کمیتهی امداد علیرغم آنکه هزینههای خود را از بودجهی دولتی تأمین میکند ولی دولت و مجلس نمیتوانند بر آن نظارتی داشته باشند و از کارکرد ناصواب آن تحقیق و تفحص به عمل آورند. چون به طور مستقیم تحت نظر "مقام معظم رهبری" اداره میگردد و مدیر آن نیز از سوی "مقام عظمای ولایت" منصوب میشود. تا آنجا که طی سی و هفت سال که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد همیشه کمیتهی امداد را تیولی ویژه برای مؤتلفهچیهای نظام شمردهاند. به عبارتی روشنتر رهبر تنها بازاریان واسطهچی را برای فقرزدایی از جامعه مناسب میبیند. با چنین نگاهی باید پذیرفت که واسطهگران بازار، مردمان نیکوکار، متدین و امینی هستند که از فقر و فلاکت بین مردم رنج میبرند. | |
در ایران اسلامی بیش از چهار و نیم میلیون نفر مددجو تحت پوشش "کمیتهی امداد امام خمینی ره" به سر میبرند که شصت درصد از این مددجویان را زنان تشکیل میدهند. کمیته امداد به افراد تحت پوشش خود ماهانه پنجاه و سه هزار تومان پرداخت مینماید. همچنین این مبلغ برای خانوادههای دو نفره به شصت هزار تومان افزایش مییابد تا در نهایت به خانوادههای پنج نفره و بالاتر ماهی صد هزار حقوق میپردازند. ضمن آنکه کمیتهی امداد جهت پرداخت همین مبلغ ناچیز به مددجویان، در خصوص آنان از محل سکنایشان تحقیق به عمل میآورد تا از نیازمند بودن ایشان مطمئن شود. حتا در مورد زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار شناسنامههایشان مبنا قرار میگیرد تا از مطلقه بودن و یا فوت شوهرشان اطمینان حاصل گردد.
جدای از کمیتهی امداد سازمان بهزیستی نیز بر بستری از ریخت و پاشهای دولتی، به ظاهر جهت پوشش قریب سه و نیم میلیون نفر از سالمندان، ناشنوایان، نابینایان، معلولان و کودکانِ رها شده نقش میآفریند. به واقع آمارهایی از این دست از گستردگی فقر و افلاس بین تودههای مردم در جمهوری اسلامی حکایت دارد. همچنان که زنان "خودپرست" به دلیل دریافت همین پنجاه و سه هزار تومان مقرری ماهانه، به ازدواج رسمی و قانونی تن در نمیدهند تا از دریافت آن باز نمانند. مدیران کمیتهی امداد هم بستری فراهم میبینند تا بسیاری از زنان خودسرپرست به صیغه شدن و یا ازدواج غیر رسمی و موقت با ایشان گردن گذارند.
کمیتهی امداد علیرغم آنکه هزینههای خود را از بودجهی دولتی تأمین میکند ولی دولت و مجلس نمیتوانند بر آن نظارتی داشته باشند و از کارکرد ناصواب آن تحقیق و تفحص به عمل آورند. چون به طور مستقیم تحت نظر "مقام معظم رهبری" اداره میگردد و مدیر آن نیز از سوی "مقام عظمای ولایت" منصوب میشود. تا آنجا که طی سی و هفت سال که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد همیشه کمیتهی امداد را تیولی ویژه برای مؤتلفهچیهای نظام شمردهاند. به عبارتی روشنتر رهبر تنها بازاریان واسطهچی را برای فقرزدایی از جامعه مناسب میبیند. با چنین نگاهی باید پذیرفت که واسطهگران بازار، مردمان نیکوکار، متدین و امینی هستند که از فقر و فلاکت بین مردم رنج میبرند.
کمیتهی امداد سالانه چیزی حدود چهار هزار میلیارد تومان بودجهی دولتی دریافت میکند. ولی این بودجه تا کنون نتوانسته است رضایت خاطر مدیرانش را برآورد. چنانکه سال گذشته از طریق صندوقهای خود هم دویست میلیارد تومان صدقه برای مدیران خویش جمعآوری نموده است. حتا همه ساله عید فطر صندوقهای ویژهای را در اماکن عمومی نصب میکنند تا نسبت به جمعآوری فطریه و کفاره اقدام شود. چنانکه عید فطر گذشته درآمد کمیتهی امداد از بابت فطریه به سی میلیارد تومان رسید و سه میلیارد تومان هم کفاره جمعآوری گردید.
اکبر رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خویش رسم و سنتی از خود در مدیریت شلخته و حجرهای کشور بر جای نهاد تا مدیران ارشد نظام بودجههای دولتی را جهت درآمدزایی سازمان خود، به کاسبی در اقتصاد انگلی جامعه بکشانند. از همین اندیشهی مدیریتی همواره مدیران کمیتهی امداد نیز سود بردهاند. چنانکه بنا به گفتهی افضلی وزیر کشور دولت روحانی طی سال گذشته کمیتهی امداد توسط صد نفر از واسطهگران خود توانسته است حدود بیست و هفت هزار خودروی لوکس از جمله پورشه و لگزوز وارد کشور کند و به خریداران داخلی خود بفروشد. ناگفته نماند که بودجهی خرید این اتومبیلها از همان صدقات و خیراتی تأمین میشود که مردم سادهدلانه به صندوقهای کمیته امداد میریزند.
قریب سیصد هزار صندوق در سطح کشور نصب شدهاند تا صدقههای مردم را برای مدیران کمیتهی امداد جمعآوری نمایند. حدود چهل هزار از این صندوقها در معابر و اماکن عمومی تهران جانمایی شدهاند. ولی کمیتهی امداد تنها به همین تعداد از صندوق اکتفا نمیورزد. همچنان که از شگردهای مالی امروزی و مدرن نیز برای گسترش درآمدزایی خویش سود میجوید. به همین منظور ضمن الگوگزینی از خودپردازهای بانک، بیش از دویست باجهی پرداخت الکترونیکی نیز در سطح شهر تهران نصب نمودهاند. حتا در همین راستا برای به دام اندختن مشتریان سادهدل خویش شیوههای دیگری را هم جهت پرداخت صدقه به ایشان پیشنهاد میکنند. چون این گروه از مشتریان میتوانند از اینترنت، تلفن ثابت، تلفن همراه و یا خط ایرانسل هم جهت واریز پول به حساب کمیتهی امداد استفاده به عمل آورند تا در پرداخت صدقه با مشکلی مواجه نگردند.
با همین حقه و نیرنگ، در کمیتهی امداد به مرور شیوههای بانکی امروزی جایگزین صندوقهای سنتی میشوند. چون گروههایی از ژندهپوشان دورهگرد به نیکی یاد گرفتهاند که مفتولهای نازکی را از سوراخ صندوق عبور دهند و آزادانه اسکناسهای آن را تا آخر به نفع خویش مصادره نمایند.
در عین حال تخلیه و جمعآوری پولهای همین صندوقهای اماکن و معابر هر چند به گونهای رسمی و قانونمند انجام میپذیرد، ولی همواره حرف و حدیثهای فراوانی را به همراه داشته است. چیزی که کمیته امداد بیش از مردم به ابعاد دزدیهایی از این دست آگاهی دارد. تا جایی که اکنون پولها را به ادارهی اصلی برمیگردانند و دوباره به شکل گروهی مقابل دوربینهای مداربسته به بازشماری آن اقدام میورزند و سپس صورت جلسهای هم تنظیم میگردد. اما مشکل امروزی کمیتهی امداد بیشتر در دزدیهای گروهی و سازمان یافته، آن هم در مقیاس بالا و میلیاردی بازتاب مییابد.
گفتنی است که کمیتهی امداد در خارج از ایران هم بیش از نود و پنج هزار نفر مددجو دارد که همانند مددجویان ایرانی ماهانه از آن حقوق میگیرند. این مددجویان بیش از همه در کشورهای سوریه، لبنان، افغانستان، عراق، تاجیکستان، آذربایجان و کومور به سر میبرند. به طبع حضور کمیتهی امداد در این کشورها بخشی از اهداف سیاسی جمهوری اسلامی را نیز بر میآورد. چنانکه جمهوری اسلامی به همین نود و پنج هزار نفر جدای مقرری بستههای تبلیغی نیز اهدا میکند. بستههای تبلیغی هم به دو شکل کتاب و پکیجهای صوتی و تصویری در اختیار افراد تحت پوشش قرار میگیرد. به طبع در تبلیغاتی از این دست به طور غیر مستقیم آموزش مذهب دولتی جمهوری اسلامی را برای گروههایی از شهروندان خارجی هدف میگذارند. آموزشهایی که مردم داخل کشور آشکارا از پذیرش آن امتناع میورزند.
ضمن آنکه جمهوری اسلامی جهت اشتغالزایی، به آموزش مددجویان کمیته امداد چه در داخل و چه خارج کشور بها میدهد تا به ظاهر از بار هزینههای خویش بکاهد. ولی در پسِ چنین موضوعی نیز بیشتر اهدافی تبلیغی دنبال میگردد. چنانکه مددجویان تلاش میورزند تا با لطایفالحیل از برآوردن آن سر باز زنند. زیرا اگر به خوداشتغالی گردن گذارند از دریافت حقوق ماهانه بازخواهند ماند. همچنین اگر چنانچه زنان "بیسرپرست" شوهر کنند، مقرری ایشان قطع خواهد شد. به واقع ازدواجهای سفید شگردی است که به این گروه از زنان تحمیل میشود. مدیران کمیتهی امداد هم بنا به تنگناهای قانونی که برای زنان بیسرپرست به وجود آمده است، به ازدواج غیر رسمی ایشان رضایت میدهند تا خودشان نیز از نتایج آن بهرهمند گردند.
در راستای اشتغالزایی مددجویان در کشورهای آذربایجان، لبنان و سوریه به تازگی کمیتهی امداد به بعضی از ایشان گاوی اهدا نموده است. تا بر بستری از آمارسازی در دستگاههای حکومتی، ضمن تظاهر بر آموزش و اشتغال مددجویان خود تأکید ورزد. همین حقه علیرغم هزینهزایی در کمیتهی امداد، رضایت دوسویهای را برای طرفین ماجرا در پی داشته است.
از سویی دیگر مدیران کمیتهی امداد نیز همانند بسیاری مدیران جمهوری اسلامی کاخ نشین شدهاند. چنانکه بر خلاف ادعایشان در خصوص تلاش برای رفاه افراد فقیر و نیازمند جنوب شهر، در زمینی ده هکتاری در سوهانک شمال شهر تهران کاخی ساختهاند. آنان در اتاقهای عریض و طویل همین کاخ اهداف مافیایی و انگلی خود را به انجام میرسانند. ساختمانی که بهای آن بیش از هزار میلیارد تومان کارشناسی میگردد. همچنین ساختمان مرکزی سوهانک هزار و پانصد نفر کارمند دارد که به استخر و ورزشگاه نیز مجهز میباشد. حتا همانند اکثر نهادهای دولتی دانشگاهی را نیز در آن افتتاح نمودهاند که به ظاهر به تأمین نیروی انسانی و آموزش کارمندانش اختصاص یابد.
اینک مردم حق دارند تا از خود بپرسند که کمیتهی امداد به کجا میرود؟ چون از شهروندان ایرانی کسی نمیتواند بپذیرد که سیاستهای آن برای فقرزدایی از جامعه موفقآمیز بوده است./
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد