رییس جدای از اتاق کارش اتاق خودمانی دیگری نیز در همان فضای اندرونی خود در اختیار دارد. در همین اتاق فرشی گستردهاند که بر آن سجادهای همیشه گرد و خاک میخورد. قرآن لازم نیست روی سجاده باشد، ولی مفاتیحالجنان و تسبیح شاه مقصودِ اصل، بخشی لازم از چیدمان سجاده شمرده میشود. یعنی رییس نماز و تعقیبات و مستحبات نماز را همینجا به جا میآورد. در همین اتاق تختخوابی هم نه دو نفره بلکه یک نفره به چشم میآید. چون گفته میشود مدیران جمهوری اسلامی شب و روز نمیشناسند و خودشان و وقتشان را به تمامی وقف مردم نمودهاند. هر رییسی با چنین نمایشی میخواهد بگوید که حتا شبها نیز همینجا میخوابد. | |
کنجکاوی در چیدمان و طراحی عمومی اتاق مدیران ارشد جمهوری اسلامی به سهم خود میتواند هر چه بیشتر از فساد این گروهِ نوکیسه رمزگشایی به عمل آورد. زیرا عرض و طول این اتاقها به تنهایی از مساحت طبقهای از کاخ نیاوران هم پیشی میگیرد. حتا فضای اتاق منشی ایشان از اتاق کار "اعلاحضرت همایونی" بزرگتر مینماید. تازه منشی، خودش هم رییسی است که چند کارمند ریز و درشت دیگر نیز در اختیار دارد. اما بخش اصلی کار منشیِ رییس، این است که صبحانه و نهار برای او آماده نماید و از میهمانان ویژهاش به نحو احسن پذیرایی به عمل آورد. در عین حال در پذیراییها چای و شیرینی دیگر کهنه شده است و با مذاق آقایان نورسیده چندان سازگاری ندارد. همچنان که پذیرایی با نسکافه و قهوه، توأمان در اتاق رییس و منشی برای تمامی میهمانان خودمانیشان عمومیت دارد. حتا تازگیها باب شده که نبات زعفرانی مشهد هم به همه تعارف کنند تا در صورت لزوم آن را با آب داغ و یا چای لیوانی صرف نمایند.
در انتهای اتاق رییس، میزی به اندازهی اتاقی بیست متری برایش گستردهاند که به راحتی چند نفر میتوانند رویش دراز بکشند. مقابل همین میزِ ریاست حداقل ده مبل تکی در دو ردیف روبهروی هم چیدهاند تا میهمانانش به آسانی رویش لم بدهند. این مبلها هرکدام بیش از یک متر عرض و طول دارند. مقابل مبلها هم به حد کافی شربت، شکلات، شیرینی و میوه چیدهاند تا کسی از میهمانان در خوردن و نوشیدن کم نیاورد. کمی آنسوتر میز کنفرانسی را میبینید هیجده نفره یا بیست و چهار نفره. صندلیهای میز کنفرانس هم همه مبلهاند و چرخدار. تا جایی که هرکسی میتواند سوارش بشود و خودش را اینسو و آنسو بجنباند و تاب بخورد. این صندلیها آدم را به یاد تختهای روانی میاندازد که روزی خشایارشاه و یا فرعونهای مصر را بر آنها مینشاندند.
با این همه رییس جدای از این میز کنفرانس، اتاق کنفرانسی هم دارد که دری از اتاق او به آن گشودهاند. میز مدور اتاق کنفرانس با صندلیهای مبلهای که از آن یاد شد، حدود پنجاه نفر گنجایش دارد. ولی افرادی که در جلسهی رییس شرکت میکنند از درِ دیگری سوای اتاق رییس به سمت آن هدایت میشوند. در عرف مدیران دولتی جلسه و نشست یعنی برنامهی موزخوری و شربتنوشی. تا دلت بخواهد روی میز موز، میوه، شربت و نوشیدنی میچینند که همه بلااستثا ضمن داد و فریادهایی که کمتر رنگ و بوی سخنرانی دارد، نوش جان کنند. تازه اگر لازم شد برای میهمانان صبحانه و نهار هم تدارک میبینند. در همین اتاق کنفرانس است که عدهای از خدماتچیها، هی خوردنی و نوشیدنی میآورند و عدهای هم آماده و حاضر به حلقومشان فرومیریزند.
رییس لازم نیست از اتاق پا بیرون بگذارد چون در اتاقش از شیر مرغ تا جان آدمیزاد همه چیز را فراهم دیدهاند. حتا فکر توالت، دستشویی و حمامِ او را هم کردهاند. چون او بدون طهارت و غسل نمیتواند واجباتش را به جا بیاورد!
رییس جدای از اتاق کارش اتاق خودمانی دیگری نیز در همان فضای اندرونی خود در اختیار دارد. در همین اتاق فرشی گستردهاند که بر آن سجادهای همیشه گرد و خاک میخورد. قرآن لازم نیست روی سجاده باشد، ولی مفاتیحالجنان و تسبیح شاه مقصودِ اصل، بخشی لازم از چیدمان سجاده شمرده میشود. یعنی رییس نماز و تعقیبات و مستحبات نماز را همینجا به جا میآورد. در همین اتاق تختخوابی هم نه دو نفره بلکه یک نفره به چشم میآید. چون گفته میشود مدیران جمهوری اسلامی شب و روز نمیشناسند و خودشان و وقتشان را به تمامی وقف مردم نمودهاند. هر رییسی با چنین نمایشی میخواهد بگوید که حتا شبها نیز همینجا میخوابد.
در فضای کار رییس، از هر گوشه و کناری نسخهای از روزنامهی کیهان و یا جوان چشم بینندهی مشتاق را مینوازند تا بینندهی خوشفهم بداند و بفهمد که قبله و خط رییس و مدیر اداره از "ولایت حضرت آقا" مو نمیزند. قفسههای شکیل و قشنگ کتاب را هم پشت میز رییس برایش ردیف کردهاند. تا موقع مصاحبهی تلویزیونی همچنان کلهاش از جلوی صحیفهی نور و المیزان رژه برود. این یعنی رییس کتاب هم میخواند و از این طریق به تمامی علوم دنیا دسترسی دارد. در عین حال رییس از اتاقش با تلویزیون مدار بسته تمامی آمد و شدهای مجموعهی خود را کنترل میکند. او حتا به کار حراست و حفاظت مجموعه نیز نظارت دارد.
اتاق کار رییس دری هم دارد که به اتاق منشی و یا رییس دفتر او باز میشود. همین درب را وقتی که رییس در محل کارش حضور ندارد، باز میگذارند. حتا روی آن نوشتهاند که بنا به فرمودهی مقام معظم رهبری، درب اتاق مدیران باید همیشه روی ارباب رجوع باز بماند. اما موقعی که رییس در اتاق کارش حضور دارد، درب بسته میماند و میگویند که جلسه دارد. گفتنی است که هیچگاه رییس از این در وارد اتاق کارش نمیشود، بلکه درب مخفی و پنهانی دیگری برای اتاق او تعبیه نمودهاند که او به دور از چشمان ارباب رجوع از همین درب پنهانی به اتاقش پا میگذارد. چنین حقهای موجب میشود تا مدیران برای همیشه از قشقرق و جار و جنجال ارباب رجوع در امان بمانند. گفتنی است که در تمامی ادارات دولتی آسانسورهای ویژهای هم برای مدیران ارشد اداره در نظر گرفتهاند که مدیر با استفاده از همین آسانسور خودمانی، مستقیم و یکراست بدون آنکه کسی بفهمد به اتاق کارش میرود.
با این اوصاف مساحت اتاق کار رییس از چهارصد متر مربع هم فزونی میگیرد. نیروی خدماتی و غیرِ کارمند آن هم نباید از پنج شش نفر کمتر باشند. این گروه چند نفره از بام تا شام انواع و اقسام نوشیدنی و خوردنی فراهم میبینند تا به حلقوم رییس و میهمانان او بریزند. ضمن آنکه به مراجعان رییس میهمان گفته میشود، چون او با تمهیداتی که فراهم دیده است هیچ وقت ارباب رجوع نخواهد داشت. در ضمن اگر رییسی در اداره با گدابازی و کنسی هم مخارج پذیراییاش را سر هم بیاورد، هزینههای پذیرایی ماهانهی او از ده میلیون تومان کمتر نخواهد بود. منشی و یا رییس دفتر او وظیفه دارد تا از امور مالی اداره جهت خرید اقلام پذیرایی تنخواه بگیرد و سپس صورت مالی و فاکتورهای خود را به حسابداری ارایه نماید. این چرخهی کاری برای شارژ مداوم و مستمر تنخواه، همواره و همیشه ادامه خواهد داشت.
برکناری هر رییسی به سهم خود به عروسیهای فامیلی شباهت دارد که تنها بین طبقات نوظهور و نوکیسهی جامعه دیده میشود. چون در صورت برکناری رییسی، همهی مدیران همکارِ او موظفاند که به منظور خداحافظی برایش کادویی ببرند. انگار پاتختی عروس میروند. کادوییها را هم ضمن تردستی و جابهجاکردن ردیفهای بودجهی اداره میخرند. همه بلااستثنا سنگ تمام میگذارند اما مدیر ارشد بیشتر. ولی کسی نمیفهمد که اگر اینقدر مدیر برکنار شده را دوست داشتند، چرا عذرش را خواستند. پیداست که با همین بدهبستانهای خودمانی، مدیر برکنار شده باید یاد بگیرد تا در اقدامی دوسویه ناگفتنیهای خود را از اداره برای همیشه به فراموشی بسپارد.
همان طور که گفته شد تمامی این خریدها از بودجهی اداره انجام میپذیرد و آن را به عنوان گوشهای از سبک و شیوهی زندگی کارگزاران دولتی، بین مدیران جمهوری اسلامی جا انداختهاند. در همین سبک زندگی، سندسازی هم بخشی از کار اداری به حساب میآید. چون جلوی چشم همه خیلی روشن و آشکار فاکتورهای دیگری را برای خرید خود ارایه میدهند.
آنوقت سالن اصلی و بزرگ اداره همانند تالارهای عروسی برای میهمانان تزیین میشود تا معارفهی رییس جدید و تودیع رییس پیشین توأمان صورت پذیرد. در همین راستا برای رییس برکنار شده از سکهی دهتایی، بلیت رفت و برگشت به عتبات عالیات، لبتاب، فرش، قالیچه و تابلو فرش چیزی کم نمیگذراند. انگار برای نوعروسی متمول و خرپول جهیزیه فراهم میبینند. به هر حال سفرهی ولایت کوچک نیست، او تنها جایش در این سفره عوض شده تا از فردا در گوشهی دیگری از همین سفرهی عریض و طویل بنشیند./
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد