بهروزامیدی لاهیجانی شاعر و چهره نام آشنای سیاسی شهرمان ازمیان ما رفت
قرارنبود من خبر رسان مرگ عزیزی باشم ، که هیچگاه به مرگ باوری نداشت ودرسرسودای تغییرجهان
بهروزامیدی لاهیجانی که مدتی بود که از بیماری رنج می برد، الان درمیان ما نیست .
فردا پنج شنبه 27 اگوست ،ساعت 8هشت و نیم صبح او را از بیمارستان استرا به گورستان کیوی بری اتنقال می دهند تا به خاکش سپارند
من به نام دوست و همکلام او، همه کسانی را که با بهروز امیدی آشنایی داشته و با صدای و شعر خوانی هایش در رادیوها و مجامع فرهنگی شهر ، طی این سال ها هم آوایی داشتند را دعوت می کنم . تا درمراسم آخرین وداع او نیز در کنار هم باشیم.
با سپاس و احترام
امیر جواهری
*********
از : سروده های بهروز امیدی لاهیجانی
===========
عطر شالیزار
به علف های همیشه سبز سوئد ،
که همیشه محروم از آفتاب ،
دائم بی عطر و بو ؛
وعده داده ام روزی
یک آغوش عطر شالیزار
یک آغوش عطر علفزار،
سوغات گیلانشان بپاشم بر روی .
شاید تمام کردم ،
من و وعده ام به گور ،
به شالیزارها به علفزارهای گیلان که رسیدی ؛
دستی بکش بر جوانه ها ،
ترانه ای بخوان برایشان !
که وقت رقص با نسیم , غرورشان شکفته شود !
چونان جوانانی که تاریخ رنج اجدادشان را گنج !
ُگرازها پایشان به شالیزار نباید،
اگر برسد ، های و هوی و تفنگ ؛
نالهِ ُخسرانِ بی ُجبران و فصلِ بی درو ،
ترس من از مترسکِ بی خاصیت است !
بگو به گیلان جان عروس ایران جان !
چه بگویم که نگوید :
بوشوـ رِ ـ *، جنون گرفته ای !!!!!
* برو بابا
بهروزامیدی_لاهیجانی
گوتنبرگ
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد