logo





پنجره و جوشانده

شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰ ژوين ۲۰۱۵

یوسف صدیق (گیلراد)

" پنجره "

من از کوه بازمی گشتم
و سایه ی سیمرغی
شانه های جوانم را می بوسید.
تو با موهای بافته ات
پشت پنجره بودی
و پاییز
در شاهنامه ورق می خورد.


" جوشانده "


این سرفه ها و سکوت
همه
از سرمای نبودن توست.
دیگر
جوشانده ی واژه ها هم
به کارم نمی آید.

خرداد ۱۳۹۴ - - -

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد