|
مطالبات همگانی کارگران مس در موارد زیر خلاصه میگردد: الف- دریافت اضافهکاری و تسهیلات ویژه، همانند سالهای پیش ب- عدم واگذاری نیروی انسانی کارخانه به پیمانکاران شرکت ج- پرداخت دستمزد کارگران در پایان هر ماه د- لغو برنامهی شرکت برای تعدیل نیروی انسانی به هر بهانهای ه- عقد قراردادهای دایم با کارگران و- به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل کارگران واحدهای مختلف ز- عدم تحمیل کار حجمی به کارگران ح- عدم تبعیض بین کارگران در پرداخت تسهیلات ط- کاهش هزینهها، ضمن جلوگیری از ریخت و پاش مدیران ی- دست کشیدن از پروژههای غیر مرتبط با اهداف شرکت ک- تعیین تکلیف نهایی مطالبات شرکت از مدیر عامل پیشین | |
شرکت ملی صنایع مس ایران با چهل و سه هزار و چهارصد میلیارد ریال سرمایه یکی از پنج شرکت بزرگ تولیدی کشور به شمار میآید. این شرکت به عنوان هلدینگ اصلی پهنهی این صنعت، اکثر کارخانههای مس را در مالکیت خود دارد که عمدهترین آنها عبارتاند از: مس سونگون، مجتمع مس سرچشمه که فاز 2 تغلیظ آن به تازگی توسط معاون رییس جمهور افتتاح گردید، مجتمع مس شهر بابک، شمش مس سیرجان و مجتمع اسید و ذوب خاتونآباد.
صندوق سهام عدالت با در دست داشتن ۳۶% از کل سهام و ایمیدرو با در اختیار گرفتن ۱۶% سهام به اشتراک بر گسترهای از مدیریت دولتی، سهامدار اصلی شرکت محسوب میگردند. به همین دلیل با جا به جایی قدرت در هرم مدیریتی جمهوری اسلامی، مدیران ارشد شرکت نیز به تمامی تغییر مییابند و گروه جدیدی دوباره بر کرسی مدیریتی شرکت تکیه میزنند. همچنان که با پایان اقتدار احمدینژاد، طیف مدیران شرکت نیز با پروندهی پرحجمی از دزدی و غارت عمومی، راه خویش گرفتند و از نو مدیران دوران اصلاحات خاتمی بر جای گروه پیشین نشستند.
ضمن آنکه طول سالهای ۸۹ الی ۹۱ علیرغم تحریم درآمد خوبی در بازارهای جهانی برای شرکت رقم خورد، که علت آن به صعود قیمت مس در عرصهی جهانی بازمیگشت. شرکت ملی مس نیز گر چه در لیست تحریم قرار گرفت، ولی توانست با تجربهای از اقتصاد مافیایی، شرکتی را به نام "آیپی" در دوبی به ثبت برساند تا جهت فروش کالای خویش در بازارهای خاور دور تسهیلگری به عمل آورد.
اما ارز حاصل از فروش را به بهانهی اینکه نمیتوانستند به داخل بازگردانند باز هم به حساب همان شرکت مجعول و به نام مدیرعامل شرکت صنایع مس نعمتالله پوستیندوز واریز میکردند. ولی پوستیندوز سرآخر از انتقال وجوه یادشده به حساب اصلی شرکت مس امتناع ورزید. همچنین پوستیندوز با پایان گرفتن دورهی ریاست جمهوری احمدینژاد قصد فرار به ارمنستان را داشت که توسط نیروهای امنیتی دستگیر گردید. دستگیری او توسط وزارت اطلاعات در حقیقت شگردی شمرده میشد تا به واسطهی آن، از افشای بیش از حد گروه مافیایی فساد نیروهای احمدینژاد توسط دولت جدید جلوگیری به عمل آورند.
در نهایت هر چند او از سوی دادگاه به پس دادن وجوه فروش شرکت مس مجبور گردید، ولی با نظر همان دادگاه همچنان پنجاه و هشت میلیون درهم امارات در حساب نامبرده باقی ماند. به دلیل اینکه مدعی بود جدای از مدیر عاملی نقش واسطه و فروشنده را نیز برای شرکت ایفا نمودهاست و حقالعملکاری خود و دوستانش را مطالبه میکرد. اینک پس از دو سال هنوز هم دادگاه در این خصوص تعیین تکلیف ننموده است.
نعمتالله پوستیندوز پیش از این ماجرا، مدیر عاملی شرکت سایپا را به عهده داشت. پروندهی دزدی او در سایپا از ده میلیارد تومان هم فراتر میرود. چنانکه روشنگری از ابعاد این دزدی به کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی واگذار گردید. ولی علیرغم اینکه بیش از پنج سال از این تحقیق و تفحص میگذرد هیچ گزارشی از آن در صحن علنی مجلس ارایه نگردیده است. چون گفته میشود که عدهای از نمایندگان مجلس به همراه آقازادههای خود رد پای محکمی از خود در این دزدیها بر جای نهادهاند. شهرام و شهروز پوستیندوز به همراه اشکان جوادنیا از بستگان نعمتالله پوستیندوز و آرش کوشا از وابستگان خانوادهی احمدینژاد از گروه همین دزدان ۱۰ میلیارد تومانی میباشند که تحت پوشش فکری اسفندیار رحیم مشایی مشاور ارشد احمدینژاد به غارت اموال عمومی اشتغال داشتهاند.
در همین پرونده جدای از نعمتالله پوستیندوز نام افرادی همانند بقایی، جوانفکر ، بهمن شریفزاده، محمدرضا رحیمی، ستاریان، داوری و نوبختی نیز دیده میشود که تمامی ایشان در طول هشت سال اقتدار احمدینژاد در شبکهی مافیایی رحیم مشایی فعال بودهاند. آنچه تا کنون رو شده حکایت از آن دارد که بسیاری از همین افراد همانند خاوری از تابعیت دوگانه سود میجویند. در عین حال نعمتالله پوستیندوز و بسیاری از افراد گروه او پس از دستگیری با وثیقه شش میلیارد تومانی آزاد شدهاند.
توضیح اینکه یکی از پسران نعمتالله پوستیندوز به نام عارف پوستیندوز هم اکنون در لاس وگاس به سر میبرد و به اعتبار پولهای دزدیده شدهی پدرشان از سایپا و شرکت ملی مس زندگی خوشی را برای خویش در آنجا رقم میزند.
ضمن آنکه در دورهی احمدینژاد بدون نیازسنجی لازم و هیچ برنامهی حساب شدهای نیروی انسانی شرکت ملی صنایع مس را از هشت هزار نفر به بیست و یک هزار نفر رساندند. همچنین شرکت با هزینههای خود، در پروژههای محلی جادهسازی مشارکت نمود و به اقداماتی از نوع تجهیز مدرسه و درمانگاه اقدام ورزید تا رضایت مجموعهی دولت و تأیید امام جمعه و مسؤلان محلی را برای مدیران خویش به همراه داشته باشد. حتا جهت جلب رضایت مدیران استان کرمان باشگاهی ورزشی راه انداخت که سالانه بیش از شانزده میلیارد تومان هزینه در بردارد.
ولی از سال ۹۲ به بعد قیمت مس در بازارهای جهانی به سرعت کاهش یافت، چیزی از کند شدن تولید در اقتصاد پرکشش چین حکایت داشت. تا جایی که اینک شرکتهای بزرگ مس در شیلی و امریکا مجبور شدهاند از تولید خود بیش از بیست در صد بکاهند تا شاید به سهم خود به تعادل نسبی بازار جهانی مس یاری برسانند. همان شگردی که پیش از این اوپک هم به دفعات از آن سود جست.
در همین راستا اینک درآمد شرکت مس نسبت به سال ۹۱ بیش از دوسوم کاهش یافته است که روند حاضر اگر چنانچه ادامه یابد میتواند به زیاندهی شرکت در سال جاری بینجامد. ولی در شرایط حاضر شرکت نمیتواند گریبان خود را از زیاندهی وارهاند. چنانکه تصمیم دارد تا هر چه سریعتر از توسعهی شرکت دست بشوید و برای انبارهای بی مشتری خود تدبیری بیندیشد. در نتیجه در ادامهی همین سیاست معدن آیجو در شهر بابک و باغِ خشک در سرچشمه را به مزایده گذاشتهاند. همچنین شرکت از برنامههای خود جهت افزایش تولید اسید سولفوریک نیز دست خواهد کشید. چون تولید اسید سولفوریک شرکت هماکنون از نیاز داخلی فراتر رفته، بدون اینکه برای صادرات آن بازار مناسبی در کار باشد.
بیتردید بر چنین بستری طی پنج سال مزد و دارایی کارگران و مزدبگیران معادن مس کشور را به غارت سپردهاند و بیش از همه کارگران و بازنشستگان شرکت از این چپاول زیان دیدهاند. به طبع از این به بعد هم خسارت و تاوان این دزدیها را آنان پرداخت خواهند کرد.
چنانکه جهت صرفهجویی در هزینهها، نیروی انسانی شرکت را از بیست و یک هزار نفر به هفده هزار نفر کاهش دادهاند که رقمی شانزده در صدی را در بر میگیرد. اضافهکاری و تسهیلات ویژه گروههای پایین کارگران را هم به تمامی قطع کردهاند. همچنین به طور مداوم جهت تعدیل نیروی انسانی گروههایی از کارگران را به شرکتهای پیمانکاری میسپارند.
در عین حال با جا به جا شدن مدیران، پیمانکاران نیز جا به جا میشوند بدون آنکه کسی به تسویه حساب کارگر و پیمانکار بیندیشد. به طبع پیمانکار هم پرداخت دستمزد به کارگرانش را به تسویه حساب با شرکت مس مشروط میکند. به واقع پیمانکاران پشت کارگران پنهان میشوند تا به مطالبات شخصی خود دست یابند. "ارفعسازان" و "آریاناران" از مهمترین شرکتهای پیمانکاری در سرچشمه به شمار میآیند که کارگران آن ضمن تحصنهای مداوم و مستمر نارضایتی خویش را از عملکرد ناصواب این دو شرکت اعلام نمودهاند. چون همچنان پرداخت معوقات کارگران را به دریافت مطالبات خویش از شرکت مس منوط میکنند.
مطالبات همگانی کارگران مس در موارد زیر خلاصه میگردد: الف- دریافت اضافهکاری و تسهیلات ویژه، همانند سالهای پیش ب- عدم واگذاری نیروی انسانی کارخانه به پیمانکاران شرکت ج- پرداخت دستمزد کارگران در پایان هر ماه د- لغو برنامهی شرکت برای تعدیل نیروی انسانی به هر بهانهای ه- عقد قراردادهای دایم با کارگران و- به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل کارگران واحدهای مختلف ز- عدم تحمیل کار حجمی به کارگران ح- عدم تبعیض بین کارگران در پرداخت تسهیلات ط- کاهش هزینهها، ضمن جلوگیری از ریخت و پاش مدیران ی- دست کشیدن از پروژههای غیر مرتبط با اهداف شرکت ک- تعیین تکلیف نهایی مطالبات شرکت از مدیر عامل پیشین
آیا دولت روحانی خواهد توانست ضمن پاسخ مثبت به مطالبات کارگران، بر عوارض فساد دولتی در شرکت ملی صنایع مس فایق آید؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد