اپوزیسیون دموکرات و آزادیخواه ایران نمی تواند نسبت به این وضعییت، نسبت به دشواری رو به تزاید زندگی مردم، مشکلات و انتظارات بلافاصله آن ها و استقبال آن ها از هر تغیری هر چند کوچک، بی تفاوت بماند وبه نیابت ازمردم به برخورد های کلی و شعاری اکتفا کند. برخورد های این چنینی قبل ازآن که سبب افزایش اعتبار اپوزیسیون دموکرات گردد میزان جدی بودن آ ن را زیر سئوال قرار می دهد. | |
در باره انتخابات تا کنون بحث های زیادی در ایران و خارج از کشور صورت گرفته است. قصد من در این جا نه تکرار این مباحث بلکه اشاره به چند نکته ایست که توجه بیشتر بدان ها از سوی اپوزیسیون دموکرات وآزادیخواه خالی از فایده نیست.
نخست لازم است به این مسئله اشاره کنم که به نظر من نیزموضع درست،همانطور که در اطلاعیه جمهوری خواهان دموکرات و لائیک-واحد پاریس آمده است عدم شرکت در چنین انتخاباتی می باشد. به دو دلیل: اول بخاطر غیر دموکراتیک ومدیریت شده بودن آن .دوم به دلیل پاسخگو نبودن باصطلاح برنامه های انتخاباتی ارائه شده از سوی کاندیدا ها .این ها کاندیداهای نظام مستقر، یعنی تنها بخش کوچکی از جامعه هستند.این چهار تن از گردانندگان اصلی نظام بوده ودر تمامی مصائبی که از قبل دیکتاتوری مذهبی حاکم به سر مردم وجامعه ما آمده و آنرا در موقعییت اسفبار کنونی قرار داده مسئولیت دارند. آنها همانطور که خود گفته ومی گویند درد نظام دینی مستقر، ونه درد مردم، مشغله اول آنهاست.در حالیکه تجربه سی سال گذشته بروشنی نشان داده است که راه غلبه بر مشکلات عدیده و اساسی مردم و راه تحول وپیشرفت جامعه ما گذار قطعی از نظام دینی وغیر عادلانه و مبتنی بر تبعیض کنونی به نظامی دموکراتیک است و...
روی دیگر مسئله اما، بررسی مرحله کنونی رشد جنبش ودرک مشکلات حی و حاضر جنبش و مردم از سوی اپوزیسیون است. باید وضع ۷۰ میلیون مردمی که بالاجبار تحت حکومت ملا ها ، قانون اساسی و دیگر قوانین و شیوه های حکومتی قرون وسطایی ومبتنی بر سرکوب و تبعیض و بی عدالتی ونا برابری حقوق شهر وندی، در آشکارترین و گسترده ترین شکل ممکن و..زندگی می کنند را درک کرد.مردمی که زیربار مشکلات سنگین زندگی کمر خم کرده و با پوست وگوشت ودر هر لحظه از زندگی خویش با عوارض اقتصادی واجتماعی وسیاسی و فرهنگی و اخلاقی دیکتاتوری آخوندی بویژه در چهار سال گذشته دست بگریبانند. مردم خسته ورنجدیده ای که آلترناتیو دموکراتیک مورد اعتمادی نیز در مقابل خود حد اقل در حال حاضر مشاهده نمی کنند حق دارند به گونه ای متفاوت برخورد کنند. یعنی اگر قدرت گذار از این نظام به نظامی دموکراتیک،عادلانه و مبتنی بر تفکیک دین از دولت و بر پایه حقوق بشر را در حال حاضر ندارند در کادر همین نظام برای بهبود وضع خود، و حتی جلو گیری از بد تر شدن آن، مبارزه کنند. انتخابات برای تعیین رئیس جمهرر نظام یکی از عرصه های مهم این مبارزه است؛ حتی اگر مطابق قوانین ارتجاعی حاکم،این انتخاب از میان رجال،مسلمانان شیعه اثنی عشری ، معتقدان به قانون اساسی وپیروان ولایت مطلقه فقیه ای که باید از فیلتر شورای نگهبان هم عبور کرده باشند صورت می گیرد.
توجه بدین مسئله مخصوصا در این دوره از انتخابات آخوندی اهمییت بیشتری یافته است.چرا که اولأ تحت تاثیر رشد جنبش های اجتماعی و جامعه مدنی، جنبش مطالبه محوری تا بدانجا رشد کرده که کاندیدا های نظام نیز بناگزیر به انعکاس بخش هر چند کوچکی از مطالبات مردم در برنامه های خود اقدام کرده اند. دومأوجود اختلاف در رأس هرم حکومت ودر میان جناح های مختلف آن بر سر نحوه اداره کشوربیش از هر دوه ای عمل می کند.
بر خلاف نظر برخی از دوستان وجود اختلافات در میان هیئت حاکمه وکاندیدا های آنهاواقعی است؛ این اختلافات و نحوه حل آنهادر کاهش هر چند ناچیز مشکلات روزمره مردمی که زیر تیغ رژیم زندگی می کنند یا افزایش آنها، مؤثر است. بخشی از هیئت حاکمه بروشنی نظام اسلامی و شیرازه آنرا در مسیر فرو پاشی می بیند و علاوه بر قدرت طلبی از سر دفاع از نظام است که وارد کارزار انتخاباتی شده است و از سر فشار وبا درک اوضاع انفجاری جامعه نیم نگاهی به مطالبات مردم دارد. این فشار تا حدی پیش رفته که شیخی نظیر کروبی با آن سوابق درپذیرش حکم حکومتی و... بنا به توصیه مشاورین خود، وعده اصلاح قانون اساسی و رعایت حقوق شهروندان یا اقوام را سر می دهد.
از سوی دیگر چه به دلیل تحولات بوقوع پیوسته در سطح جامعه و چه به علت تندوتیز شدن اختلافات در سطح هیئت حاکمه، با وجود غیر دموکراتیک بودن انتخابات وعدم همخوانی آن با موازین شناخته شده بین المللی، وبا وجود فراهم بودن زمینه های بی شمار برای انجام تقلبات گسترده مخصوصأ از سوی دستگاه های نظامی- بسیجی- امنیتی به نفع احمدی نژاد، اما نتیجه این انتخاب از پیش روشن نیست. یعنی نمی توان آنرا بر خلاف نظر برخی دوستان،همچون زمان شاه یا صدام حسین یا حافظ اسد یا تعداد دیگری از رژیم های دیکتاتوری، فرمایشی خواند. اینکه انتخاب محدود به دایره خودی هاومعتقدان به نظام وقانون اساسی و ولی فقیه و...است یک چیز است و فرمایشی خواندن آن چیز دیگر. به همین دلیل هم است که بخش هایی از مردم، بدون کمترین اعتقاد به سیستم حاکم، درشرایط فقدان آلترناتیوی دموکراتیک، نیرومند و قابل اعتماد، موضوع شرکت در این انتخابات بقصد تأثیر گذاری، با همه محدویت های دموکراتیک آن،برایشان مطرح است.این حق دموکراتیک مردم را باید بروشنی برسمیت شناخت.
اپوزیسیون دموکرات و آزادیخواه ایران نمی تواند نسبت به این وضعییت، نسبت به دشواری رو به تزاید زندگی مردم، مشکلات و انتظارات بلافاصله آن ها و استقبال آن ها از هر تغیری هر چند کوچک، بی تفاوت بماند وبه نیابت ازمردم به برخورد های کلی و شعاری اکتفا کند. برخورد های این چنینی قبل ازآن که سبب افزایش اعتبار اپوزیسیون دموکرات گردد میزان جدی بودن آ ن را زیر سئوال قرار می دهد.
اپوزیسیون دموکرات و آزادیخواه ایران می توانست ومی تواند به موازات اعلام موضع عدم شرکت خود در چنین انتخابات غیر دموکراتیک و مدیریت شده ای، به حمایت از جنبش رو به رشد مطالبه محور در سطح جامعه بپردازد و بمنظور ارتقاسطح مطالبات، در سطحی گسترده تر وارد گفت و گو و دیالوگ با فعالین جنبش های اجتماعی و مدنی گردد؛ درچنین روندی و با شرکت فعال در فرایند همین انتخابات نشان دهد که در کادر نظام دینی وساختار سیاسی مبتنی بر قانون اساسی آن، که بر پایه تبعیض در تمامی زمینه و دادن نقش منحصر بفرد به ملا ها و ولی فقیه آن هااستوار است، و برنامه های هر چهار کاندیدای نظام نیز طبعأ در چنین چهارچوبی است، غلبه بر بحران های ساختاری و دستیابی به مطالبات اساسی مردم غیر ممکن است. در چنین فضا ها و گفت وشنود هایی، با مخاطبین جدید وجدید تری است که می شود یکبار دیگر اهمییت و ضرورت گذار از نظام مستقر به نظامی دموکراتیک و عادلانه از طریق دموکراتیک، با تکیه بر جنبش های اجتماعی و با دامن زدن به مقاومت مدنی ، با توسل به انتخابات آزاد و بر اساس معیار های شناخته شده بین المللی رادر سطح گسترده تری مطرح کرد وعوارض ناشی ازتکرار دور باطل اتخاب بین بد و بد تر را از زوایای مختلف باز کرد و...در عین حال، به موازات آن، با درک انبوه دشواری های ناشی از زندگی مردمی خسته و عاصی وبجان آمده از تبعیضات و نابرابری هاو...تحت رژیم ملا ها، با درک تقلای این مردم برای کاهش فشار ها در کادرهمین نظام موجود ، در شرایطی که بدلایل مختلف آلترناتیوی دموکراتیک و نیرو مند و قابل اعتماد نیز در مقابل خود مشاهده نمی کنند، به بررسی نحوه تصمیم گیری مستقلانه اقشار مختلف مردم با این انتخابات ،که طبیعتأ به تناسب شناخت خود از اوضاع ، مطالبات وراه های دستیابی بدان ها صورت می گیرد اقدام کرد. همین بررسی های مشخص و مستند و درس گیری از آنهاست که می تواند جریانات اپوزیسیون را در زمینه تصحیح و تکمیل تحلیل ها وجستجوی راه ها وروش ها وسیاست های جدید مبارزاتی وکاربست آنها،در برداشتن گام های واقعی در مبارزه بر علیه نظام قرون وسطایی مسلط و برای استقرار آزادی و دموکراسی وعدالت اجتماعی در ایران یاری رساند.
اکبر سیف
۱۹ خرداد ۱۳۸۸
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد