logo





جای خالی سیستم «ارزش های ملی»
در ارزیابی توافقنامه برنامه جامع اقدام مشترک

پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۳۰ ژوييه ۲۰۱۵

مجید هوشیار

با عقل ، آب عشق به یک جو نمی رود - شهریار

یکی از مشکلات اغلب کنشگران سیاسی در جامعۀ ما در بررسی پدیده های اجتماعی ،عدم توسل آنها به « ارزشهای تشکیل دهندۀ محتوای سیاسی » ای است که به دفاع و یا تبلیغ آنها مبادرت می کنند . شناخت ارزش ها همان چراغ راهنمائی است که که ضمن نشان دادن راه ، از کجروی و گمراهی نیز جلوگیری می کند.
جای خالی « ارزشها » در میان اکثر کنشگران سیاسی در پی اظهار نطر موافق و مخالف با توافقنامۀ هسته ای میان ایران از یک سو و کشور های پنج بعلاوۀ 1 و اروپا ، از دیگر سو، بطور خیره کننده ای خودنمائی می کند.
به تصور من ، هر میهن دوستی باید از امضای این توافقنامه (برنامه جامع اقدام مشترک) دربارۀ مسألۀ انرژی و یا سلاح هسته ای ایران خوشحال باشد زیرا جدا از اینکه حد اقل سایۀ جنگ را برای مدتی از سر کشور کنار می زند ، از هدر رفتن بیش از پیش ثروت ملی ، نیروی انسانی و ظرفیت سیاسی کشور می کاهد ، امری که بخش های سخت افزاری حاکمیت ، سالیان درازی آنرا بمثابۀ بالهای بلند پروازی امپراتوری خلافت اسلامی ، بر ملت و کشور ایران تحمیل کردند.
اما این خوشحالی نباید مانع از آن گردد که از وحشت فروریزی امیدها ، سر در متن توافقنامه نکرده و اگر ریسمانهای حقوقی و استعماری را برای نسل امروز و فردا ، بر دست و پای ما بسته اند، ندیده انگاشته و با خوش بینی های غیر واقعی به سخنان برخی مقامات با انشاء الله و ماشاء الله خود را فریب دهیم. این نقطه ، همان توقفگاهی است که اگر کسی در آنجا ایستاد و نخواست خود فریبی کرده ، به بررسی پداخته و احیانا" اشکالاتی را ببیند از سوی عده ای عاشق مسلک به بخش سخت افزاری جمهوری اسلامی ، بدون استناد به سندی و بدون توجه آنها بر« ارزشها » ، به جنگ طلب ، عامل اسرائیل و عناوینی مانند اینها متهم شده و برای آسان کردن کار ، حتی آنها را در کنار دلواپسان رفع تحریم قرار می دهند.
اگر حضور سیستم ارزشی که در اینجا استقلال کشور ، حاکمیت ملی ، حاکمیت ملت، حاکمیت قانون ، و رعایت حقوق شهروندی مورد نظر است، ملاک ارزیابی ما قرار گیرد به این نتیجه خواهیم رسید که علیرغم به به و چه چه گوئی عاشق گونه عده ای همیشه در صحنه که چشمشان بر دهان و گوششان برای شنیدن نظرات بخش سخت افزاری جمهوری اسلامی در خدمتند ، بانیان و عواملی که کشور را در دام مهلکه ای به وسعت شش قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل علیه کشور و بسته شدن دست و پای ملت ایران بوده اند با ضایع کردن حقوق شهروندی ملت ایران و دور نگاهداشتن آنها از عرصۀ تصمیم گیری توانستند این فاجعۀ ملی را رقم بزنند.خنده آور است تصور کنیم که اینها میتوانند پیام آوران صلح ، دفاع از منافع و حاکمیت ملی ما باشند .
باید این نکته را آویزۀ گوش خود کنیم که آقای احمدی نژاد به تنهائی قادر نبود که اینهمه خسارت را به کشور و ملت ایران تحمیل کند . متمرکز شدن بر روی او و حلقۀ اطرافیان او در این فاجعۀ ملی ما را به گمراهی می برد .به کما رفتن دستوری مجلس ، به کما رفتن دستوری قوۀ قضا ئیه و دیگر سازمانهای نظارتی که زمینه ساز فاجعۀ هدر دادن منابع انسانی و مالی و فرهنگی ملی ایران بوده اند و همۀ اینها که با خواست و پشتوانۀ بخش سخت افزاری حاکمیت، بویژه مقام رهبری ( ولایت فقیه ) صورت گرفته ، در این فجایع سهیم اند .
این را نباید فراموش کرد و باید بخاطر سپرد و حافظۀ تاریخی خود را همیشه به روز کرد .نباید به این زودی ها بررسی همه جانبه و عمیق توافقنامه بوسیلۀ کارشناسان مختلف از روی میز ما خارج گردد. همچنانکه باید از روشنگری مستمر غافل نشد شاید هیأت حاکمه زیر فشار افکار عمومی مجبورگردد متن تمامی قرار دادهای سری و جانبی با توافقنامه را در اختیار ملت ایران قرار دهد زیرا مردم ایران تجربیات و خاطرات مثبتی از توافق های جمهوری اسلامی با کشور های دیگر ندارد . باید هوشیار بود که هر قرار دادی که حاکمیت ملی و استقلال ایران را خدشه دار نماید نمی تواند و نباید مورد تأئید نیروهای طرفدار استقلال و حاکمیت ملی ایران قرار گیرد. چنین مباد
مجید هوشیار
پنجشنبه هشتم مردادماه 1394

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد