدیران تحمیلی، نوبتی هم که شده این بازی خودمانی را می‌گردانند. هریک با اتوبوسی می‌آیند و پس از پایان کار با همان اتوبوس نیز برمی‌گردند. حظ و بهره‌اش هم تنها برای خودشان باقی می‌ماند. دولت خودخوانده‌ی تدبیر و امید نیز از این بازی تکراری و مداوم بر کنار نمانده است. همچنان که از فردای انتخابات درون حکومتی سال 92مدیرانِ برگزیده‌ی دیروز و امروزِ اکبر رفسنجانی و محمد خاتمی همگی سوار اتوبوسی شدند که این اتوبوس را اتاق بازرگانی برای حسن روحانی فراهم دیده بود.

بی‌تردید در این قرار و مدارها سرخه‌ای‌های اتوبوس یادشده بیش‌ از دیگران ارج و قرب یافتند. یکی از همین سرخه‌ای‌ها هم علی‌اصغر مونسان بود که از فردای تشکیل دولت روحانی، مدیرعاملی منطقه‌ی آزاد کیش را به عهده گرفت. با این اوصاف باید پذیرفت که حسن روحانی در نقشی از "آقادایی" حق و حقوق خواهرزاده‌اش را پیش از دیگران کف دست‌اش گذاشت. مونسان پیش از این ماجرا، به مدت هشت سال بر کرسی مدیرعاملی شرکت توسعه‌ی فضاهای فرهنگی شهرداری تهران تکیه داشت. حکمی که آشکارا از لطف و محبت سردار قالی‌باف نسبت به حسن روحانی حکایت می‌کرد.

مونسان همان کسی است که تخریب زندان قصر با نام او پیوند می‌خورد. او دو ساختمان قدیمی و معروف زندان قصر را در هم کوبید و برای حکومت جمهوری اسلامی موزه‌ای غیر مستند از فضای زندان فراهم دید که بیش‌تر به کاخ‌های مجلل سعدآباد شباهت داشت تا به محبس و زندانی مخوف در عصر پهلوی و یا دوره‌ی خلخالی. همچنین پیمانکاران شهرداری ضمن برنامه‌ی پول‌سازی خود در زندان قصر بلااستثنا همه‌ی درختان صدساله‌ی آن را خشکاندند و به پشتوانه‌ی پول بی‌حساب و کتاب شهرداری تهران انفرادی‌هایی ساختند که اینک هر شهروندی دوست دارد چند روزی هم شده در آن بیارامد. چون اتاق‌هایش از اتاق‌های هتل استقلال چیزی کم نمی‌آورَد.

شرکت توسعه‌ی فضاهای فرهنگی بدون نیازسنجی از شهروندان تهرانی، بناهای دیگری نیز در شهر ساخت. بناهایی که هرچند در ساختن آن‌ها پول‌های مردم پشتوانه‌ای مطمئن شمرده می‌شد، ولی کسی در این خصوص به خواست و نیاز مردم چندان اعتنایی نمی‌کرد. چنانکه تیم پیمانکار و پول‌ساز علی‌اصغر مونسان در همین راستا به ساخت مسجد ولی عصر در حریم سازه‌ی تئاتر شهر روی آورد. آنان خیابان جنوبی تئأتر شهر را به پارکینگ آن افزودند و در همین زمین‌های غصبی بر بستری از نارضایتی مردم و هنرمندان، مسجدی ساختند که در بلندی و عظمت ساختمان تئاتر شهر را به هیچ می‌شمارد. پیداست که از گروه مونسان و شهرداری تهران کسی به نمازخوان و مسجدی نمی‌اندیشد. آن‌ها ضمن تخریب نمادهای شهری تنها به پولی می‌اندیشند که با بهانه نهادن ساخت مسجد به جیب می‌زنند. در عین حال نباید خوش‌رقصی پول‌سازانی از این دست را برای حاکمیت دست کم گرفت. زیرا به حساب خودشان چنان می‌پندارند که گویا دارند به جنگ هنرمندان کشور می‌روند. هنرمندانی که به طبع بنا به جنس و نوع کار خویش، نمی‌توانند با سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی همسویی و همراهی داشته باشند.

مرکز هنرهای آیینی هم از ساختمان‌های بزرگی است که توسط شرکت توسعه‌ی فضاهای فرهنگی شهرداری تهران ساخته شد. قرار است از این ساختمان برای اجرای برنامه‌های مداحان دولتی استفاده به عمل آید، یا تعزیه‌‌های عوامانه‌ی خود را در ایام تاسوعا و عاشورا در فضای آن برگزار کنند. تا جایی که بین معماری مجلل و کاربری محقرانه‌ی آن همخوانی و همسویی به چشم نمی‌آید. اگرچه ساختمان مرکز هنرهای آیینی را اکنون به پایان رسانده‌اند، اما همچنان در کم و کیف کاربری آن برای هنرهای آیینی عقل‌شان به جایی قد نمی‌دهد. چون جمهوری اسلامی از هنرهای آیینی تأویل و تفسیر دیگری در سر می‌پروراند.

شرکت توسعه‌ی فضاهای فرهنگی در فعالیت‌های خویش بلااستثنا معماری ایرانی را نادیده می‌انگارد. زیرا در تمامی سازه‌هایی از این دست از سر بی‌هویتی به سراغ معماران اروپایی رفت و نمونه‌ای از کارهای ایشان را برای خود الگو نهاد. حتا در مسجد ولی عصر نیز از شگردهای معماران ایتالیایی بهره گرفته‌اند. آنان بدون آنکه بخواهند بفهمند که دارند چه کار می‌کنند، برای مسجد هم بنایی تجاری ساختند. چنین نگاهی را در ساخت "مجتمع فرهنگی و مذهبی امام رضا" نیز به کار گرفتند. ساخت این مجتمع در خیابان انقلاب تهران شش سال پیش به پایان رسید. مجتمع سرآخر توسط مهدوی کنی افتتاح شد تا رضایت او را از شهردار سپاهی تهران به همراه داشته باشد. مجتمع امام رضا ماکتی است از سازه‌ای خارجی، که تنها رضایت بی‌چون و چرای پیمانکارش را در پی دارد. ضمن آنکه برای همیشه با کاربری خود بیگانه می‌ماند.

علی‌اصغر مونسان هر چند پیش از این بر کرسی مدیر عاملی شرکتی از شرکت‌های شهرداری تهران تکیه داشت اما حیطه‌ی عمل او از پیمانکاری برای شهرداری هرگز فراتر ‌نرفت. او همچنین در طرحی دیگر، با شهرداری تهران قرارداد بست که برای بازی کودکان به ایمن‌سازی زمینِ پانصد واحد از بوستان‌های شهر اقدام نماید. در همین راستا کف‌پوش‌های اسفنجی مناسبی برای پوشش زمین‌های بازی فراهم دیدند تا کودکان در این مکان‌ها از حوادث بازی در امان بمانند. ولی عطش تیم مونسان برای پول‌سازی و پول‌بازی سیرایی نداشت.

اکنون منطقه‌ی آزاد کیش را به عنوان تیولی خودمانی و خانوادگی به مونسان سپرده‌اند تا او نایافته‌های خود را از مافیای فساد دولتی در کیش بیابد. گفتنی است که منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی‌‌ آزاد کیش مهم‌ترین منطقه‌ی آزاد کشور به شمار می‌‌‌‌‌‌‌آید و از جایگاهی رفیع‌تر بین مناطق آزادِ ارس، انزلی، اروند، چاه بهار، قشم و ماکو سود می‌جوید. همچنان که درآمد اختصاصی منطقه‌ی آزاد کیش در سال گذشته به چیزی حدود دویست و هفتاد و دو میلیارد و هفت‌صد میلیون تومان رسید که به سهم خود رکورد جدیدی را رقم زد. ناگفته نماند که فرودگاه جدید کیش هم سال آینده افتتاح خواهد شد. این فرودگاه سالانه گنجایش چهار میلیون و پانصد هزار نفر مسافر را خواهد داشت. با این رویکرد فرودگاه کیش بعد از فرودگاه امام خمینی به بزرگ‌ترین فرودگاه کشور تبدیل خواهد شد.

زمین‌خواران دولتی و شبه دولتی نیز به کیش روی آورده‌اند تا در این مکان نقش انگلی خود را برای اقتصاد بیمار ایران به‌تر و بیش‌تر به انجام برسانند. چنانکه در طول یک سال گذشته برخلاف آنچه که در سطح کشور می‌گذرد، ساخت و ساز در کیش رونق گرفته است. حتا قیمت مسکن نیز در همین مدت کوتاه رشدی صد در صدی را تجربه کرد.

اقشار مرفه نیز از تهران و شهرهای دیگر ایران همه به کیش روی نهاده‌اند تا بتوانند با خرید ملکی مسکونی در این جزیره تفریح هفتگی و ماهانه‌ی خانواده‌ی خود را تأمین نمایند. نهادهای دولتی و شبه دولتی هم بنا به آینده‌ای که برای کیش ترسیم می‌شود به جان زمین‌های آن افتاده‌اند. با این رویکرد جنگ زمین در کیش هرروز بیش از روز قبل فزونی می‌گیرد. همچنان که به طور رسمی اعلام نموده‌اند تا کنون سه میلیون متر مربع زمین را از زمین‌بازان حرفه‌ای کیش پس گرفته‌اند و حتا اسناد آن‌ها را ابطال نموده‌اند. ولی کسی پاسخگو نیست که این اسناد به چه افراد و گروه‌هایی تعلق داشته است و کدام‌یک از سازمان‌های دولتی در این سندسازی‌های گسترده مداخله نموده‌اند. علی‌اصغر مونسان در نقش مدیرعامل منطقه‌ی آزاد کیش ارزش زمین‌هایی را که پس گرفته‌اند سه هزار و سی‌صد میلیارد تومان می‌داند. گویا در نهایت حق به حق‌دار رسیده است.

حالا او می‌تواند با این همه ثروت و مکنت اهداف ناصوابی را به انجام برساند که تا کنون کسی به خواب هم نمی‌دید. بدون تردید سرمایه‌گذاری در کیش نیاز بخش‌هایی ویژه از مافیای فساد دولتی را برآورده خواهد کرد. آن‌ها ضمن دلالی و واسطگی برای کالاهای بنجل چینی، به مبارزه با تولید داخلی برمی‌خیزند و واحدهای تولیدی کشور را هرچه بیش‌تر به تعطیلی خواهند کشانید. بیکاری و فحشا مولود طبیعی چنین اقتصاد شلخته‌ای است که با نگاه غیر مردمیِ دولت تدبیر و امید، به توده‌های مولد و مزدبگیر تحمیل می‌شود. بدون تردید این تمامی مأموریتی است که هم‌اینک برآوردنِ آن را دولت از علی‌اصغر مونسان انتظار دارد./

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد