امروز چهارشنبه آخرین روز تبلیغات انتخاباتی، هزاران نفر از نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی در چهارراهها و میدانهای اصلی شهر تهران مستقر شدهاند تا به گمان خویش امنیت انتخابات درون حکومتی را تضمین نمایند. رویکردی که به طبع از نقشآفرینی آشکار و پنهان نیروهای نظامی و انتظامی در برگزاری مداخلهگرانهی این نمایش انتخاباتی حکایت دارد. استقرار این همه ون پلیس، موتورسواران ضد شورش و اتومبیلهای نیروی انتظامی هم چیزی نمیتواند باشد جز آنکه باور داشت رژیم از هماکنون به حوادث پس از انتخابات میاندیشد.
در کنار همین نیروهای سرکوبگری که در میدانهای شهر جا خوش کردهاند حلقههای بحثی از عابران هم تشکیل گردیده است که ضمن آن گروههایی از مردم و جوانان، مدافعان جمهوری اسلامی را به چالش میگیرند. اکثر این رهگذران نه تنها برای انتخابات پیش رو مشروعیتی نمیبینند بلکه بنا به تجربهای سی و هفت ساله، اصلِ نظام و قانون اساسی خود نوشتهی آن را هم به هیچ میشمارند.
در این ماجرا اصولگرایان بنا به طبیعت خویش از حلقههای بحث میگریزند و آن را به رقیبان اصلاح طلب خویش وامیگذارند. سپس مدافعان اصلاحات درون حکومتی، به دفاع از کسانی برخیزند که بسیاری از ایشان از وجههای مردمی سود نمیجویند. همچنین در این بحثها اصلاحاتچیهای درون حکومتی متهم می شوند که نتوانستهاند جنبش اعتراضی سال 88 را به درستی رهبری و هدایت نمایند و از سر ندانمکاری و سرسپردگی به حکومت، تودههای مردم را به سلاخخانهی حاکمیت سپردهاند. اصلاحطلبان جدای از این به اتهاماتی گوش میسپارند که گویا با شکنجهگران مردم به ائتلاف برخاستهاند چون همواره از مردم و مطالبات ایشان واهمه داشتهاند. اما در این بحثها اصلاحاتچیها هم یاد گرفتهاند که نرمش لازم را از خود به خرج دهند. تا جایی که بسیاری از گفتههای مخالفان خود را به راحتی میپذیرند. چون در خود توان آن نمیبینند که تمامی ضعفها و خطاهای تاکتیکی و حتا استراتژیک خود را بپوشانند. خطاهایی که به طبع بسیاری از آن ها به ذات اسلام باز میگردد تا جایی که ضمن آن اسلام حکومتی بر بستری از خشونت و ترورهای فردی و گروهی از انطباق با دنیای امروزی باز میماند.
چنین نگاهی در بحثهای گروهی مترو، تاکسی و اتوبوسهای شهری بیشتر آشکار میگردد. چون دیگر مردم بنا به تجربهای مکرر یاد گرفتهاند که هنجارهای کارگزاران جمهوری اسلامی را به پای خود اسلام بنویسند. چنانکه بسیاری از شهروندان تهرانی با استفاده از فضای پیشآمده از موهومات آسمانی و خرافههای دینی برائت میجویند چون حکومت را مشوق و مبلغی تمام عیار برای آن میبینند. در این مجادلهها از نگاه مردم، جاماندگی کارگزاران حکومت، بخشی کوچک از واپسگرایی ذات اسلام به حساب میآید. اسلامی که با نادیده انگاشتن حقوق شهروندی مردم نمیتواند در جهان سیاست با دنیای نو و امروزی کنار بیاید. تا جایی که گویا اسلام سیاسی بدون آدمکشی و اَعمال خشونتبار معنا نمییابد.
اصول گرایان هم انگار از معرکه گریخته باشند تا در خفا توطئههای پنهانی خودشان را دنبال نمایند. چنانکه نامشان را از بالای تراکتهایی که امروز (چهارشنبه) انتشار دادهاند، حذف نمودهاند. به واقع آنان به نفرت عمومی از کاندیداهای خویش خبر دارند. بی دلیل نیست که برای پیروزی تنها و تنها به حرکتهای تبلیغی و ایذایی شورای نگهبان و رهبر معظم دل بستهاند.
از سویی شورای نگهبان در تمامی صندوقها ناظرانی را گماشته است تا بهانهی کافی برای ابطال این صندوقها در اختیار داشته باشند. جدای از تقلبهای انتخاباتی، ابطال صندوقها نیز توسط شورای نگهبان راه حل مناسبی خواهد بود که اصولگرایان بتوانند به اتکای آن از شکست رهایی یابند. همچنین بسیاری از مجریان پشت صحنهی انتخابات حقهای را به کار میگیرند تا در روز انتخابات بتوانند افراد مزدور خود را از شهرهای نزدیک به تهران بکشانند. چون صاحبِ هر شناسنامهای که در دماوند، ورامین، اسلامشهر و ورامین تنها به یک نفر رأی می دهد، در تهران میتواند به سی نفر رأی بدهد. همچنین تمامی پایگاههای بسیج شهرهای نزدیک تهران به همراه گردانندگان مسجد و منبر همین شهرها آمادگی دارند به همین منظور روز جمعه به تهران بشتابند. تجربهای که رهبر آن را برای سرکوب جنبشهای اعتراضی در نهم دی 88 به کار بست. البته ناگفته نماند که طبق رسمی عمومی "پول نهار"شان هم به نحو احسن پرداخت خواهد شد.
در همین راستا گفتنی است که جنتی روز گذشه (سه شنبه) به ورامین رفته بود در حالی که نای راه رفتن ندارد و حتا از امامت جمعهی تهران هم خود را کنار میکشد. چون حاشیهنشینان ورامین و شهرهای دیگر ضمن تجربهای همیشگی به نیکی دریافتهاند تا چهگونه نقش ولایی خود را برای حکومت به اجرا بگذارند. از سویی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به طور مداوم پیامهایی را از رهبر جمهوری اسلامی پخش میکند که ضمن آن او مردم را به مشارکت جانبدارانه از انتخابات فرامیخواند.
در تعارضی درون حکومتی حسن روحانی نیز بیکار نمینشیند. اما چون صدا و سیما خط و خطوط او را برنمیتابد از سر ناچاری پیامکاش لحظه به لحظه برای ملیونها شهروند ایرانی ارسال میگردد: "مردم عزیز ایران؛ کشور، امروز به رأی شما نیاز دارد. جمعه 7 اسفند، آینده پرامید را رقم بزنیم. حسن روحانی ریس جمهور". حسن روحانی ابتدای هفته نیز بر بستری از تبلیغ انتخاباتی برای حمایت از کاندیاهای خانهی کارگر در تجمع ایشان شرکت کرد تا با وعدههای سر خرمن خود به کارگران، غیر مستقیم از محجوب و دیگر کاندیداهای کارگران وابسته به حکومت پشتیبانی به عمل آورد.
روزنامههای چهارشنبه (امروز آخرین روز تبلیغات) سمتگیری خود را با تمامی توان و نیرو به نفع یکی از دو گروه حکومتی به کار بستند. چون دیگر مخفیکاری نیازی نبود، میبایست در این کارزار مرگ و زندگی همه چیز رو شود. ولی در این کارزار مطبوعاتی ابتکار عمل در نوع و شکل تبلیغ همچنان در دست اصلاحطلبان باقی ماند و برای اصولگرایان نای رقابت باقی نگذاشت. بسیاری از استادان و هنرمندان نیز به نفع اصلاحطلبان به میدان آمدهاند و در بحثهای گروهی و میدانی مشارکت میورزند. اما اصولگرایان بیش از همه به شایعهپراکنی روی نهادهاند. این شایعات با ضد حملهی اردوگاه اصلاحطلب خنثا میشود تا جایی که در این ضد حمله چیزی جز بدنامی برای اصولگرایان باقی نمیماند.
تعدادی از مدیران شهرداری تهران هم به عنوان کاندیدا در انتخابات تهران و حتا شهرستانها حضور فعال دارند. به طبع هزینهی این کاندیداها هم از همان جایی تأمین میشود که همواره و همیشه تأمین میشد. گفتنی است که بسیج شهرداری و شهرداران مناطق بیست و دوگانهی شهر تهران در هر منطقه خانههای امنی را برای استقرار نیروهای خود در نظر گرفتهاند تا به همین منظور برای اصولگرایان نزدیک به قالیباف و دستگاههای همسو با رهبری تبلیغ به عمل آورند. قالیباف هم خواب خوش روزهایی را میبیند که اگر رییس جمهور شد، در مجلس اکثریت داشته باشد. خلاصه شهرداری تهران با بهرهگیری از توان پیمانکاران شهرداری، جدای از نیروی انسانی از امکانات ارتباطی، انترنت و چاپخانه هم چیزی برای اصولگرایان کم نمیگذارد.
کارمندان شهرداری به همراه کارکنان خودی آموزش و پرورش همیشه یار وفادار صندوقهای رأی شمرده میشوند. آنان گر چه مزد خود را از ستاد انتخابات وزارت کشور میگیرند اما مأموریت آشکار و پنهان خود را برای شورای نگهبان و دستگاه عریض و طویل امنیتی کشور به اجرا میگذارند.
شبکههای اجتماعی نیز بیش از هر زمانی فعال شدهاند. گروههای فعال انتخاباتی در همین شبکهها لیستهای خود را به اشتراک میگذارند و بر سر رد و تأیید افراد به بحث مینشینند. بازار جُک و خنده نیز حسابی رونق گرفته است. حرفهای رهبر، جنتی، امامی کاشانی و توکلی در خصوص دفاع انگلیس و بیبیسی از جریان مخالف، موضوعی مساعد برای جُکسازی فراهم دیده است. عدهای هم به سراغ مثلث جیم (جنتی، یزدی و مصباح) رفتهاند که گویا هر سه در مبارزهای سیاسی اکبر رفسنجانی را نشانه گرفتهاند.
انگار همه از فردای فتح مکه سر برآوردهاند که اینچنین به سهم و تیول سیاسی و یا اقتصادی خویش از اسلام میاندیشند. همچنان که حق و حقوق تودهی مردم داستان فراموش شدهای است که کسی آن را برنمیتابد. گویا همه در مبارزه با خواست همین مردم پای به میدان نهادهاند که آنان را از جماعت منفرد خویش برانند./
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد