![]() |
|
هموطنان گرامى!
خلقهاى تحت ستم ايران! فرزندان ملت كرد! حدود دو هفته ديگر انتخابات دوره دهم رياست جمهورى در ايران برگزار خواهد شد. در كشورهاى دمكراتيك و مترقى انتخابات براى هر كدام از ارگانهاى اجرايى فرصتى است براى مطرح شدن خواستها و اميال مردم و به عبارتى اعمال حاكميت آنها. اما در كشورهاى عقب مانده و داراى رژيمهاى توتاليتر نظير ايران امروز، بسيارى اوقات اين روند آزاد و دمكراتيك از محتواى واقعى خود تهى گشته و حكام زورمدار تا آنجا كه در توان داشته باشند می كوشند از پروسه انتخابات همچون ابزارى جهت مشروعيت بخشيدن به حكومت خويش بهرهبردارى نمايند. در ايران تحت حاكميت جمهورى اسلامى پديده مخدوش كردن محتواى انتخابات بيش از هرجاى ديگر مشهود است. اگر در بسيارى از كشورهاى جهان نقض قانون موجب محو حقوق يكسان شهروندان و محدود شدن دمكراسى می گردد، در ايران قانون و حتى قانون اساسى نيز منشاْ اصلى تمايز ، تبعيض و نقض حقوق برابر انسانهاست. در اين سيستم براى آنكه كسى بتواند خود را براى پست رياست جمهورى كانديد نمايد، طبق نص قانون اساسى بايد از لحاظ جنسيت مرد، از نظر دينى مسلمان و از نظر مذهبى شيعه دوازده امامى باشد كه طبق نخستين شرط نيمى از اعضاى جامعه يعنى زنان از حق كانديداتورى محروم گشته و بر اساس شروط ديگر هموطنان غير مسلمان و مسلمانان غير شيعه و شيعيان غير دوازده امامى به شهروندان درجه دوم بدل می گردند. حتى اگر شهروندی كليه اين شروط را دارا باشد، اما به هر دليلى مورد تأييد مقامات طراز اول حکومت نباشد، با موانع بسيار و گوناگونى مواجه خواهد شد. تازه، در ميان آنهايى كه كليه اين موانع را پشت سر می گـذارند همواره مهره دست نشانده رهبر وجود دارد كه از كليه ابزارهاى مشروع و غير مشروع جهت به پيروزى رساندن وى استفاده مىشود و كمتر اتفاق می افتد كه مردم بتوانند از ميان افراد گزينش شده نيز فرد مطلوب خود را انتخاب نمايند. در انتخابات دوره دهم رياست جمهورى كه در پى چهارسال زمامدارى محمود احمدى نژاد، مهره مطلوب خامنهاى برگزار می شود، در مقايسه با اكثر دورههاى ديگر، جنب و جوش بيشترى مشاهده می شود و مردم ايران اعم از کلیه عناصر تشکیل دهنده آن كه مصائب بسيارى را در طول چهار سال رياست جمهورى احمدىنژاد تحمل كردهاند به نحو ديگرى با اين انتخابات برخورد می كنند. اگرچه اينبار نيز نظير دورههاى پيشين كانديداتورى افراد آزاد نبوده و از ميان بيش از 470 كانديدا تنها چهار تن آنهم از چهرههاى شناخته شده جمهورى اسلامى توانستهاند از فيلتر شوراى نگهبان عبور نمايند اما تفاوتهای ملموسى در مقايسه با دورههاى گـذشته به چشم می خورد از جمله: وضعيت نابسامان اقتصادى ايران عليرغم درآمدهاى پيش بينى نشده فراوانى كه در نتيجه افزايش نرخ نفت در چهار سال زمامدارى حكومت احمدی نژاد عايد رژيم گشت و سياست آشوبگرانه سران جمهورى اسلامى كه ايران را در جامعه جهانى با انزوا و بى اعتبارى فزونترى مواجه ساخته، وضعيتى پديد آورده است كه كليه كانديداها با صراحت كم نظيرى از كارنامه احمدىنژاد انتقاد می نمايند و اين امر تا حدى رهبر نظام را نگران كرده است كه برخلاف قانون، آشكارا از وى دفاع و حمايت كرده و حتى بكوشد رأى مردم را بسوى او جلب نمايد. در نتيجه مبارزه مستمر و شجاعانه ملتهای تحت ستم ايران بويژه ملت كرد و با تلاش و مساعى بخشى از فعالان سياسى و مدنى كرد در داخل كشور توجه دو كانديداى اصلاح طلب بسوى مهمترين مسأله جامعه ايران يعنى مسأله محروميت خلقهاى تحت ستم جلب شده است و براى نخستين بار پس از اولين دوره انتخابات رياست جمهورى هر كدام از آنها برنامهاى جهت گونهاى از حل و فصل اين مسأله ارائه دادهاند. اين موضوع جنب و جوشى را ميان مليتهاى محروم ايران براه انداخته است تا انتخابات اينبار را به نحو ديگرى مورد توجه قرار دهند كه اين امر به نوبه خود موجب نگرانى و ترس رهبر رژيم و دارو دسته وى گشته است. بايد اذعان داشت آنچه در برنامه هر دو كانديدا بويژه مير حسين موسوى آمده است بسيار كمتر از خواستهاى ملت كرد و ديگر ملل تحت ستم ايران است و با حقوق و آزاديهايى كه در قوانين بين المللى براى مليتها درنظر گرفته شده و خلقهاى ايران در راه كسب آنها مبارزه كردهاند فاصله بسيار دارد. اما با اين وجود مايه خوشحالى است كه مبارزه اين مليتهاو گسترش افكار آزاديخواهانه موجب آن گشته كه مسأله ملى و انديشيدن براى يافتن راهى جهت حل و فصل آن در برنامه كانديداهاى انتخابات رياست جمهورى بازتاب يافته و به عنوان يكى از مسائل مهم آينده كشور مورد نگرش قرار گرفته است. واقعيت تلخى است كه ساختار حاكميت و رابطه ميان ارگانهاى منتخب و قدرتهاى فرا قانونى وضعيتى در ايران فراهم آورده است كه شانس پياده كردن و اجراى وعده و وعيدهاى اين كانديداها نيز چندان بالا نيست و تماميت خواهان می توانند با استفاده از قدرت بى حد و حصرى كه براى خود فراهم كردهاند، مانع از هرگونه تحول عملى گردند. با اينحال قبول واقعيات مربوط به ساختار جامعه ايران و وعدههاى صريح برخى از كانديداها در رابطه با تغيير وضع موجود، موقعيتى ايجاد كرده است كه ملتهاىتحت ستم ايران و بويژه فرزندان ملت كرد، اينبار به نحو ديگرى به پروسه انتخابات بنگرند. مهدى كروبى در بيانيه "احياى حقوق اقليتهاى قومى و مذهبى" گرچه به جاى "ملت" از واژه "قوم" استفاده كرده است، اما به نحوى به تنوع اتنيكى در ايران اعتراف كرده و حتى بر اين واقعيت صحه می گذارد سازد كه اكثريت مردم ايران را اقليتهاى ملى و مذهبى تشكيل مىدهند. وى ايران را متعلق به همه ايرانيان مىداند و محدود كردن آن به گروه يا جناحى ويژه را بزرگترين ظلم و تهديد براى اتحاد و همبستگى ايران می داند. نامبرده به تنوع در جامعه ايران نه بهعنوان تهدید بلكه به منزله فرصتى براى پيشرفت ايران می نگرد. وى بسيارى از تبعيضاتى كه در عرصههاى گوناگون نسبت به مليتهاى تحت ستم اعمال شدهاند را خاطرنشان می سازد و خواستار تقسيم قدرت و تأسيس مجالس منطقه اى است. و سرانجام وى اجراى اصولى از قانون اساسى كه به اقوام و اقليتهاى مذهبى ارتباط دارد و تا كنون معوق ماندهاند را وعده می دهد. مهمتر از همه، بدليل آنكه می داند خود قانون اساسى از بسيارى لحاظ مانعى بر سر راه ايجاد تحول است، از لزوم بازنگرى در اين قانون سخن می گويد. كليه نكات ذكر شده ديدگاههاى تازه و مثبتى هستند و لازم است آنگونه كه هستند (نه بيشتر ونه كمتر از آن) مورد توجه قرار گرفته و پاسخ مقتضى به آنها داده شود و در راستاى ايجاد و تحولات مثبت و بنيانگـذارى نوع جديدى از اداره و مناسبات اجتماعى و سياسى مورد بهره بردارى قرار گيرند. با توجه به كليه مسائلى كه در بالا بدانها اشاره شد، موفقيت چنين برنامهاى عليرغم كمبودها و نواقض آن و با وجود آنكه طراح آن كانديداى ما و مردم كردستان نيست، بسود ملت كرد و ديگر مليتهاى تحت ستم ايران است. ما اميدواريم ملتهاى تحت ستم ايران و بويژه تودههاى مردم كردستان، رقابتهاى انتخاباتى را به عرصه و فرصتى جهت مطرح ساختن و پيشبرد خواستهاى ملى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى مشروع خود بدل سازند. ما به هوشيارى و ارزيابى هموطنان عزيزمان اعتقاد راسخ داريم و معتقديم كه می توانند از اينگونه فرصتها در راستاى خدمت به آرمانها و آرزوهاى ديرينه خويش به صورت بهينه استفاده نمايند. به اعتقاد ما استفاده آگاهانه و سياسى ملیتهای محروم ايران و بويژه ملت كرد از اين فرصت می تواند اين منافع را دربر داشته باشد: 1ـ به دوست و دشمن نشان مىدهند كه 30 سال دشمنی جمهورى اسلامى با خواستهاى آنان، نتوانستهاست آنها را از پافشاری برای کسب حقوق خويش باز بدارد، بلکه آنان داراى آرمانهای والایی بوده و هرگاه فرصتى بدست آورند بصراحت خواستهاى خود را مطرح خواهند ساخت. 2ـ اكنون كه فرصتى براى انتخاب برنامه كانديداها در ميان است و دستكم در برخى از آنها به بخشى از خواستهاى ملى توجه شدهاست، هم از اين فرصت براى مطرح ساختن خواستهايشان بهره خواهند گرفت و هم دستشان باز خواهد بود تا در آينده كانديداها را تحت فشار قرار دهند تا وفادارى خود به وعدههايشان و جدى بودن خود را در خصوص عملى ساختن برنامههايشان نشان دهند. 3ـ هنگاميكه سيستم ولايت فقيه حق انتخابات آزاد را از آنان سلب كرده و در واقع تنها حق انتخاب نكردن را به آنها دادهاست، مىتوانند اين حق را براى نفى كانديداى مطلوب ولى فقيه و مبارزه عليه مقاصد تصميم گيرندگان اصلى اين سيستم بكار گيرند. بايد افزود كه تلاش متحدانه مردم به خوبى مىتواند اراده ايجاد تحول را به پيروزى رسانده و ايران را وارد مرحله جديدى نمايد. تجربه دوره هفتم انتخابات رياست جمهورى و دوره ششم مجلس، نمونه آشكار اين واقعيت اند. بياييد همه بكوشيم اين انتخابات را به سرآغازى جهت به عقب نشينى واداشتن استبداد بدل ساخته و زمينه ايجاد تحول در فضاى سياسى كشور را فراهم سازيم و آنرا به سكويى براى برداشتن گامهاى بزرگتر و كارسازتر تبديل كنيم. دفتر سياسى حزب دمكرات كردستان مجلس عمومى پارت آزادى كردستان 9/3/1388 (30/5/2009) www.kurdistanukurd.com نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|