در کوران تبلیغات به اصطلاح انتخاباتی در ارتباط با انتخابات دهم ریاست جمهوری، بعد از سرکار خانم رجبی(همسر سخنگو و وزیر داد گستر-دولت مهرورز)،نوبت به سرکار خانم طیب زاده(رئيس مركز امور زنان رياست جمهوري) که با سخنان خود من را به یاد زهرا فالانژه اوایل انقلاب انداخت،افتادم.
تا آنجائی که ایشان دست به افشای همطرازان خود در دوره های قبل می زند،چون مسله من نیست،می گذرم.اما آنجائیکه ایشان با گستاخی تمام خود را نماینده تام الاختیار نیمی از جامعه معرفی می کند و تمایل دارد که حقارت خود را با تمامی تلاشگران برابر حقوقی زنان با مردان،خصوصأ کمپین یک میلیون امضاء که همچون خاری در چشم ایشان و همفکرانشان می باشد،و هم چنین دست یازیدن به همان واژه های تاریخ مصرف گذشته در ارتباط با خانم شیرین عبادی و هم میهنان بهائی، تقسیم نماید،نباید سکوت کرد.
ایشان می گوید:
" كنوانسيون رفع تبعيض يعني مخالفت با قصاص، شهادت، ديه و تمام تمايزهايي كه بين زنان و مردان در امور ديني وجود دارد، اگر نظر و فتواي علمايي همچون مكارم شيرازي ،نوري همداني، مصباح يزدي و جوادي آملي در خصوص كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان عوض شده بگويند تا ما هم بدانيم كه در آن زمان ميگفتند با شرايط اين كنوانسيون را بپذيريم."
می خواهم از ایشان سوال کنم:
خانم طبیب زاده! اگر چناچه شما دوست دارید،مناسبات خود را بر اساس اعتقادات خود بنا کنید،این حق شماست.ولی آیا آن گروه از زنان در جامعه ما که تعدادشان هم کم نیست،می بایست اختیار خود را به همگرائی با اعتقادات شما منطبق کنند؟
اگر پاسخ شما به این پرسش این است که اکثریت زنان ایران با شما همفکر هستند،و از این موضوع اطمینان دارید،برای یکبار هم که شده ترتیب برگزاری یک رفرندام برای الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان را فراهم کنید و سن رای دهندگان را، نه کودکان 9 ساله که قوانین کیفری بر اساس قانون مجازات اسلامی و نظرات شما ،شامل آنها می گردد،بلکه دختران و زنانی قرار دهید که سن آنها 18 سال و بیشتر باشد.و قول بدهید این رفراندوم با نظارت سازمانهای بین المللی صورت پذیرد که موضوع رفراندوم چنین باشد:
"الحاق به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان آری یا نه"
اگر چناچه پاسخ رای دهندگان "آری" بود به آن تمکین کنید واگر چناچه پاسخ رای دهندگان
" نه" بود، زنان جامعه به شما و نظرات شما تمکین کنند.این پیشنهاد خالی از تئوری فایده-هزینه نیز نمی باشد. یک بار هزینه می کنید،یا تکلیف زنان ایران با امثال شما مشخص می شود و یا شما با زبان درازتری به مجامع بین المللی می گوئید که، زنان ایران می خواهند در پرتو قوانین اسلامی زندگی کنند.به این ترتیب هم شما از توهم خارج میشوید و هم زنان ایران پی می برند که در کجای زمین ایستاده اند.
ایشان با اشاره به دفاع خانم عبادی از کمپین یک میلیون امضاء می گوید:
" شيرين عبادي يك زن سرسپرده حامي بهائيت است كه جايزه نوبل را به وي دادند كه با پوشش قانوني بتواند براي مخالفت با نظام اسلامي در كشور خرج كند و در ضمن تحت كنترل و حفاظت هم باشد."
خانم طبیب زاده! اگربه باور شما خانم عبادی از سر سپردگان پول دریافت می کند تا از حقوق هم میهنان و زنان دفاع کند، شما از سرمایه و پول همین مردم ایران دریافت می کنید که سکوت کنید.شما را به مورد زیر، که توسط خانم مینو ارسال شده جلب می کنم:
" پيشنهاد مي دهم اين خانم يك نوك پا به اطاق بغل دستشان در نهاد رياست جمهوري كه محل كار"..." است بزنند و با چشم خود ببينند كه : "..." در ٦٠ سالگي با منشي ٣٠ ساله و مطلقه خود (مرحمتي ريس جمهور عدالت پيشه )ازدواج دوم بدون اجازه و رضايت همسر اول نموده اند و يك دستگاه آپارتمان هم به عنوان هديه از بيت المال در شهرك سامان در بزرگراه چمران دريافت كرده اند كه فارغ از همسر و فرزند خوش باشند. نفقه اين زن صبور را كه ٣٥ سال با او زندگي كرده و ٣ فرزند از او دارند ظالمانه قطع كرده و كار به شكايت و تنضيم پرونده رسيده (در شوراي حل اختلاف ٢٢٠٤ ( مجتمع خانواده ١ نبرد جنوبي) "..." براي همسر قانوني خود طلاقنامه جعلي و قللابي ساخته كه با شكنجه روحي اقدام به طلاق كند و دست خالي پس از اين همه سال از خانه برود كه كليه اين جعليات در دادگاه خانواده ٢ تهران شعبه ٢٦٣ ونك به شماره ٨٧/١٢٦٨ مسكوت ماند و ابطال شد سر كار خانم بهتر است شما به عنوان يك زن از حقوق زنان تحصيلكرده فعال اجتماعي و مادر فداكار كه ١ سال است به دليل "..." نقش پدر و مادر را يك جا دارد دفاع فرماييد ادعاهاي شما دولت نهمي ها "..." است رئيس جمهوري كه عرضه بر قراري عدالت در خانه خود را ندارد چگونه مي خواهد باور كنيم مي تواند عدالت را در ايران و دنيا اجرا نمايد مسئله ديگر عاطفي و خصوصي نيست داستان سركشي "..." در مقابل نص صريح قوانين خانواده و قوه قضاييه است همين الان به اطاق كناري برويد تا بفهميد اين حرف ها عين حقيقت است برويد پرونده را مطالعه فرماييد و با چشم خود عدالت "..." را رويت فرماييد."(به نقل از مینو)
میبینید خانم طبیب زاده ! شما نیز همچون رئیس دولت مهرورزتان فرافکن هستید. به دیگران نجاست پرتاب می کنید که خودتان را مطهر معرفی کنید.واقعأ شرم نمی کنید؟ برای زنی که جامعه بین المللی با احترام به ایشان می نگرد و موجب سر بلندی طیف وسیعی از ایرانیان و میهن ما گردیده است،اینگونه سخن می گوئید؟
خانم طبيب زاده می گوید:
"شيرين عبادي سلطنت طلب زمان شاه بود كه به عنوان يك زن فرهيخته از وي دفاع ميكنند."
" وقتي روي هزاران زن و كودك مظلوم فلسطيني و غزه فسفر سفيد ريخته شد اين مدافعان حقوق زنان مرده بودند، در آن زمان شيرين عبادي كدام گورستاني بود."
خانم طبیب زاده! نمی دانم که کدام موضوع شما را اینچنین آتش زده،ولی کمی به سخنان پیشکسوتان خود در روزی نامه ها و موسسات پژوهشی تحت نظارت آنها نظر بیفکنید،خود قضاوت کنید که آیا واقعأ مطلب جدیدی گفته اید؟
من هرگز نتوانسته ام در مورد انسانها، همسان شما سخن بگویم،ولی می خواهم ازشما سوال کنم:
خانم طبیب زاده!
در زمانی که زنان و مردان بیشماری با حکومت دیکتاتوری سابق مبارزه می کردند ،آیا شما بدنیا آمده بودید؟اگر بتوانید ثابت کنید که هنوز متولد نشده بودید،که پرسشی نیست.ولی اگر متولد شده بودید و سن شما، قبل از انقلاب 9 سال(می گویم 9 سال، چون در باور شما قابل پذیرش است.)بوده است،لطفا بگوئید در نزدیکی گدام قبرستان سکونت داشتید که از وحشت مردگان به بیرون نمی آمدید.
وقتی این مطلب را می نوشتم،یاد ضرب المثلی از زنده یاد بازرگان افتادم که گفت:
"آنکه به ما..............بود، کلاغ-.......................بود"
که من هم برای رعایت اخلاق، مثل شما آن را به صورت تیتر این مطلب نوشتم:
"آنکه به خانم عبادی.......... بود،زهره طبیب زاده نوری.............. بود."
پایان
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد