امر توازن قوا در سرنوشت یونان چه جایگاهی داشته و تاثیر پیروزی و یا شکست جنبش چپ این کشور بر چپ دیگر کشور ها چیست؟شکست و یا پیروزی «سیریزا» نه تنها شکست و پیروزی چپ یونان بلکه می تواند مایه امید و یاس چپ دیگر کشور ها شود. همچنانکه بر جنبش چپ اسپانیا و دیگر کشورهای جهان تاثیر گذاربود.
در اسپانیا، "پابلو ایگلسیاس"، رهبر جنبش "پودموس" که خواستار پایان یافتن سیاست ریاضتی اتحادیه اروپاست، گفت: «امید میآید، ترس میرود. سیریزا و پودموس پیروز خواهند شد. و یا فیدل کاسترو که سالیان است به دلیل کهولت سن از او خبری شنیده نمی شود، با شنیدن خبر موفقیت حزب «سیریزا» پیام تبریک می فرستد.آری دردمان مشترک است و از این روی است که، درمانی مشترک می بایست.
در ابتدا، پیش از هر چیز اشاره ای کوتاه داریم به زمینه ها و چگونگی بر سر کارآمدن حزب چپ «سیریزا»:
کاندید پیشنهادی ریاست جمهوری، حزب "دمکراسی نو" به رهبری آنتونیس ساماراس، نخستوزیر یونان، «استراوروس دیماس»، نامزد 73 ساله و کمیسر سابق اتحادیه اروپا که مورد حمایت دولت ائتلافی یونان بود،در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری، نتوانست اکثریت مورد نیاز را در پارلمان به دست بیاورد. او 168 رأی کسب کرد، در حالی که طبق قانون اساسی برای پیروزی باید دستکم 180 رأی بهدست میآورد. 132 نماینده رأی ممتنع دادند.بنا بر این به گفته ساماراس، نخست وزیر سابق یونان، می بایست پارلمان ظرف ده روز منحل شده و در 25 ژانویه 2015 انتخابات زودرس برگزار می گردید.
بر پایه نظرسنجیها، ائتلاف چپ «سیریزا» که اساسآ مخالف اقدامات ریاضتی بود در انتخابات زودرس بیشترین آراء را از آن خود می کرد.قبل از هر چیز بد نیست اشاره ای داشته باشیم به بخش هائی از گزارش کمیسیون حقیقت یاب ترجمه،کامران صادقی:
این"کمیسیون" دو ماه پس از پیروزی حزب «سیریزا» توسط پارلمان یونان تشکیل شد. تا بدهی های دولتی یونان را مورد بررسی قرار دهد. کمیسیون در اولین گزارش خود به تاریخ 18 جولای، بخشی از بدهی ها را غیر قانونی و نامشروع خواند.کمیسیون در تحلیل خود از چگونگی به وجود آمدن بدهی های یونان ثابت کرد که، تا می 2010، یعنی تا اولین بسته کمکی ترویکا، متشکل از صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی اروپا و کمیسون اروپا، " افزایش بدهی ها نتیجه مخارج بیش از حد دولتی نبود، این مخارج در حقیقت از مخارج دیگر کشورهای محدوده یورو کمتر بود".
گزارش دلائل افزایش بدهی های عمومی را " پرداخت بهره های بسیار بالا به طلبکاران، هزینه غیر موجه نظامی، تنزل درآمدهای مالیاتی در اثر خروج غیر قانونی سرمایه ها، نجات بانک های خصوصی توسط دولت و عدم تعادل بین المللی که در اثر کمبودهای اتحادیه ارزی ایجاد گردیده است" می نامد. و ادامه می دهد:" معمول شدن یورو در یونان باعث افزایش شدید میزان بدهی های خصوصی شد، که تاثیراتی بر بانک های بزرگ اروپا و همچنین بر بانک های یونان داشت." افزایش بدهی های های خصوصی با کمک بانک های یونان انجام گرفت، که بدون بررسی امکان بازپرداخت، به پرداخت وام ها مبادرت کردند. با بحران اقتصادی سال 2008، حباب بدهی ها ترکید و بانک های یونان را به نابودی کشاند...،کمیسیون پارلمانی تاکید می کند که حکومت گئورگیوس پاپاندرئو در سال 2009 آگاهانه بخشی از بدهی های بانک های خصوصی را به حساب کسری های صندوق دولتی اضافه کرد. حکومت با بحرانی نشان دادن ارقام، بحران در شُرف وقوع بانک ها را به مثابه بحران بدهی های دولتی نشان داد. هدف اصلی قرارداد وامی که در سال 2010 با ترویکا امضاء شد، نجات بانک های خصوصی یونانی و اروپائی بود، و به آنها امکان می داد تا خود را از شر بدهی های یونان خلاص کنند...،
در دوره حکومت «ساماراس» میزان بدهی یونان به بیش از 320 میلیارد یورو رسیده و میزان بیکاری از مرز 25% گذشته بود.خصوصی سازی در بسیاری از زمینه ها از جمله آب و برق ،حمل نقل و غیره و حتی کاهش حقوق بازنشستگی و دیگر خدمات اجتماعی باعث ایجاد نارضایتی های عمومی گسترده و زمینه ساز پیروزی حزب چپ «سیریزا» گردید.
بر چنین بستری انتخابات برگزار و اگرچه حزب "سیریزا" نتوانست به اکثریت مطلق 151 کرسی از مجموع 300 کرسی در پارلمان دست یابد، اما به 3/36 درصد آراء دست یافته و بنا بر قوانین انتخاباتی یونان با احتساب 50 کرسی دیگر، مجموعآ 149 کرسی در پارلمان جدید را به خود اختصاص داد.از آنجا که «سیریزا» نمی توانست به خاطر اختلافش با حزب کمونیست بر سر خروج از اتحاد اروپا ائتلاف کند. بدین خاطر با حزب راستگرای "یونانیان مستقل" به رهبری "پانوس کامنوس" ائتلاف کرد. حزب «یونانیان مستقل» در پارلمان جدید توانست به 13 کرسی دست یابد. نقطه اشتراک دو حزب، مخالفت آنها با برنامههای ریاضتی و خواست آنان برای بخشش بدهیهای یونان از سوی نهادهای وامدهنده بینالمللی است.
چنین ائتلافی در سراسر اروپا بینظیر بود. حزب "سیریزا" در چنین شرایطی با دشمن قدیمی خود ائتلاف کرد. این دو حزب البته توانستند برای مدتی کوتاه به خاطر مبارزه با مقرراتی که پشتیبانان مالی بینالمللی برای یونان تعیین کرده، چشم بر اختلافات ایدئولوژیکی که با یکدیگر دارند ببندند.اما همانگونه که تا کنون دیده ایم،عقب نشینی بدون برنامه و نقشهء «سیپراس» وی وحزب چپ «سیریزا» را به سرنوشتی بی سر انجام دچار ساخته است.که در پائین تر به آن اشاره خواهد شد.
در انتخابات یونان، رایدهندگان یونانی با انتخاب خود آشکارا علیه سیاست ریاضتی اتحادیه اروپا، صندوق جهانی پول و بانک مرکزی اروپا موضع گرفته و با آن به مخالفت بر خواستند.حدود یک چهارم جمعیت یونان به دنبال سیاست های ریاضت کشانه ترویکا در چند ساله گذشته دچار فقر شدهاند. در پی انتخابات،سخنگوی حزب "سیریزا" گفت: که پیروزی این حزب تاریخی است. او افزود که نتیجه انتخابات نشان میدهد که مردم، مخالف سیاست ریاضتی و نگران شان انسانی خود و دموکراسیاند. رهبری این حزب را «آلکسیس سیپراس» چهل ساله به عهده دارد.او در جوانی و در دوران دانشجوئی اش از اعضای سازمان «م،ل» و علاقمند به چه گووارا بود تا جائی که نام اولین پسر خود را به یاد او، « ارنستو» گذارد. بعد ها به عضویت «سیریزا» درآمده و سپس رهبری این حزب را عهده دار شد.
«سیپراس» نخست وزیر، بهمراهی «بانیس وارو فاکیس» وزیر دارائی مذاکراتشان را با ترویکا،یعنی (نمایندگان صندوق جهانی پول،بانک مرکزی اروپا و اتحاد اروپا) با بهره گیری از حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم یونان آغاز کردند. اما،برگزاری جلسات متعدد،نه تنها ثمری نداشت،بلکه بگفته «گی گُرگ گیزین» رهبر حزب چپ آلمان،تنها هدف وام دهندگان از این مذاکرات، سرنگون ساختن دولت چپ یونان بود. در طی مذاکرات اخیر،آنها حتی بر سیاست های سخت گیرانه خود افزودند.تا جائی که «سیپراس»،تداوم این روند را بی حاصل دیده و خواهان برگزاری رفراندم در رابطه با پذیرش و یا عدم پذیرش ریاضت اقتصادی از سوی مردم یونان گشت.
این همه پرسی در پنجم ماه ژوئیه برگزار و برخلاف پیش بینی ها و علیرغم تبلیغات زهرآگین صد ها شبکه رسانه ای سرمایه داری بین المللی، نتایجی غیر قابل انتظاری به نفع حزب چپ «سیریزا» به بار آورد. نتایج این همه پرسی از سوی وزارت کشور یونان در صبح روز دوشنبه 6 ژوئیه بدین ترتیب اعلام شد: بیش از 61% از رای دهندگان به مخالفت با سیاست های ریاضت اقتصادی مورد نظر وام دهندگان برخواسته و تنها اندکی بیش از 38% سیاست های سختگیرانه وام دهندگان را مورد تائید قرار دادند.شروط پیش نهادی طرح شده از جانب ترویکا بویژه از سوی آلمان پس از اعلام نتایج رای گیری بیش از گذشته سخت گیرانه تر گردید تا آن جا که در همان شب پس از همه پرسی، وزیر دارائی یونان (وارو فاکیس) را ناچار به استعفاء ساختند.این سختگیری ها به حدی بود که :
صندوق بینالمللی پول به عنوان یکی از وام دهندگان، در آستانه رای گیری پارلمان یونان، در گزارشی شرایط در نظر گرفته شده برای یونان را بیش از حد سختگیرانه و زیانبار دانست. این گزارش هشدار داده است که بدون چشم پوشی از بخشی از بدهیهای یونان، اجرای توافقنامه بروکسل به حل مشکلات اقتصادی یونان کمکی نخواهد کرد.
نقش توازن قوا در سر نوشت چپ حاکم در یونان:
برای بررسی مسئله توازن قوا، در چگونگی موضع گیری دولت یونان ضروری است که پیش از هر چیزی اشاره ای داشته باشیم به این امر که اساسآ توازن قوا در حل منازعات فی مابین اتحاد اروپا و یونان چه نقش و جایگاهی می تواند داشته باشد و ثقل واقعی این توازن قوا در کجا قرار دارد. قبل از این که وارد اصل موضوع شویم، به جمله ای از وزیر سابق دارائی یونان«وارو فاکیس» در یکی از مصاحبه های اخیرش (16 ژوئیه با ای بی سی) که گفته بود: در جهان سرمایه داری، امرورزه «به جای کودتا با تانک ها با بانک ها کودتا می کنند» اشاره میکنیم.آنچه که وی بیان کرده خود بسیار گویا است.اولآ این بانک ها خصلتی جهانی دارند،(در عرصه بین المللی هماهنگ عمل می کنند) دومآ، از بکار گرفتن خشونت به طور مستقیم در حد امکان خود داری می شود.و بالاخره خیلی راحتر از طریق نه نظامیان که، سیاستگزارانشان سیاستگزاری می کنند و بدین ترتیب چهره کریه و بزک کرده سرمایه داری کمتر نمایان می شود و کمتر صدمه می بیند.از این روی هم هست که، آنها با بهره گیری از امکانات فوق العاده گسترده خود، نه تنها به فریب توده ها بلکه،به نوعی، چه مستقیم و چه از طریق توده ها، احزاب و جریانات چپ را تحت تاثیر تبلیغات مسموم خود قرار می دهند. ضروری است تاکید شود که آنها همواره در طی دهه های گذشته به اشکال مختلف تلاش کرده اند،چه از طریق راه اندازی جنگ های گوناگون تحت نام های مختلف و یا از طریق بانک ها،به انتقال بحرانشان به کشور های دیگر مبادرت ورزند.
همانگونه که در بالا اشاره شد، در انتخابات پارلمانی 25 ژانویه،حزب چپ«سیریزا» موفق به کسب تقریبآ نزدیک به نیمی از کرسی های مجلس گردید و در همه پرسی پنجم ژوئیه 2015 نیز بیش از 61% مردم یونان برعلیه سیاست های ریاضت کشانه ترویکا با «نه»خود به اعتراض برخواستند،علیرغم آن چرا آقای «سیپراس» نتوانست و یا نخواست با وجود این پشتیبانی عظیم توده ای در مقابل ترویکا ایستادگی نماید و اقدام به تسویه مخالفین خود کرد. وی در روز هیجدهم ماه ژوئیه با اقدام به ترمیم کابینه خود،ده نفر از وزرا و معاونین وزرا ی مخالفش را بر کنار ساخته و دو روز بعد از آن به خواست وام دهندگان تن در داده و سیاست افزایش مالیات بر درآمد،افزایش سن بازنشستگی از 62 به 67 سالگی و افزایش بهای بلیط رفت و آمد و ...، را به اجرا گذاشت.
با فروپاشی سوسیالیزم واقعآ موجود و تقریبآ از زمان فرو ریختن دیوار برلین، اگر از موفقیتهائی استثنائی و برای مدت زمانی نسبتآ کوتاه در کشورهای آمریکای لاتین بگذریم، توازن قوا عملآ در سراسر جهان تا به امروز به نفع سرمایه داری جهانی رقم خورده است. بروز جنگ های متعدد، تحت عناوین و بهانه های مختلف از سوی دول امپریالیستی و برخوردهای منفعلانه چپ در عرصه بین المللی در مقابله با آنها بطور کلی،بحران ایدئولوژیک چپ و تضعیف هرچه بیشتر آن در جای جای جهان، نیروی چپ را عملآ در مقابل سرمایه داری جهانی با همه بحرانی که آن را احاطه کرده است فلج ساخته است و سبب هار تر شدن هرچه بیشتر امپریالیسم گشته و نیروهای چپ را در عرصه بین المللی فاقد هرگونه پشتیبانی قابل اتکاء ساخته است.
در رابطه با یونان،بانک جهانی اگرچه، ظاهرآ خود به خاطر شدت سخت گیری های صورت گرفته بر علیه یونان به انتقاد بر خواست، ولی از سوی دیگر بهمراهی با اتحاد اروپا و بانک مرکزی اروپا به قول «وارو فاکیس» از طریق بانک هایشان در یونان به کودتا بر خواست.تا جائی که دولت یونان خود ناچار به بستن به بانک های خویش گشت. تا نسبت به پرداختیی هایش کنترل بیشتری داشته باشد، تا از این طریق از ورشکستگی کامل کشور جلوگیری نماید.
پس از تسویه مخالفین و بر سر کار آوردن موافقان ریاضت اقتصادی توسط آقای «سیپراس»، لبخند بر لبان خانم مرکل و یاران او شکفت و بلافاصله وزیر جدید یونان درخواست خود را برای دریافت بستهی کمکی مالی جدید تسلیم کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول کرد. اوکلیدس ساکالوتوس، در نامهای رسمی به رئیس صندوق بینالمللی پول، نوشت: «مایلیم به اطلاع شما برسانیم که خواهان دریافت وامهای جدید هستیم.» کارشناسان غربی این اقدام را گامی مهم در راه آغاز دور جدید گفتوگوها در بارهی کمکهای اقتصادی دراز مدت به یونان شمردند.
در تاریخ 15 ماه اوت 2015 سومین بسته کمک های مالی ترویکا به یونان به میزان 86 میلیارد یورو.که مشروط به این کشور داده می شد در پارلمان این کشور به بحث گذاشته شد. از 300 نماینده 222 نماینده به آن رای مثبت داده از جناح چپ «سیریزا» 32 نماینده با آن به مخالفت بر خواستند.سیپراس در خلال این رای گیری گفت: که آلترناتیو دیگری نداشته است. یکی دیگر از نمایندگان جناح چپ بیان کرد که، انعقاد این قرار داد به معنی خیانت به دمکراسی و مستعمره ساختن هر چه بیشتر یونان و خصوصی سازی هرچه بیشتر است. بنا به گفنه «اشتاین بُرُک» وزیر سابق دارائی آلمان و از مخالفین ارائه کمک مالی به یونان،در مصاحبه ی خود با شبکه دوم آلمان: بسته سوم کمک مالی (86میلیاردی) را که در ازای خصوصی سازی 50 میلیاردی بنادر، فرودگاه ها و غیره در اختیار یونان گذاشته شده است.این بسته کمک مالی را مورد نقد قرار داد.
در حالی که راست ترین جناح ها از بانک جهانی گرفته تا آقای آشتاین بُرُک از حزب سوسیال دموکرات آلمان از شرایط سخت گیرانه اتحاد اروپا و بویژه آقای شویبله وزیر اقتصاد آلمان سخن می گویند.وزیر دارائی یونان یوکلید ساکالوتوس میگوید دولت این کشور با شرایط کلیِ بستهٔ کمکهای مالی وام دهندگان بین المللی موافقت کرده و تنها جزییاتی باقی مانده که باید برطرف شود.
یانیس واروفاکیس، نماینده مجلس یونان و وزیر پیشین دارایی، به بیبیسی گفت که توافق به دست آمده در عمل پیش نخواهد رفت.پس ازتائید و پذیرش شروط این توافقنامه از سوی ترویکا و پارلمان یونان. این توافقنامه از سوی پارلمان چند کشور و از جمله در آلمان در تاریخ 19/08/2015 به تصویب رسید.
آقای «سیپراس» همزمان با دریافت قسط اول وام، در تاریخ بیستم آگوست استعفای خود را اعلام کرد.وی جناح چپ حزبش را مسئول استعفایش خواند.از طرف دیگر وی به ائتلافش با حزب راست گرای «یونان مستقل» نیز خاتمه داد.او در نظر دارد که انتخابات پیش از موعد را در بیستم ماه سپتامبر برگزار کند.پیش بینی می شود که حزب« سیریزا» باز هم در انتخابات پیش روی بیشترین کرسی های مجلس را از آن خود سازد و آقای سیپراس را در راس یک دولت ائتلافی به قدرت برساند. اما، این بار، این دیگر حزب سیریزای چپی، نخواهد بود که برعلیه ریاضت اقتصادی ترویکا و شریکای داخلی اش برنامه داشته ،بلکه به یکی از شرکای آنان در پیشبرد سیاست های ترویکا خواهد پیوست.
از آنجا که بخش قابل توجهی از اعضای حزب سیریزا سیاست های «سیپراس» را مورد نقد قرار می دادند.در صبح روز جمعه بیست و یکم ماه آگوست،بلافاصله بیست و پنج نفر از اعضای حزب «سیریزا» با ااعلام انشعاب از حزب، به تاسیس حزب جدیدی بنام «وحدت خلق» دست زدند. رهبری این حزب را پاناگیوتیس لافاسیانیس وزیر سابق انرژی به عهده دارد. سیپراس قصد دارد تا با برگزاری انتخابات به یک دست ساختن بیشتر حزب «سیریزا» بپردازد. در رابطه با وام دریافتی گفتنی است که، اولین بخش از وام دریافتی ، سیزده میلیارد یورو بود که از آن عملآ چیزی به صندوق دولت یونان واریز نگردید و مستقیمآ به عنوان بخشی از طلب بانک جهانی و اتحاد اروپا واریز گردید.هم چنین،اعلام گردید که در طی چند هفته گذشته، دهها فرودگاه و بندر به بخش خصوصی واگذارشده است.
و اما نکته آخر ،از آنجا که، به قول آقای واروفاکیس از روز اول، طرف مقابل(خانم مرکل،شویبله و ...) بنا را بر تهدید وغیره مخالفین ریاضت اقتصادی گذاردند و با توجه به عضویت یونان در ناتو و اخطار تلویحی در نزدیک شدن به روسیه، آیا چنانچه حزب تازه تاسیس(وحدت خلق) امکان یابد معجزه وار در قدرت قرار گیرد. با توجه به مجموعه شرایط حاکم در عرصه جهانی ،آیا این حزب ،امکان پیش برد برنامه های خویش یعنی مخالفتش با ریاضت اقتصادی را خواهد یافت .در جهان یک قطبی امروز،به نظر ما، تنها اتکا به نیروی کار،راه به جائی نخواهد برد و مبارزه برعلیه امپریالیسم جهانی مستلزم بسیج نیروی بسیار وسیعتری است که با اتکای با آن بتوان به مقابله با سرمایه داری جهانی در ابعاد و گستره جهانیش برخواست .
همچون آقای رئیس دانا معتقدیم که امپریالیسم دارای بحران است. ولی با وی که در مقاله بسیار مفصل و مسستند خود تحت عنوان «نوامپریالیسم و تشدید ستم جهانی» که به تاریخ 24 مرداد ماه در سایت اتحاد کار چاپ گردیده و می نویسد:.. حتی نمی توانند خودشان را سر پا نگه دارند، موافق نیستیم. اگر ما،به عنوان جمعی روشنفکر همه چیز را نسبی ببینیم؟ آنها یعنی،امپریالیستها نسبت به چه کسانی نمی توانند خودشان را سرپا نگه بدارند.قاعدتآ،منظور نسبت به مارکسیست ها،سوسیالیست ها و چپ هاست،که نمی توانند خودشان را سرپا نگه بدارند. واقعیت این است که آنها با هر آتش افروزی و هر گونه تلاش برای انتقال بحران بسوی کشورهای حاشیه ای و غیره با استناد به نوشته ی خود دوست گرامیمان آقای رئیس دانا، حداقل در بیش از هفتاد سال پس از جنگ جهانی دوم،به حیات خود، لنگان لنگان ادامه داده اند.و در ثانی هرگز امپریالیستها قرار نبوده است که بر «بی عدالتی و فقر گسترده و فزاینده» فایق آیند. آنها خود مولد آنند. و می دانیم که دوست عزیز ما که چنین مستند نقد می کنند، قطعآ چنین انتظاری هم ندارند.
پایان.
همایون 24آگوست2015
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد