در مطلبی پیشتر، پیشنهاد دادن رای باطله (و یا باصطلاح رای سفید) بعنوان گزینه سوم بین شرکت و تحریم انتخابات ریاست جمهوری توسط نگارنده مطرح شد و دلایل و فواید این گزینه در آن مقاله عنوان گردید و مختصرا این مزایا برای آن برشمرده شد. (۱)
- حفظ هویت مخالفت با وضع موجود،
- رای ندادن به هیچ یک از کاندیداهای حاضر،
- کمک به انتخاب نشدن احمدی نژاد در دور اول،
- کمک به کاهش امکان رای سازی،
- شرکت اعتراضی در فرآیند انتخابات،
- امکان حضور فعالانه دگراندیشان در روز رای گیری،
- سنجش استقامت اصلاح طلبان در صیانت از آرا،
- استفاده از فرصت طرح مطالبات بیشتر در دور دوم.
در این مدت نظرات و بحثهای مختلفی درباره این گزینه مطرح شد که مرا بر آن داشت تا کمی بیشتر درباره این گزینه و گزینه ای دیگر بنویسم.
۱. مخاطب اصلی گزینه رای باطله کسانی هستند که انتخابات را آزاد و عادلانه نمیدانند و قصد عدم شرکت در انتخابات را دارند لیکن از سوی دیگر موافقند که بهتر است تا رییس جمهور فعلی تغییر کند. آنها نمیخواهند که از روی ناچاری مجبور به رای دادن به یکی از کاندیداهای دیگر باشند. گزینه رای باطله مشکل انتخاب از روی ناچاری را برای دور اول رفع میکند. بدین ترتیب میتوان با رای باطله به انتخاب نشدن رییس جمهور فعلی کمک کرد و ناچاری انتخاب از بین گزینه های موجود را تا دور دوم به تعویق انداخت. شاید که در دور دوم با توجه به شرایط، نیازی دیگر به انتخاب از روی ناچاری برای این افراد نباشد زیرا که ممکن است کروبی و موسوی هر دو به دور دوم راه یابند.
۲. برخی میگویند که دادن رای باطله، انتخابات را به دور دوم می کشاند درحالی که بهتر است که در همان دور اول احمدی نژاد انتخاب نشود. آن چه که این روزها بیش از هر چیز جلب توجه می کند و از همگان شنیده می شود، پدیدار شدن موجی انتخاباتی در بین اکثریتی از مردم ایران بمنظور ممانعت از انتخاب مجدد رییس جمهور فعلی می باشد. اگر چه حامیان هر دو کاندید مطرح (موسوی و کروبی) فعالان اصلی این جریان می باشند اما ظاهرا تا این لحظه موجی در حمایت از موسوی پیشتاز این جریان است و بسیاری از مردم بدلیل احتمال بیشتر رای آوری او در مقابل احمدی نژاد، به این موج پیوسته اند. از سوی دیگر مناظره جنجالی احمدی نژاد و موسوی شاید بتواند در روزهای آتی با توجه به موضعگیری تند احمدی نژاد نسبت به هاشمی و بزرگان جناح راست از جمله ناطق نوری، از رای جناح راست بنفع او بکاهد و به آرای موسوی بیفزاید. به هرحال بدیهی است که طرفداران موسوی باید خواستار پیروزی کاندیدشان در دور اول باشند اما از منظر یک رای دهنده ناراضی از وضع موجود و بی اعتماد به کاندیداهای حاضر در صحنه، کشیده شدن انتخابات به دور دوم بسیار مطلوب تر است. زیرا که در آن شرایط هم فرصت دوباره ای برای طرح مطالبات فراهم میآید و هم آنکه کاندیداها بیشتر در این زمان محک میخورند. مخصوصا در شرایط حاضر که موجی هیجانی بنفع موسوی ایجاد شده است که عده ای بدون توجه به سخنان، عملکردها و افراد حاضر در تیم وی، از او بی قید و شرط حمایت میکنند و از او حتی وعده و تعهدی نیز نمیطلبند، برنده شدن قاطع او در دور اول نه تنها خیری ندارد که نقد او را در آینده با محدودیت و مشکل مواجه میسازد، مخصوصا که اطرافیان آقای موسوی سابقه خوبی از نقد پذیری ندارند و پیروزی دور اول ایشان بار دیگر آنها را دچار توهم محبوبیت مردمی میکند. متاسفانه آنها همواره رای „نه“ مردم به دیگری را، رای „آری“ به خودشان تلقی میکنند. از اینرو به دور دوم کشیده شدن انتخابات (بین هر دو نفر ممکن)، هدف مطلوب این گزینه است و نه از عواقب آن.
۳. برخی رای باطله را مستعد انجام تقلب میدانند، اما هیچ دلیل منطقی برای تفاوت بین رای صحیح و رای باطله در انجام تقلب ارائه نمیدهند. اتفاقا افزایش آرای باطله به کاهش آرا ساختگی کمک میکند و به همین دلیل به کاهش تقلب می انجامد. اما یک احتمال دیگر نیز درباره سرنوشت آرای باطله مطرح میشود و آن امکان توافق طرفین مبنی بر توزیع آن بین آرای کاندیداهای هر دو جناح میباشد. این احتمال با توجه به شدت اختلاف و تضاد موجود در بین رقیبان عملا امکان پذیر نمیباشد و تقریبا منتفی است. از اینرو درباره تقلب باید دوباره تاکید کرد که صیانت از آرای باطله مانند آرای صحیح برعهده ناظران کاندیداهای اصلاح طلب است و باید آنها را به حفاظت از آرای باطله مانند آرای صحیح (برای ممانعت از شکست خودشان) یادآوری داد.
۴. بسیاری گزینه رای باطله را دادن رای سفید میدانند که در اصطلاح درست است اما در عمل هرگز نباید رای سفید باشد. برگه رای سفید، راحتتر قابل پر کردن و تقلب است و از اینرو به خالی نگذاشتن برگه رای باید تاکید کرد. شاید نوشتن نام کاندیدای نمادین میتوانست مطلوب باشد اما در حال حاضر، میتوان به نوشتن نام کاندیداهای سرشناس رد صلاحیت شده (شعله سعدی، اعلمی و یا خانمهای رد صلاحیت شده) اقدام نمود. بدیهی است که نوشتن ناسزا و یا شعارهای احساسی از یک اقدام مدنی کاملا بدور است.
۵. به هر حال با احترام به تمامی کسانیکه با تحلیل شرایط و دغدغه آزادی و برابری و با پایمردی در مبارزات مدنی به تحریم انتخابات این دوره اعتقاد دارند، دادن رای باطله را بعنوان روشی مدنی و فعالانه در نشان دادن نارضایتی خود از شرایط حاضر و همچنین اعتراض به نظارت استصوابی، موثرتر میدانم و امیدوارم تحریمیها به این گزینه نیز بیاندیشند. رای باطله تحریمیها میتواند به انتخاب نشدن هر یک از کاندیداهای حاضر در دور اول کمک رساند و آنها را به پاسخگویی و طرح مطالبات بیشتر برای دور دوم وادارد. کمترین فایده اینکار شاید ایجاد فرصت مصاحبه و مناظره تلویزیونی دیگر بین کاندیداها در بین دور اول و دوم باشد که برای آگاهی بخشی و قضاوت افکار عمومی از نظرات کاندیداها خالی از لطف نیست.
۶. گذشته از گزینه رای باطله، شخصا نمیتوانم بگویم که بین موسوی و کروبی تفاوتی نمیبینم. زیرا که هم سوابق این افراد متفاوت است و هم آنکه شعارها و برنامه ها و افراد حامی آنها تفاوت اساسی دارند. هنگامیکه بحث رویکرد „مطالبه محوری“ به انتخابات مطرح شد، آنرا مثبت میدانستم و در همان زمان می اندیشیدم که اگر کسی از کاندیداها حاضر باشد طرح لغو نظارت استصوابی را در برنامه خود بگذارد، به آن کاندیدا (و در اصل به این برنامه) میتوان رای داد. کروبی در اینباره نه تنها در بیانیه های انتخاباتی اش که در برنامه تلویزیونی اش بصراحت صحبت کرده است. همچنین در این مدت شعارها، برنامه ها و افراد حامی کروبی (که بسیاریشان مزه زندان را در نظام اسلامی کشیده اند) را دارای اشتراکات زیادی با مطالبات خویش یافتم اما آنچه من را و شاید بسیاری دیگر را مردد میکند، بیاعتمادی به عملی کردن و تحقق بخشیدن این شعارهاست. البته کروبی در ایستادگی بر روی مطالباتش سابقه بهتری از دیگر اصلاح طلبان دارد. به هر حال رای به کروبی با توجه به واضح بودن وعده هایش که بسیاری از آنها مطالبات اصلی نیروهای تحولخواه میباشد، دادن چک سفید به یک کاندیدا نیست و میتوان (و باید) فردا تک تک این وعدهها را از او طلب کرد. من رای به کروبی را حداقل بعنوان رای به ابطال نظارت استصوابی قابل تامل میدانم.
اما گذشته ازبرنامه ها و مطالبات، میگویند که کروبی آدم با مرامی است. من اخلاقا موظفم بگویم که شخصا این خصوصیت ایشان را تجربه کرده ام. در روزهایی که زندانیان ملی-مذهبی از جمله دکتر ملکی در زندان بودند، بارها به همراه دیگر خانواده های زندانیان به دفتر کروبی بعنوان رییس مجلس مراجعه می کردیم و او انصافا برخلاف رییس جمهور وقت و بسیاری دیگر از نمایندگان مجلس، از خانواده زندانیها استقبال میکرد و به حرفها و حتی بعضا پرخاشهای آنها گوش میداد و با آنها اظهار همدردی کرده و برای آنها با چانه زنی تقاضای ملاقات و یا مرخصی میکرد. در مراسم نامزدی و عقد اینجانب که در آن دوران برگزار گردید، پیگیریهای کروبی در آوردن دکتر ملکی از زندان، برای ۳ ساعت به مراسم عقد موثر واقع شد، اگرچه که با حضور ۶ مامور دادستانی در اطاق عقد همراه بود. به هر حال در شرایط گرفتاری زندانیان سیاسی که مرجع دادرسی نبود، تسهیل خواستهایی اینچنین که البته جزو حقوق اولیه انسانهاست، نشان از مرام شخصی یک مقام حکومتی داشت که در دیگر مقامات دیده نمیشد. از این جهت حتی فارغ از انتخابات و گزینه رای شخصی خود، به بامرامی کروبی در آن دوران میتوانم شهادت دهم.
۷. گزینه رای باطله شاید پلی بین تحریمیهای دیروز و تحریمیهای امروز باشد که همگی خود را تحولخواه میدانند و مطالبات کمابیش یکسانی دارند. گزینه رای باطله در دور اول از بسیاری جهات برای تحریمیها، ناراضیان و کسانیکه به اعتراض مدنی و مسالمت آمیز اعتقاد دارند، گزینه قابل دفاعی است. اگر چه باید دید که با توجه به شرایط و رویدادهای روزهای آتی، شاید برای بعضی از حامیان گزینه رای باطله، گزینه رای به کاندیدی که شعار لغو نظارت استصوابی و وعده مطالبات اصلی تحولخواهان را میدهد، نیز قابل تامل باشد.
__________________________
(۱)- مقاله نه شرکت و نه تحریم، گزینه سوم: دادن رای مخالف، عمار ملکی
http://negaraan.blogspot.com/2009/05/blog-post_1879.html
درآن مقاله ذکر گردید که طبق قانون انتخابات ریاست جمهوری، کاندیدی برنده انتخابات در دور اول میشود که بیش از نصف آرای ماخوذه را کسب کند. میزان درصد رای هر کاندیدا برابر است با نسبت تعداد رای شخص به کل آرای ماخوذه. آرای ماخوذه مجموع آرای صحیح و آرای باطله می باشد.(ماده ۲۸ قانون انتخابات ریاست جمهوری) از این رو اگر آرای باطله انتخابات افزایش یابد، مخرج این کسر بزرگ شده و درصد آرای کسب شده کاندیداها کاهش مییابد. در نتیجه با دادن رای باطله میتوان احتمال پیروزی همه کاندیداها از جمله رییس جمهور فعلی را در دور اول کاهش داد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد