فرض براين است که خطری بزرگ کشور ما را تهديد می کند و سوال اين است که از کدام ناحيه و چگونه؟ و سوال بعدی اين که چگونه می توان به مقابله با آن خطر برخاست و کدام گزينه در انتخابات ۲۲ خرداد می تواند در خدمت اين مقابله قرار گيرد؟
مخاطبين اين يادداشت آن دسته از آزاديخواهان کشورند که به نتيجه درست بودن شرکت درانتخابات ۲۲ خرداد رسيده اند و به ناچار بخشی از مطلب به مقايسه امکانات و شانس های مهندس موسوی و آقای کروبی اختصاص می يابد.
در مطلبی با عنوان "پديده کروبی " (۱) کوشيدم نشان دهم که سی سال منحصر شدن حضور در بخش اصلی و سخت قدرت به روحانيون، فرزندان مکلای نظام را به مقابله و راه جويی برای پايان دادن به اين انحصار جاودانه واداشت و يورش دوم خرداد ۷۶ اولين تهاجم همه جانبه فرزندان، عليه پدرانشان بود که مهار و سرکوب شد و فعلا از اين ناحيه خطری جدی روحانيون حاکم را تهديد نمی کند.
موج دوم يورش به سنگر پدران را اما، بازاری زادگان وفرزندان حاشيه نشينان سابق و جا خوش کرده در سپاه، نهادهای رنگارنگ اطلاعاتی، رسانه ها و مراکز اقتصادی سازمان دادند.
آن ها که در طول زمان با "رايحه خوش قدرت" به مثابه چسپ و وحدت بخشنده باندهای هم منفعت، آشنا شده بودند، به تدريج يکديگر را پيدا کردند و امروز به مافيايی بزرگ فراروييده اند که می توان انرا "طبقه جديد" ناميد.
"طبقه جديد" که در حمله برق آسای چهار سال پيش، احمدی نژادرا به کاخ رياست جمهوری فرستاد، بلافاصله به محکم کردن خاکريز های فتح شده و تدارک فتوحات جديد پرداخت: بيش از ۸۰% فرمانداری ها و استانداری ها را تصاحب کرد، ميلياردها دلار درآمد نفتی را با سپردن غير قانونی پروژه های بزرگ ملی به قرارگاه های سپاه، مصادره نمود، ده ها اسکله بزرگ و ساير مبادی ورود و خروج کالا را در اختيار گرفت، عوامل خود را در تمام مراکز حساس نظام تا جايی که توانست بالا کشيد و اکنون در آستانه کسب تمام قدرت ايستاده است.
طبقه جديد در راه کسب همه قدرت از همان وسايلی استفاده کرده و می کند، که باند های مافيايی در ساير نقاط جهان استفاده کردند: عوام فريبی و خرافه پرستی، دروغ گويی وقيحانه، پول پخش کردن، تکيه برفاسد ترين اقشار جامعه، نظامی کردن دولت و جامعه، سر به نيست کردن بی رحمانه مخالفان و سر انجام به راه انداختن حمام خون بخشی از اين ابزار و وسايلند.
امروز اين مافيای نفتی – نظامی – امنيتی است که ميهن ما را به فرو رفتن در "سياه چاله" ای بی فرجام تهديد می کند و بوی تعفن حضورش در همه جای کشور به مشام می رسد.
فرو رفتن اتحاد شوروی در" سياه چاله" به دست فرزندان لنين بايد برای ما عبرت آموز باشد. آن هايی که تا روز سقوط گارباچوف "رفيق " ناميده می شدند و درحزب لنين، ک.گ.ب و ارتش سرخ جا خوش کرده بودند، يک شبه نقاب از چهره برگرفتند، در راس بی رحم ترين مافيای همه تاريخ جهان، کشور را به خاک سياه نشاندند و خود به سلاطين تجارت سکس، الکل و مواد مخدر، سلاح و خدمات جنايی بدل شدند. آيا نبايد اين تجربه تلخ حداقل اين هشدار را به ما بدهد که خطر همزادان ايرانی آن ها - فرزندان روحانيت و "برادران" پاسدار و سربازان گمنام امام زمان را جدی بگيريم؟
محمود احمدی نژاد به شخصه عددی نيست که در صحنه سياست ايران به حساب بيايد، ولی او امروز موجود خطرناکی است، زيرا "آدم" مافيا و طبقه جديد است و سرداران هنوز به او احتياج دارند.
و اما چرا طبقه جديد هنوز به احمدی نژاد احتياج دارد؟ به اين دليل که اولا دستگاه روحانيت ايران تنها نيست و ثانيا هنوز اين دستگاه به مرحله پوسيدگی و پوکی حزب کمونيست شوروی سال های آخر برژنف نرسيده است و ثالثا ساختار قدرت در ايران به سادگی و يکدستی شوروی سابق نيست و روحانيت هنوز تا حدودی از قداست و نفوذ معنوی در ميان مردم برخوردار هست و در نتيجه از سر راه برداشتن روحانيت به زمان و تدارک بيشتر نياز دارد. احمدی نزاد مامور خريد زمان است تا تدارکات تکميل شده، روز موعود فرابرسد. و سوال اصلی اين است که آيا می توان اين بازی را به هم زد و "طبقه جديد" را در تحقق نقشه هايش ناکام گذاشت؟
پاسخ مسولانه به اين سوال دشوار است اما آزاديخواهان ايران را چاره ای جز در گير شدن در پيکاری با اين هدف نيست، حتی اگر نتيجه آن از امروز قابل پيش بينی نباشد.
در " پديده کروبی“(۱) تاکيد کردم که روحانيت اگر چه خطر را درک کرده، ولی در مقابله با آن موضع واحدی ندارد: در حالی که بخشی از روحانيون نظير مصباح يزدی از هم اکنون به اردوی پيروزمندان روی آورده اند، هسته اصلی روحانيت به رهبری هاشمی – ناطق – خاتمی در تلاش برای احيای "خط امام" به سراغ موسوی رفته است و کروبی و شمار ديگری از روحانيون به راهکار "رويکرد به جامعه مدنی“ تمايل يافته اند و هم از اين رو مقايسه امکانات، راهکار ها و ظرفيت های موسوی و کروبی برای اتخاذ موضع درست از اهميت جدی برخوردار است.
برای سهولت بررسی می توانيم مساله را حل شده فرض کنيم و اصل را بر اين بگذاريم که در فردای انتخابات، موسوی و يا کروبی روانه کاخ رياست جمهوری شده اند و می خواهند برای تحقق برنامه هاو وعده های انتخاباتی خود اقدام کنند. آن ها بلافاصله با واکنش تند غده سرطانی - مافيای طبقه جديد - رو برو خواهند شد و احتمالا اين بار پروژه "هر روز يک بحران" جايگزين برنامه "هر نه روز يک بحران " خواهد شد چرا که حريف بسيار قوی تر از سابق و نيروی خودی به مراتب ضعيف تر از گذشته شده است.
جدای از وعده های زيبا، در اين که هردو کانديدا قصد دارند تنش در مناسبات خارجی را کاهش دهند، شاخک های مافيا در وزارت کشور، فرمانداری هاو استانداری ها را قيچی کنند، و همزمان در عرصه اقتصاد با حمايت ار بخش خصوصی و مهار رانت خواری دست به رفرم بزنند، تقريبا ترديدی وجود ندارد. ولی برای تحقق اين برنامه بايد کابينه ای "اين کاره " تشکيل شود و از مجلس اصولگرا که در حوزه نفوذ طبقه جديد است رای اعتماد بگيرد و هم از اين جاست که تفاوت امکانات موسوی و کروبی آشکار می شود. با سخنرانی آقای خامنه ای در مشهد اين خوش بينی در محافل سياسی پديد امد که بر اساس توافق های انجام شده ميان رفسنجانی، خاتمی و خامنه ای، مهندس موسوی به مثابه کانديد نظام به صحنه می ايد و برای انجام رفرم و مهار مافيا از حمايت آقای خامنه ای هم بر خوردار است و در نتيجه قادر به تشکيل دولتی اصلاح طلب – اصولگرا و انجام رفرم خواهد بود. اين خوش بينی اما چندان دوام نياورد و آقای خامنه ای در سنندج آب پاکی را روی دست همه ريخت و نشان داد که اگر توافقی هم صورت گرفته باشد او نمی خواهد و يا نمی تواند(به باور من تحت فشار مافيا نمی تواند) بدان پايبند بماند و در نتيجه مهندس موسوی که قرار بود مورد حمايت رهبری باشد، حالا بايد در اقيانوس کوسه ها تقزيبا تنها شنا کند. مهندس اما اين کاره نيست. او در هشت سال صدارتش همواره به حمايت "امام" متکی بود و تنها کاری که از او اصلا بر نمی ايد اين است که در بهارستان بالای چهار پايه برود و بگويد مجلس اين جاست. در نتيجه برای او دو راه بيشتر نمی ماند: يا کناره گيری و باز گشت به آتليه و يا تسليم شدن به مافيا و... و اين يعنی که مهندس موسوی پيش از ان که به مرحله مقابله با بحران ها برسد، يا بايد برود و يا تسليم شود.
اکنون ببينيم موقعيت شيخ مهدی کروبی چگونه می تواند باشد. برای شيخ اصلاحات از همان اغاز روشن بود که او نه می تواند به حمايت رهبری اتکا کند و نه امکانی برای تفاهم با مافيا دارد و در نتيجه فقط می تواند از يک طرف به جامعه مدنی متکی شود و از طرف ديگر با استفاده از ترس و وحشت روحانيت از سرداران قداره بند مافيا و موقعيت منحصر به فردش، خود را به نظام تحميل و نظام را متقاعد به همراهی کند. شيخ آگاهانه اين استراتژی را برگزيد(و بيهوده نيست که برخی از ناظران براين باورند که او به سيم آخر زده است) نگاهی به برنامه های کروبی، تعاملات او با گروه های اجتماعی مختلف، رويکرد او به تحزب، روشنفکران و کارشناسان و حساسيت عقاب وارش به تحرکات نظاميان، بيانگر اين واقعيت است که او می داند که روی شمشير راه می رود و برای تحميل کابينه ای مرکب از کرباسچی، نجفی و کارشناسان اصلاح طلبی نظير آن ها بايد بجنگد، عمامه بر زمين بکوبد و اگراين همه جواب نداد، به خفتی که بر خاتمی تحميل کردند، تن ندهد و عملکرد تا امروز شيخ اصلاحات نشان می دهد که اميدواری به ايستادگی او بی پايه نيست.واين احتمال که او بتواند در مقابل بحران سازی ها تاب بياورد و حاشيه نسبتا امنی برای کوشندگان جامعه مدنی فراهم کند، کم نيست.
به اين ترتيب می توان با قطعيت گفت که آقای کرونی که تا امروز در تعامل با روشنفکران و جامعه مدتی و در طرح مطالبات اقشار مختلف مردم، شگفتی افزيد، اگر به کاخ رياست جمهوری برود شانسش در مهار مافيا و متحقق کردن رفرم به طرز چشمگيری بيشتر از مهندس موسوی خواهد بود.
از آن جايی که قرار شد مساله راه حل شده فرض کنيم، ناچارا بايد روی پاسخ محتمل ديگر يعنی ابقای احمدی نژاد در مقامش نيز مکث کنيم. در چنين حالتی - که بايد اميدوار باشيم تا پيش نيايد، برنامه ای نظير تشکيل جبهه نجات ملی در دستور کار جنبش برای آزادی و دموکراسی قرار خواهد گرفت که هم موسوی – البته اگر از آتليه بيرون بيايد – و هم کروبی و هم بسياری ديگر، از جمله کوشندگان آن خواهند بود ودر نتيحه آن ها که در اين انتخابات از کروبی حمايت کردند درهر دو حالت می توانند سر خود را بالا بگيرند. ولی در همه حال رای دادن به موسوی در ۲۲ خرداد بی شباهت به شرط بندی روی اسب بازنده نخواهد بود و اين يعنی که شعار کد خدامنشانه "نه به احمدی نژاد، رای به کروبی يا موسوی " که از جمله به وسيله نهضت آزادی ايران مطرح شده، احتمالا مبتنی بر محاسبات ديگری است که برای من قابل فهم نيست.
(اخبار روز)
(1) http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=20859
apurmandi@yahoo.de
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد