logo





خیراتِ خودمانی بودجه‌ در ردیف‌های ۱۶ و ۱۷

پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶ ژوين ۲۰۱۶

س. حمیدی

رسم بر آن است که همه ساله ردیف‌هایی از بودجه‌ی دولتی به کارهای عام‌المنفعه اختصاص یابد. نهادهای دولتی نیز به این سنت و عرف حکومتی وفادار باقی می‌مانند و از ردیف‌های ۱۶ و ۱۷ بودجه‌ی سالانه‌ به همین منظور بهره می‌گیرد. اما دولت در ریخت و پاش‌های بودجه‌‌نویسی ضمن همدستی و همسویی با مجلس شورای اسلامی ردیف ۱۷ را بهانه می‌گذارد تا ارقامی میلیاردی از بودجه به کسانی که دور سفره‌ی پررونق "حضرت آقا" گرد آمده‌اند، تخصیص یابد. دولت مدعی است که این پول‌ها به منظور اعانه در اختیار سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها) و غیر دولتی قرار می‌گیرد ولی تا کنون در جایی رسمی و قانونی تعریف دقیق و درستی از این سازمان‌ها به دست نداده است. به واقع در باوری خودمانی چنان می‌انگارند که گویا سازمان‌های مردم‌نهاد گروه‌‌هایی از افراد حزب‌اللهی و طرف‌دار حکومت هستند که قصد دارند از منافع نهادهای حکومتی در مقابله‌ی با دشمنان موهوم ایشان دفاع به عمل آورند.

در نتیجه همه‌ی نهاد‌های دولتی بی‌کم و کاست سمن‌هایی خودمانی برای خویش سازمان داده‌اند که از توان آن‌‌ها در راستای سیاست‌های همسو با دولت و حکومت سود می‌جویند. این موضوع تا جایی بالا گرفته که شهرداری تهران کارمندان خود را به تشکیل و راه‌اندازی انواع و اقسام کانون‌ در سراهای محله تشویق می‌کند که بتواند از این کانون‌ها به منظور ساز و کارهای سیاسی تیم نظامی شهردار تهران استفاده به عمل آورد. نیروی انتظامی و پلیس امنیت تهران بزرگ هم از شگردهای اینچنینی بهره می‌گیرند تا تحت پوشش همکاری مردم با نیروهای انتظامی و امنیتی، گروه‌های خلافکار و وامانده‌ی جامعه را به خبرچینی و گزارش‌دهی متقاعد نمایند.

در آشفته‌بازاری که مدیران دولتی برای کاسب‌کاری و تجارت خویش فراهم دیده‌اند، متأسفانه رویکردهای نادرستی را هم جا انداخته‌اند. زیرا کسی گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست که دولت نباید برای شهروندان نهادهایی مردمی تشکیل بدهد. چون سرآخر همین نهادهای تصنعی بر عمل‌کرد‌های ناصواب دولت‌ صحه می‌گذارند. همچنین مدیران دولتی خود را ملزم نمی‌بینند که برای تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد زمینه‌های کافی و وافی فراهم نمایند و در این خصوص برای حساس‌سازی شهروندان اقدام مناسب به عمل آورند. چون به نیکی دریافته‌اند که سازمان‌های مردم‌نهاد بخشی از زیرساخت‌های‌ لازم برای دوام و بقای دموکراسی به حساب می‌آیند. در حالی که در ایران از مدیران جمهوری اسلامی کسی به دموکراسی نمی‌اندیشد. زیرا باور دارند که در صورت استقرار دموکراسی، به حتم آن‌ها باید کرسی‌های قدرت برای همیشه رها کنند.

گفتنی است که در ردیف 17 بودجه‌ی مصوب سال جاری، بیش از 276 میلیارد تومان به نهادهایی تخصیص می‌یابد که در اهداف آن‌ها با خواست عمومی مردم هیچ همسویی و همخوانی به چشم نمی‌آید. حتا بعضی نهادهای دولتی با حقه‌هایی که به کار می‌بندند سوای از این ردیف، از ردیف‌های دیگری هم بودجه دریافت می‌کنند. همچنان که بسیاری از مؤسسات وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی جدای از بودجه‌ی گل و گشاد سازمان، از بودجه‌ی مستقلی نیز بهره می‌گیرند.

از گروه مؤسسات و مراکز سازمان تبلیغات اسلامی که بودجه‌ای دوگانه و مستقل از دولت دریافت می‌کنند، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر با بیست و چهار میلیارد تومان بودجه از همه پیشی می‌گیرد. حالا معلوم نیست با صرف مکرر همین بودجه‌های سالانه در نهایت، امر به معروف و نهی از منکر احیا خواهد شد یا همچنان مرده باقی خواهد ماند؟ در اصل هنوز معلوم نیست که امر به معروف کی و کجا زنده بوده، که حالا باید مرده‌ی آن را با اقدامی بی‌سابقه احیا کرد.

بنیاد دعبل خزاعی هم یکی از نهادهایی است که با هفت میلیارد و چهار صد و سی میلیون تومان بودجه از گروه همقطاران خود پس از ستاد امر به معروف بیش‌ترین پول را از دولت دریافت خواهد کرد. این بنیاد قرار است مداح و نوحه‌خوان برای هیأت‌های مذهبی کشور تربیت کند. می‌گویند دعبل خزاعی (148- 245ق) که در زمان جعفر صادق می‌زیست، از شاعران مدافع و مداح آل‌علی به شمار می‌آمد که قریب یک قرن عمر کرد. با این همه دهه‌ی هفتاد مجسمه‌ای از او را در دانیال شوش نصب کردند، که برپایی مجسمه نتوانست مخالفت شهروندان شوش را تاب بیاورد و شبانه آن را به مخفی‌گاه انتقال دادند.

پس از بنیاد دعبل خزاعی از همین گروه بیش‌ترین میزان بودجه به سازمان مدارس معارف اسلامی می‌رسد که چهار میلیارد و هشت‌صد و هشتاد و هفت میلیارد توان از بودجه سهم می‌برد. این سازمان هم قرار است به دانش‌آموزان کشور درس طلبگی بیاموزد تا با همین حقه بستری برای کشاندن دانش‌آموزان به حوزه‌های علمیه فراهم گردد.

مؤسسه‌ی بصیرت هم در رتبه‌ی چهارم می‌ایستد، که سه میلیارد و چهارصد و پانزده میلیون تومان بودجه دارد. مؤسسه‌ی بصیرت هم لابد می‌خواهد به افراد درون حکومتی بصیرت یاد بدهد تا همچنان بدون بازگشت راه "حضرت آقا" را دنبال کنند.

مؤسسه‌ی دارالحدیث را نیز با سه میلیارد و سی‌صد و پانزده میلیارد تومان بودجه، در ردیف پنجم به صف کرده‌اند.

یکی دیگر از این مراکز هم "مؤسسه‌ی تسنیم نور" نام می‌گیرد، که مجتمع‌هایی را در کرج، مشهد، گلستان، فیروزکوه، کلاردشت، نشتارود و سی‌سخت در اختیار دارد. گردانندگان مجتمع‌های نور در ایام تعطیل، دانش‌آموزان را به اردوگاه می‌کشانند تا برایشان جشنواره و مسابقه برگزار کنند. نمونه‌هایی از آن را هم با نام "آیت‌الله خامنه‌ای" در نجف‌آباد و قهدریجان اصفهان راه انداخته‌اند که لابد می‌خواهند با تبلیغات خود سنت‌های فرهنگی منتظری را از خاطره‌ی همشهری‌هایش پاک کنند. مؤسسه‌ی تسنیم نور از بودجه‌ی امسال یک میلیارد و هفت‌صد و سی و چهار میلیون تومان سهم می‌برد.

پس از تمامی این‌ها مؤسسه‌ی تبیان و پژوهشکده‌ی باقرالعلوم را به خط کرده‌اند تا از همین خیرات دولتی به هر کدامشان به تنهایی مبلغ یک میلیارد و صد و پنجاه و پنج میلیارد تومان بپردازند.

البته حقِ زیر مجموعه‌ی دفتر تبلیغات حوزه‌ی علمیه‌ی قم را جداگانه برایشان کنار گذاشته‌اند. چون از این گروه، دانشگاه باقرالعلوم، مرکز موضوع شناسی احکام، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی هر کدام به تفکیک به رقمی از یک میلیارد و صد و پنجاه و پنج میلیون تومان تا یک میلیارد و نه‌صد و پنجاه میلیون تومان دست می‌یابند.

از ردیف‌های دیگر بودجه هم قرار است بیش از ده میلیارد تومان ورثه‌ی مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق بگیرند، پنج میلیارد تومان هم به دانشگاه مفید برای موسوی اردبیلی بپردازند، دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان هم به روح‌الله حسینیان برای اداره‌ی مرکز اسناد اسلامی پرداخت شود، و خلاصه هیأت رزمندگان اسلام هم یک میلیارد و صد و پنجاه و پنج میلیون تومان می‌گیرد. هیأت رزمندگان اسلام تیولی برای سردار علی اکبر مداحی شمرده می‌شود که مداحانی چون محمود کریمی، حسین سازور، منصور ارضی و سعید حدادیان را دور خود گرد آورده است.

با این همه در بودجه‌ی سال جاری برای حداد عادل و مصباح یزدی ردیف و جای ویژه‌ای در نظر گرفته‌اند. زیرا هفت میلیارد و صد میلیون تومان برای مدیریت بنیاد سعدی به حداد عادل می‌پردازند. اما جای مصباح یزدی از این هم فراتر می‌رود، چون او برای اداره‌ی مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی بیست و هشت میلیارد تومان خواهد گرفت.

از دیگر تیول‌دارانی که ارقام میلیاردی از بودجه نصیب می‌برند، یکی هم هاشمی شاهرودی است که دانشگاه عدالت را در اختیار دارد. حسن خمینی هم جدای از مصادره‌ی چند ردیف دیگر، قرار است با چیزی قریب چهار میلیارد تومان، تنها هزینه‌ی مراسم سالانه‌ی آستان قدس امام خمینی را سر هم بیارود. هادی خامنه‌ای نیز از همین سفره بی‌نصیب نمی‌ماند، چون او هم پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام را اداره می‌کند. دینِ حمید روحانی را هم در بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشگاه انقلاب اسلامی فراموش نکرده‌اند. همچنین نصرالله چمران برادر مصطفا هم حق و حقوقش را از مؤسسه‌ی ترجمان وحی می‌گیرد و وحید جلیلی برادر آقا سعید هم حق حکومتی خود را از جشنواره‌ی عمار خواهد گرفت.

شک و شبهه‌ای در کار نخواهد بود، وقتی بودجه‌ای را این گونه نوشتند، هزینه‌کرد آن هم چندان به نظارت و حسابرسی نیاز نخواهد داشت./




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد