یکی از داستانهای ابن اسحاق در «سیره رسولالله» دربارهی «صلح حدیبیه» است. این واقعه یکی از آموزههای سیاسی دربارهی صلح است که برای مسلمانان در حکم یک چراغ راهنماست. هانس یانزن در کتاب خود «محمد» به این واقعه نیز اشاره کرده است:
«... مسلمانان معاصر هر گاه میخواهند دربارهی جنگ و صلح نظر بدهند به این صلح رجوع میکنند. کلا اگر چیزی در زندگینامه سنتی محمد برای غیرمسلمانان مهم باشد همین واقعه صلح حدیبیه است. ماه رمضان از سال ششم هجری، در تاریخ 14 ژانویه 628 آغاز شد. طبق گزارش ابن اسحاق، محمد ماه رمضان، شوال و بیشتر ماه ذیالقعده را در مدینه گذراند. در این مدت حادثه پشت حادثه رخ داد تا سرانجام به آتش بس حدیبیه منجر گردید. هرگاه که موضوع مناسبات بینالمللی مطرح میشود، این آتش بس همواره مورد ارجاع مسلمانان قرار میگیرد.» (1)
بنا بر گزارش ابن اسحاق مفاد صلح حدیبیه از این قرار بود: 1- مدت این صلح ده سال است، 2- اگر فردی از قریش از مکه به مدینه بگریزد، مسلمانان موظفاند او را به مکه بازگردانند، 3- اگر مسلمانی به مکه گریخت، مکیان موظف به بازگرداندن او نیستند، 4- مسلمانان و قریش آزادند با هر قبیلهای پیمان ببندند، 5- محمد و یارانش میتوانند از سال پس از قرارداد به زیارت خانهی خدا بیایند ولی فقط سه روز میتوانند آنجا بمانند، البته بدون سلاح، 6- مسلمانان مکه مجازند شعائر مذهبی خود را آزادانه به جا آورند و قریش حق مزاحمت ندارد، 7- هر دو طرف موظفند که به جان و اموال طرف مقابل احترام بگذارند.
البته باید یادآور شوم که این داستان، ساختهی ابن اسحاق است و ما هیچ گونه مدرکی که نشانگر این واقعه (صلح) باشد در دست نداریم. زیرا عربها در آن زمان (628 میلادی) نمیتوانستند به خط عربی بنویسند. کهنترین سندی که ما به زبان عربی و خطِ عربی داریم یک سند خرید گوسفند است که به دو زبان عربی و یونانی نوشته شده و مربوط به سال 22 به اصطلاح هجری یا 643 میلادی است. این سند در موزه وین نگهداری میشود (2). ولی این مورد چندان جاذبیتی برای مسلمانان مؤمن ندارد، داستانهای ابن اسحاق، ابن هشام و طبری گویا برای مسلمانان تعیینکنندهتر است تا تاریخ واقعی.
بگذریم! «صلح حدیبیه» باعث اختلاف نظر میان مسلمانان امروزی (به اصطلاح مدرن) و مسلمانان دیروزی (سنتی) شده است. مسلمانان امروزی استدلال میکنند که این صلح نشانگر آن است که مسلمانان میتوانند با کفار نیز پیمان صلح ببندند (به اصطلاح تفسیر مدرن از احادیث اسلامی). از سوی دیگر مسلمانان سنتی که سنبهشان پرزورتر است بر این نکته تأکید میکنند که «صلح حدیبیه» فقط برای یک مدت معین (ده سال) بوده و نمیتوان با کفار یک پیمان صلح پایدار بست. به عبارت دیگر، از دیدگاه اسلامی چیزی به نام صلح پایدار با کفار وجود ندارد.
از این رو، شگفتانگیز نیست که ابن اسحاق نه از واژهی «صلح» که از واژهی «هُدنه» استفاده میکند. «هُدنه» به زبان عربی یعنی «قرارداد موقت صلح» چیزی که ما امروز بدان «آتش بس» یا «صلح موقت» میگوییم. در نتیجه باید گفت که تفسیر مسلمانان امروزی در برابر مسلمانان سنتی چندان قابل دفاع نیست.
نتیجهگیری:
تا زمانی که یک دولت یا سازمانی سیاستهای خود را با دستگاه فکری اسلامی یعنی احادیث، روایات و قرآن سازگار میکند، نمیتوان به پیمان صلح آن اعتماد کرد. صلح اسلامی یک صلح شکننده و «صلح موقت» است. از این رو، تا زمانی که یک طرفِ پیمان صلح، یک دولت یا سازمان اسلامی قرار دارد باید همواره منتظر حوادث پیشبینیناپذیرِ ناگوار بود. «صلح یا توافق هستهای» ایران با جهانیان (کفار) فقط و فقط زمانی میتواند کیفیت پایدار به خود بگیرد که به موازات آن فرآیند سکولاریسم یعنی جداسازی نهاد دین و کشورداری در ایران نیز به وقوع بپیوندد. در غیر این صورت، حتا پس از «توافق هستهای» باید همواره در یک وضعیت تنش به سر ببریم و منتظر شیرینکاریهای آتی رهروان ابن اسحاق و طبری باشیم.
2- تاریخ هجری مسلمانان از چه زمانی شکل گرفت؟ در:
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد