logo





این بار چه کسی باید جام زهر را بنوشد؟

پنجشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۶ ژوييه ۲۰۱۵

فروغ طیاری

Forough-Tayyai.jpg
خبر پایان یافتن مذاکرات اتمی و بستن قرارداد در روز گذشته خون تازه ائی در رگهای مراوده بین ایران و کشورهای جهان بجریان انداخت ، این توافق برای همه بجز جناح راست امریکا ( نئوکانها ) ، نتانیاهو و یارانش ، اپوزیسیون ایرانی همیشه ناراضی و لرزان داخلی ( حسین شریعتمداری ، علم الهدی ، مصباح یزدی ، احمد خاتمی « امام جمعه موقت تهران » احمدی نژاد سررئیس دزدان رمینی ، هوائی و دریائی ک مذاکرات هسته ایی را در چاه ویل افکند و ماحصل بیرون آوردن آن نیاز به اینهمه وقت ، تبادل نظر، تنش ، گفتگو و هزینه داشت که عاقلانه و خردمندانه از چاه خارج گردد) ، بخش ناسالم اپوزیسیون خارج کشور ( مجاهدین ، طرفداران تحریم ، طرفداران جنگ و ........ ) برد برد بود .

ظریفی میگفت که این تضمینی شد برای انتخاب مجدد روحانی بریاست جمهوری و من در تعجب مگر اشکالی در انتخاب مجدد روحانی می بینی که نگران انتخابش هستی ، اگر او میتواند بجای مشکل افرینی معضلات را از راه دیپلماسی حل کند ، کشوررا از سقوط به مغاک بدبختی و جنگ نجات دهد و رابطه کشورمان را با کشورهای جهان با احترامبه تمامیت ارضی ایران برقرار نماید چه اشکالی دارد؟

درهیچ جنگی مردم برنده نیستند ، دوازده سال مذاکره اتمی بالاخره بایستی بجائی ختم میشد ، ادامه سیاست باند احمدی نژاد از ایران یک کشور هزارپاره بوجود میاورد که در ان سنگ روی سنگ بند نمیشد ، نه جائی برای کرد ، ترک ، بلوچ ، ... و سایراقوام بود و نه از ثبات و آرامش اثری . عراق ، افعانستان ، سوریه ، لیبی و ... در جلو چشممان هستند . در لیبی اگر چه قذافی صفت دیوانه را یدک میکشید و قطعأ دیکتاتورهم بود ولی از طرف دیگر یک فرد ملی بود اما همینکه مخالفتش با امریکا براساس گردن کلفتی بود این بهانه را به غرب داد که برای تاراج نفت خاورمیانه او را هم بنحوی سرنگون کنند .

و اما در مورد تحریم باورکنید تحریمها در عراق زمان صدام حسین یک میلیون کشته داد ، تحریم یعنی جنگ خاموش ، دزدان از تحریم نهایت استفاده را میکنند ، بعدهم اگرجنگی اتفاق افتاد انقدر در خارج ذخیره کرده اند که صد نسل بعد از خودشان هم میتوانند در رفاه رندگی کنند ، در عراق وقتی که مردم حسابی ضعیف و ناراضی شدند ، شرایط برای حمله امریکا و جنگ با بهانه دروغ سلاح اتمی اماده شد ، باورکنید این توافق به نفع مردم است . از تحریم کدام یکی از آقایان ضرر دیدند ؟ اگرسران قدرت مریض شوند برایشان همه چیز مهیا است ، اگرلازم باشد صبح میروند پاریس دکتر و عصر برمیگردند ، این مردم دست بدهن هستند که هزینه تحریم را میپردازند .

نه امریکا انقدر عاقل شده که دست از سلطه جوئی بردارد و نه مذاکره کنندگان ایرانی انقدر خام بودند که فریب این معاهده را بخورند و تصور کنند که پوزه امریکا و قدرتهای جهانی را بخاک مالیدند ، اما یک چیز مشخص است و ان اینکه در همه پرسی از مردم امریکا اکثریت مردم با مذاکرات هسته ای موافق بودند و از جنگ استقبالی نشد والا کارخانه های اسلحه سازی ، شرکت های نفتی و کلان سرمایه داران صهیونیست امریکائی معاششان از جنگ و آشوب تامین میشود . تصوراینکه نتانیاهو فقط رهبر کشورکوچک هشت میلیونی اسرائیل است ساده انگاری است ، لابی های یهودی ساکن امریکا که سرمایه های انچنانی هم دارند بخش اعظم بازارهای تسلیحاتی و مالی دنیا نیز در انحصار انهاست و جناج راست کنگره امریکا و یاران نیز بااو یار دبستانی و همراه هستند . منطقه خاورمیانه هماکنون در اتش جنگ و بحران میسوزد .

برنارد کوشنر وزیر خارجه سابق فرانسه زمانی گفته بود : « دو گزینه درمورد ایران در پیش روست یا بمب های ایران و یا بمباران ایران » . این هردوگزینه برای مردم جهان بخصوص ملت ایران جز ویرانی چیزی ارائه نمیداد ، این مذاکرات در حقیقت راه سومی را جلوی پای ایران و قدرتهای جهانی باز کرد ، وزرای خارجه صاحب دانش امریکا و ایران و گروه پنج بعلاوه یک صبورانه و بادرایت راه سومی را بررسی کردند و نتیجه گیری کردند که جز از راه مذاکره نمیتوان جلو فاجعه را گرفت مذاکرات هسته ای نتیجه برد - برد برای هردو طرف بود ، از سوئی ایران نشان داد که حسن نیت دارد و هیچ برنامه ای هم برای ساخت سلاح اتمی در دستور کار ندارد ، از سوی دیگربرای امریکا هم دو نتیجه خوب ببار اورد ا- اگاه شد که دور سالار جهان بودن رو به افول است یعنی افول کرده است و بهتراست خود را در گرداب جنگ دیگری بخصوص از نوع عراق گرفتار نسازد ۲- یک راه دیگر بجز گردن کلفتی وجود دارد بخصوص در عصر اینترنت که هیچ رازی بیش از شش ماه راز نخواهد ماند و دیر یا زود از پرده بیرون میافتد . ودست توطئه گر روخواهد شد و ان راه مذاکره است .

انتخابات سال ۱۳۹۲ نشان داد که انتخاب روحانی کاری عاقلانه و در راستای حفظ تمامیت ارضی کشورمان ایران بوده است . مردم ایران در اکثریت سیاسی هستند ، بخصوص بعد از سقوط شاه که زنان کشورمان به نیروی بالنده سیاسی تبدیل گردیدند که هرچه جناح سوپر راست حکومت کوشید که با شعار تهدیدی « یا روسری ، یا توسری » به حاشیه جامعه براند و خانه نشینشان کند ، انها به جایگاه خود در اجتماع اگاه تر و مطلع تر شدند .

باز برگردیم به اپوزیسیون ، اپوزیسیونی که مطمئن بود با بالا گرفتن تنش میان ایران و جوامع غربی تحریمها بیشتر و بیشتر شده و تهدیدات خارجی هم افزایش مییابند و این باعث سقوط حکومت خواهد شد ، امروز این فرصت را از دست داد ، حال برحاکمیت وقت ایران است که برای جلوگیری از به انحراف کشیده شدن و ایجاد شکاف بین ملت و دولت در همه حال از مشارکت مردم بهره جوئی کرده و ملت را نامحرم بحساب نیاورد .

و اما روی سخن من امروز در اصل با شورای زائدی بنام شورای نگهبان است . از انجا که انتخابات مجلس شورا در راه است خوبست کمی در مورد ان توجه شود . این شورا که خود را در هر انتخابات صالحترین میداند و قرار است افراد فاقد صلاحیت از صافی درایتش !! الک شوند هشت سال و محمود احمدی نژاد را بر اریکه قدرت ریاست جمهوری نشاند ، رئیس دولتی که ایران را تا لبه پرتگاه جنگ برد ، همه سرمایه ملی را بباد داد ، دولتی که خود را دولت پاکدست و نماینده امام زمان معرفی میکرد در پلشتی و ناپاکی در تمام عمرکوتاه من نظیرش ندیده ام ، حالا فرض کنیم که شورای نگهبان ( منظورم یک شورا است نه یک فرد ) در انتخابات سال ۱۳۸۴ در مورد احمدی نژاد دچار خطا شده ( که صد البته حق هم نداشته که خطای باین بزرگی را مرتکب شود ، زیرا احمدی نژاد ادم ناشناسی نبود سوابق او در زمان اشتغالش بعنوان شهردار تهران بر همگان معلوم بود وی در مدت کوتاه نشستن بر این مسند تمام زمین های اطراف بازار تهران را بنام عودلاجان باتفاق مردی سابقه دار بنام ترامشلو بالا کشیدند و از رسوائی « عودلاجان گیت » کسی که خبردار نشد خواجه شیراز حافظ شیرازی بود که خوب قرنها پیش فوت یافته بود . این ترامشلو عنصری فاسد و سابقه دار بود که از زندان اورا بیرون آورده بودند ، قبل از زندان آهی در بساط نداشت و یک راننده بود ، هماکنون جزء بزرگترین رانتخواران ایران محسوب میشود ). بنابراین سابقه محمود احمدی نژاد نمیتوانست در همان دور اول هم از نظر شورای نگهبان مخفی باشد ، چطور ممکن است در حالیکه همه راجع به احمدی نژاد خبرداشتند شورای نگهبان از همه بی خبرتر مانده باشد ؟! یا اینکه خدای نکرده شورای نگهبان هم با او دستش در یک کاسه بود؟!

دلیلش هرچه که باشد عدم آگاهی و یا مشارکت در فساد این شورا از اساس غیرقابل اعتماد و تمام انتخاباتش از روی بیخردی ، عدم تشخیص درست و یا جانبدارانه است . گیرم که این شورا در انتخاب اول احمدی نژاد دچار اشتباه و خطاشده باشد ، در انتخابات دور دوم در سال ۱۳۸۸ که منجر به کشته شدن عده ای بیگناه ، زدو خورد ، زندانی و حصر معترضان به نتیجه انتخابات شد و احمدی نژاد این عنصر نامطلوب دوباره به ریاست جمهوری رسید ، شورای نگهبان چه توضیحی دارد ؟!

این بار جام زهر را بایستی قطعأ تقدیم این شورای بی لیاقت ، ناسالم و جانبدار کرد و خواستار شد که دسته جمعی استعفای خود را بحضور مردم ایران تقدیم کنند و از انها طلب بخشش نمایند ، اگر ضروری بود مردم خود خواهند توانست در یک انتخابات عمومی یک شورای صالح برای رتق و فتق امور انتخاب کنند .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد