|
اشاره: به توصیهی دوستان «نقد اقتصاد سیاسی» بهمناسبت اول ماه مه، گزیدههایی از چند مقاله که در مقاطع زمانی مختلف در زمینهی جنبش کارگری در ایران نوشته بودم در مجموعهی حاضر تجدید انتشار مییابد. بخش نخست برگرفته از مقالهی «دولت و طبقهی کارگر در ایران» است که عمدتاً به تاریخچهی جنبش کارگری در مقاطع مختلف تاریخی و تصویری آماری از نیروی کار میپردازد. آمارهایی که در این بخش و در بخشهای دیگر ارایه شده مربوط به زمان نگارش بخش یادشده است. بخش بعدی از مقالهی «سازماندهی نیروی کار در ایران» و بخش پایانی نیز بررسی تفصیلی تجربهی شوراهای کارگری در ایران از مقالهی «شوراهای کار و توهم کنترل کارگری» است که در فاصلهی زمانی طولانیتری نوشته شده است. این مطالب به زبانهای انگلیسی و فارسی منتشر شده بود.
این مقالات بهطور خلاصه به این نکته اشاره دارند که در طول بیش از یکصد سال، در دورههای كوتاهی كه به علت ضعف حکومتهای وقت طبقهی کارگر امکان فعالیت جدی داشته، جنبش کارگری به دلایل گوناگون از جمله سطح محدود توسعهی اقتصادی و صنعتی كشور، ضعف كمّی و كیفی طبقهی كارگر، نبود دموكراسی و آزادیهای سیاسی، و در نهایت ضعف نیروهای چپ، گستردگی چندانی نداشته است. همین چهار عامل ضعف صنعتی، ضعف طبقهی كارگر، ضعف چپ، و ضعف دموكراسی، تعیینكننده و تبیینكنندهی وضعیت طبقهی كارگر در ایران بوده است. گرایشهای گوناگون چپ در تمام دورههای یادشده، بهرغم همهی تفاوتهای صوری، در رابطه با طبقهی كارگر دچار توهم و سردرگمی بودهاند و این سردرگمیها را در چهار جنبه یا چهار سطح مفهومی، سطح تشكل صنفی، سطح تشكل سیاسی، و سطح استراتژیك میتوان مطرح کرد. استراتژی مناسب مبارزات كارگری در شرایط امروزی، مبارزهی همزمان در دو سطح، یعنی از سویی تلاش برای ایجاد اتحادیههای مستقل در جهت احقاق حقوق کارگران و دموكراسی صنعتی در سطح واحد تولیدی، و از سوی دیگر مبارزه برای حقوق دموکراتیک در سطح جامعه در سپهر سیاسی است. (س.ر.) متن کامل مجموعه مقالات را از این جا دریافت کنید سعید رهنما دوازدهم اردیبهشت (اول ماه مه) ۱۳۹۵ نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|