logo





اخبار و گزارشات کارگری ۳ تا ۹ فروزدین ۱۳۹۴

دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۳۰ مارس ۲۰۱۵

خباروگزارشات کارگری8و9فروردین1394

- اخراج سه کارگر معدن زغال سنگ طزره بدلیل پیگیری مطالبات خودوهمکارانشان!

- کارگران ازکارمعلق شده کارخانه فولاد آذربایجان ایام نوروزراباتجمع درکارخانه سرمی کنند

- در پی تجمع اعتراضی ۵۰۰ کارگر قرارداد مستقیم،اداره کار دستورالعملی ۸ بندی را به مدیرعامل پتروشیمی تبریز ابلاغ کرد

- جا اندازی خصوصی سازی درمعدن سنگ آهن بافق با چراغ خاموش

- مرگ کارگری جوان درحین کاردرزعفرانیه

اخراج سه کارگر معدن زغال سنگ طزره بدلیل پیگیری مطالبات خودوهمکارانشان!

پنجم فروردین،سه کارگر معدن زغال سنگ طزره(البرز شرقی)به دلیل پیگیری مطالبات خودوهمکارانشان به طور موقت اخراج شدند.

به گزارش 9فروردین ایلنا، رمضان عرب عاملی،مجتبی میران و علیرضا نوروزی که اسفند ماه سال گذشته پیگیر مطالبات معوقه خود و سایر همکارانشان بودند، پنجم فروردین ماه سال جاری پس از حدود ۲۰ سال سابقه کار به طور موقت اخراج شدند.

به گفته یکی از کارگران، حقوق بیش از هزار کارگر معدن البرز شرقی از بهمن ماه سال گذشته به تعویق افتاده است. همچنین بیش از ۴ ماه است که بیمه کارگران به تامین اجتماعی پرداخت نشده و دفترچه‌های درمانی عده زیادی از کارگران فاقد اعتبار است.

کارگران می‌گویند سال گذشته با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، کارفرما وعده پرداخت بخشی از مطالبات کارگران را داد اما تا به امروز به وعده خود عمل نکرده است.

کارگران ازکارمعلق شده کارخانه فولاد آذربایجان ایام نوروزراباتجمع درکارخانه سرمی کنند

بنابه گزارش منابع محلی،کارگران ازکارمعلق شده کارخانه فولاد آذربایجان درایام نوروز هرروز برای روشن شدن وضعیتشان جهت بازگشت بکارودریافت حقوق ومطالبات عقب افتاده خود،درکارخانه تجمع می کنند.

حقوق ومطالبات کارگران کارخانه فولاد آذربایجان ازبهمن ماه93تاکنون پرداخت نشده است.

کارخانه فولاد آذربایجان در ۲۶ اردیبهشت سال ۹۳ توسط گروه مالی بانک ملت و یک شخص حقیقی خریداری شد، کارخانه فولاد میانه حدود ۵۷۳ کارگر دارد که از این تعداد حدود ۲۴۱ کارگر رسمی و حدود ۳۳۲ نفر کارگر قرارداد موقت هستند.

درقرارداد سازمان خصوصی سازی با خریداران تنها بر حفظ ۲۴۱ نفر کارکنان رسمی این مجموعه تاکید شده است.

۳۲ نفر از کارگران قراردادموقت کارخانه فولاد آذربایجان در آذر ماه سال 93با بهانه به کارگیری آنان در فاز ۲ (احیا) بدون دریافت حقوق و حق بیمه و با وعده بکارگیری مجدد در سال آینده از کار اخراج و از ورود آنان به کارخانه ممانعت به عمل آمد.

در ۲۷ بهمن سال گذشته نماینده خریداران کارخانه با اعلام شفاهی این موضوع که قرار داد ۳۰۰ نفر دیگر از کارگران این مجموعه از اسفند ماه سال جاری دیگر تمدید نخواهد شد، ضمن تاکید دوباره بر قرار داد منعقد شده و مسئولیت این شرکت تنها در قبال ۲۴۱ کارگررسمی، تمامی توافقات حاصله و مصوبات شورای تامین شهرستان مبنی بر حفظ اشتغال تمامی نیروهای این مجموعه را نقض و زیر سوال برد.

خریداران کارخانه با تاکید بر قرارداد منعقد شده این مجموعه صنعتی با سازمان خصوصی سازی همچنان بر ۲۴۱ نفر قید شده در این قرار داد پافشاری داشته و طی ماه های اخیر با اعلام شفاهی به تعداد ۳۰۰ نفر دیگر از کارگران بر تمدید نشدن قرار داد آنان سخن به میان آورده اند.

کارخانه فولاد آذربایجان به عنوان بزرگترین کارخانه فولاد شمال غرب کشور و تنها کارخانه تولید فولاد در آذربایجان شرقی به سال ۱۳۸۰ در زمینی به مساحت ۴۶ هکتار در سه کیلومتری جنوب شرق شهر میانه احداث شده است.

درهمین رابطه:

توقف تولید درکارخانه فولاد میانه پس ازواگذاری به بخش خصوصی،بلاتکلیفی شغلی کارگران وعدم پرداخت حقوق،عیدی ومطالباتشان!

پرداخت نشدن معوقات کارگران و بلاتکلیفی شغلی صدها نفر از کارگران کارخانه فولادمیانه آن‌هم در نزدیکی سال نو منجر به کلافه شدن و اعتراض آنها در محل کارخانه شده است.

به گزارش 22اسفند میانا، در حالی که اسفند متورم ۹۳ از نیمه گذشته است و اقشار مختلف مردم در پی خرید سال نو و ورود موفق و خوش‌یمن به فصلی تازه هستند، اما کارگران فولاد میانه نه‌ تنها امیدی به گرفتن عیدی ندارند، بلکه هنوز مشخص نیست که آیا معوقات‌شان پرداخت می‌شود یا خیر.

در حال حاضر روند مدیریتی کارخانه فولاد نیز بلاتکلیف باقی مانده و کارگران هر روز با حضور در محل کارخانه ای که هیچ گونه تولیدی ندارد از شرایط به وجود آمده در آستانه عید که می توانست بهترین زمان تولید و سود دهی باشد گلایه مند هستند.

در حال حاضر کارگران بدون اینکه مشغول هیچ گونه فعالیت باشند، صرفاً به خاطر حضور فیزیکی در کارخانه همه روزه در محل مسجد این مجموعه صنعتی دور هم جمع می شوند.

۲۴۱ کارگر رسمی و ۳۳۰ کارگر پیمانی در کارخانه فولاد آذربایجان که در شهرستان میانه واقع شده است مشغول به کارند. این کارخانه علی رغم نگرانی ‌های کارگران در پایان آذر ماه به بخش خصوصی واگذار شده است.

از زمان واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی تعداد ۳۳۰ نفر از کارگران این مجموعه به حالت معلق از کار درآمده اند و وضعیت فعلی کارخانه به دلیل اختلاف بوجود آمده میان خریداران و سازمان خصوصی سازی این مجموعه به حالت تعطیل کشانده است.

خبرهای رسیده حاکی از این موضوع است که خریداران و مدیرعامل این روزها در محل کارخانه حضور نیافته و این مجموعه صنعتی همچنان بدون قعالیت باقی مانده است.

نماینده کارگران کارخانه فولاد ضمن ابراز تاسف از روند طی شده در شش ماهه گذشته و از زمان شروع بکار بخش خصوصی با بیان این موضوع که ظرفیت اسمی تولید کارخانه فولاد میانه در سال ۵۵۰ هزار تن می باشد، خاطرنشان کرد: متاسفانه آمار تولید شش ماهه آخر کارخانه چیزی در حدود ۶۸ هزار تن بوده است.

وی با اشاره به قرار گرفتن در آستانه سال نو، از پرداخت نشدن حقوق و پاداش کارگران کارخانه فولاد از ابتدای بهمن ماه سال جاری خبر داد و افزود : بلاتکلیف ماندن وضعیت شغلی ۳۳۰ نفر از کارگران و نبود امنیت شغلی و همچنین تاکید و پافشاری خریداران این مجموعه در قبال ۲۴۱ نفر قید شده از قرار داد، همچنان وضعیت معیشت این افراد زیر سوال رفته است.

از این مسائل که بگذریم، بسیاری از ۳۳۰ نفر کارگر این مجموعه صنعتی مستاجر و صاحب خانواده و فرزند هستند و یا قسط خانه و اقساط دیگر را باید پرداخت کنند،که متاسفانه شرایط بوجود آمده باعث گردیده تا این کارگران از بهمن ماه سال جاری معوقات و عیدی خود را هم دریافت ننمایند و جیب خالی به استقبال عید نوروز بروند.

سوای از اینکه مسئولین شهرستان تاکنون چه اقداماتی کرده اند و مشخص شدن نتیجه آن چه مدت به طول می انجامد، و اینکه مسئولین این کارخانه با چه چیزی لج بازی می کنند، واقعیت این است که روزگار زمستانی کارگران اخراج شده کارخانه فولاد میانه مانند شب های بلندش تیره است و بار ضعف مدیریتی کارخانه و روند کند اقدامات انجام گرفته، بر دوش کارگران زحمتکش است و دود بی کفایتی ها به چشم کارگران می رود.

هنوز هم کارگران حتی بارقه امیدی برای بهبود وضعیت خود نمی بینند و از روی ناچاری منتظر نشسته اند و چشم به آینده نه چندان روشن دوخته اند.

در پی تجمع اعتراضی ۵۰۰ کارگر قرارداد مستقیم،اداره کار دستورالعملی ۸ بندی را به مدیرعامل پتروشیمی تبریز ابلاغ کرد

در پی تجمع اعتراضی هفته گذشته بیش از ۵۰۰ کارگر قرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز، مدیرکل اداره کار آذربایجان شرقی دستورالعملی ۸ بندی را به مدیرعامل این کارخانه ابلاغ کرد.

به گزارش 9فروردین ایلنا، این دستورالعمل ۸ بندی نه تنها بر تغییر تعدادی از بندهای قرارداد کار کارگران قرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز تاکید دارد که خواستار بازبینی طرح طبقه بندی مشاغل در این کارخانه شده است.

این دستورالعمل ۸ بندی پس از آن به مدیرعامل پتروشیمی تبریز ابلاغ شد که او با شروع سال نو از ورود بیش از ۵۰۰ کارگر قرارداد مستقیم به کارخانه جلوگیری کرد. ممنوعیت ورود این کارگران به کارخانه که همگی در بخش تعمیرات و نگهداری مشغول به کارند به دلیل خودداری‌شان از امضای قرارداد کار جدید بود.

یکی از کارگران در زمان ممنوعیت ورود به کارخانه گفته بود «کارگران قرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز بیش از این حاضر نیستند با قراردادهای موقت یکساله به کار ادامه دهند و با دریافت دستمزدی معادل یک چهارم دستمزد کارکنان رسمی، احساس تبعیض کنند.»

بر اساس این گزارش، کارگران در چهار روز ابتدایی سال نو مقابل درب ورودی کارخانه تحصن کردند و روز پنجم با آغاز به کار ادارات دولتی بعد از تحصن مقابل درب ورودی کارخانه به اداره کار مراجعه کردند.

کارگران معترض می‌گویند با اجرای دستورالعمل ۸ بندی، فاصله فاحش دستمزد‌ها در پتروشیمی تبریز بین کارگران قراردادی و کارکنان رسمی کاهش پیدا می‌کند.

جا اندازی خصوصی سازی درمعدن سنگ آهن بافق با چراغ خاموش

تعویض پلاک ماشین های دولتی و نصب پلاکهای خصوصی درمعدن سنگ آهن مرکزی بافق

منابع محلی از تعویض پلاک ماشین های دولتی و نصب پلاکهای خصوصی درمعدن سنگ آهن مرکزی بافق دراسفندما93،خبرداده اند.

این در حالی است که مسئولان دولت گفتند 28.5 درصد از شرکت سنگ آهن مرکزی بافق دولتی است.آیا ماشین های این معدن اموال دولتی نیست؟

مرگ کارگری جوان درحین کاردرزعفرانیه

امروز صبح بدنبال فرو ریختن سقف بر روی یکی از کارگران در خیابان زعفرانیه، خیابان نیاز زاده، کوچه کوهکن یک کارگر26ساله اهل افعانستان جانش را ازدست داد.

رامین نائب پور رئیس ایستگاه 64 در این باره گفت: در محل حادثه یک ساختمان در حال ساخت 6 طبقه مشاهده می شد که کارگران در حال ساخت سقف قسمت منتهی به پشت بام بودند که ناگهان سقف تخریب شده و بر روی سر یکی از کارگران فرو ریخته بود.

وی افزود: آتش نشانان به سرعت ایمن سازی های لازم را انجام داده و عملیات آوار برداری را آغاز کردند و با رعایت اصول ایمنی کارگر را از زیر خاک و آجر بیرون کشیده و تحویل امداد گران اورژانس قراردادند.

رئیس ایستگاه 64 خاطرنشان کرد: متاسفانه در این حادثه کارگر جوان به تائید امدادگران اورژانس بر اثر شدت جراحت وارده جان خود را از دست داد.

نهم فروردین ماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

*************

اخباروگزارشات کارگری6و7فروردین 1394

- پیام سال نو سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

- سرپیام پیام سندیکای شماره 36 اسفند ماه 1393

- زیروبم زندگی در خانه ۳۵متری یک خانواده کارگری در خیابان قصرالدشت

حقوقم به برج نرسیده تمام می‌شود

- کاهش32.1 و 30 درصدی ارزش ریال در سال های 2013 و 2014

- ریزش چاه موجب مرگ یک کارگر شد

- تعداد جان باختگان حادثه تصادف سرویس حامل کارگران فصلی درپارسیان به 2نفررسید!

پیام سال نو سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

کارگران، فعالان و تشکل های کارگری!

در حالی به استقبال بهار میرویم که بیکاری، تورم و پرداخت نشدن بسیاری از دستمزدهای ناچیز که به گفته مسئولان دستمزدهای زیر خط فقر هستند گریبان اکثریت کارگران ایران را گرفته است. باز هم چون سال های گذشته وعده هایی از سوی مسئولان به عموم مردم و کارگران و زحمتکشان داده میشود "که در سال جدید خبری از گرانی نیست و تورم مهار خواهد شد". این در حالی است که ما شاهدیم در پایان سال 93 بخش های زیادی از کارگران حتی مبالغ ناچیز عیدی خود را دریافت نکرده اند و همچنان دستمزدهای معوقه از یک ماه تا دو ماه و سه ماه و بیشتر از سوی کارفرمایان پرداخته نشده است.

ما کارگران شرکت نیشکر هفت تپه با تبریک سال نو امید آن را داریم که همگی در سال جدید، شاهد کسب مطالبات بیشتری توسط کارگران در ایران و جهان باشیم. ما بدینوسیله از تمام کارگران و فعالان کارگری و تشکل های جنبش کارگری میخواهیم در سال جدید بیش از پیش برای رفع مشکلات و ناعدالتی های موجود و تنها وتنها با اتکا به نیروی کارگری خود و با اتحاد و همبستگی در راه ایجاد و یا تقویت تشکل های مستقل خودمان بکوشیم تا بتوانیم به یک زندگی همراه با آسایش و رفاه برای عموم مردم جامعه دست بیابیم.

به امید همبستگی و پایداری هرچه بیبشتر و به امید تلاش بیشتر برای آزادی کارگران و فعالان کارگری زندانی

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

دوم فروردین سال نود و چهار خورشیدی

سرپیام پیام سندیکای شماره 36 اسفند ماه 1393

باز هفت سین سرور

ماهی و تنگ بلور

سکه و سبزه و آب

نرگس و عطر گلاب

باز هم شادی عید

آرزوهای سپید

باز لیلای بهار

باز مجنونی بید

باز گل مست غرور



باز باران بهار

باز اسفند و گلاب

باز شیدایی ناب

خنده و شوق و امید

باز نوروزسعید

فرا رسیدن هنگام شادمانی های عید باستانی ایرانی و سنت دیرین نوروز بر یکایک هم میهنان ، زحمتکشان ، هم زبانان و خوبانی که چشمانتان را به خواندن و دیدن این نوشتار رنجه فرمودید شاد باش عرض می کنیم. در سال پیش رو آرزومندیم رویای اتحاد زحمتکشان برای دستیابی به جامعه ای انسانی جامه عمل پوشد تا هیچ مرد و زن زحمت کش کارگر، پرستار وآموزگار در هیچ گوشه ای از دنیا پنجه در پنجه فقر نیافکند…کودکی در گوشه خیابان نمیرد ، کارگری در سفر کاری جان نبازد ، معلمی به دست شاگردانش کشته نشود، دکل بانی بالای دکل نسوزد و…

دوستان کارگر ! دستمزد هایی که امسال برایمان در نظر گرفته شد به اندازه پول تو جیبی یک روزه آقایان وآقازاده ها هم نیست. چگونه فکر می کنند که ما می توانیم با این دستمزد اندک زندگی کنیم؟ فقط از مغزهایی این فکرها ترواش می کند که انسان را نه انسان بلکه ابزاری برای تولید می بینند.

ثروتی که از ما در پرونده های گوناگون پیدا و پنهان به یغما برده می شود به راستی اگربه نسبتی مساوی بین فرد فرد کارگران تقسیم میشد چه میزان در کاهش فقر،تبعیض، فحشا ،جرایم و ایجاد امنیت می توانست مفید باشد؟ و چه اندازه عاقلانه می نمود اگر به جای آنکه چندین برابر مزد کارگران برای سرکوبی به چماق داران و زندانبانان پرداخت شود، به موقع و به اندازه ، به خود کارگر بپردازند.

ارزنده تر آن که نوابغ اقتصادی ایران به بیان ساده و با راست گویی برآوردی حقیقی از حجم پول درگردش واعتبار واقعی صندوق دولت داشته باشند و رقم درست خط فقر راستین را به عرضتان برسانند تا بدانیم تورم و خط فقر با چه نسبتی رشد می کنند. درسال 93 حوادث شغلی ، اخراج و زندان و عقب افتادن حقوق کارگران نسبت به سال گذشته رشدی سرسام آور داشت. اجرای فرامین صندوق بین المللی پول و سرمایه داری جهانی ،جز این نخواهد بود.

امسال می خواهیم نه تنها با شما کارگران ، بلکه با آقای حسن روحانی از جانب شما گفتگویی داشته باشیم.

آقای روحانی ، برای ما کارگران امکان نداشت برایتان یک به یک پیام بفرستیم و می دانیم برای بسیاری ازمعلمان، پرستاران و رانندگان و معدنچیان هم این ممکن نمی شد، پس ازاین راه به شما می گوییم:

تا ما دیده ایم ، پست ریاست جمهوری همانند صندلی اتوبوس است که پس از چندی در ایستگاهی باید آن را ترک کرد.هر رییس جمهوری که بیاید چندی بر این صندلی و آن ساختمان راهبری می کند و می رود و همه رفتگان ریاست جمهوری بی هیچ استثنا به عدم مدیریت صحیح و حیف و میل و…. متهم شده اند. شوربختانه عملکرد روسای جمهور در کشورمان تاکنون چنین بوده است.

آقای روحانی شما به خوبی می دانید ریاست جمهوری و ریاست دولت می تواند دروازه حکومت بر قلبها باشد آنجا که هر ایرانی با دل و زبان به خدمات شما گواهی دهد چه باک از تهمت؟ مقامی چند روزه شما را خوش تر می آید یا حکومتی چون ، امیرکبیر، ماندلا و گاندی بر قلبهای یک ملت؟ مطمئن باشید افکار عمومی یعنی مردم ، کارگران، معلمان و پرستاران در کنار رانندگان ، کارمندان و معدنچیان به مدد رسانه های جمعی شاهد و ناظر کارکردهای شما هستند و می فهمند….می پرسیم که پرسش جرم نیست…

آیا خورد و خوراک و پوشش خانواده شما و آقای وزیرکار با خانواده یک کارگر و یا روستایی و یا خانواده ای در محله شوش تهران زندگی می کند یکسان است ؟ آیا نباید خانواده هایمان از مزایایی که شما استفاده می کنید ، استفاده کنند؟ و فرزندان ما، مدارسی همچون مدارس فرزندان شما داشته باشند؟ آموزه های دینی سالهاست به ما آموخته اند که چگونه مدیران جامعه کیسه نان به دوش در دل تاریکی به مدد فقرا می رفتند و در سطحی همانند فقیرترین مردم کشور خود روزگار می گذراندند. شما چطور؟ آیا ین آموزه های دینی را شنیده اید و عمل می کنید؟ برای ما روشن کنید که چرا یک کارگر ایران خودرو و یا راننده اتوبوس باید با دستمزدی این چنین روزگار بگذراند ولی مدیران این شرکت ها با ثروت تولید شده همین کارگر در نوروز در دبی و ترکیه و اروپا خوش بگذرانند؟ آیا این ، آن عدلی است که در قانون اساسی نوشته شده است؟ آقای روحانی ما نمی دانیم نوروز را شما و آقای ربیعی در کجا خواهید گذارانید اما پس از نوروز آماری بگیرید از مقصد سفر نوروزی وزیران، استانداران ، وکلای مجلس ، مدیران کل ، که نوروز کجا بودند و چه هزینه ای برای روزهای نوروز کرده اند؟ و این هزینه ها چند برابر دستمزد ماهانه یک کارگر است.

در روزهای نوروز به این فکر کنید که چه تعداد کارگر با سیاست های شما بیکار شده اند، چه تعداد ماه هاست حقوق عقب افتاده اشان را نگرفته اند و چگونه شرمنده خانواده هایشان سر سفره هفت سین می نشینند ؟ آیا عدالت این است؟ فکر کنید چرا فاصله طبقاتی پس از 36 سال این چنین زیاد شده است؟ آیا ما به وظایف مان عمل ننمودیم و از امنیت ملی مان دفاع نکردیم؟ فرزندانمان را به جنگ نفرستادیم؟ یا شما در این 36 سال به عوض تقسیم قدرت و ثروت با مردم عمل نکردید که چنین فاصله طبقاتی زیاد شد؟ می دانیم در سال آینده بازهم گرانی و بیکاری بر خانواده های ما از طریق سیاست های شما افزایش خواهد یافت و فعالان سندیکایی و اجتماعی را تحت فشار خواهید گذاشت. اما آنچه وظیفه انسانی ماست دفاع از حقوق کارگریمان است که همانا امنیت ملی ماست.

ما بازهم اعتصاب، تجمع خواهیم کرد و بازهم مامورین امنیتی شما چه در محل کار و چه در خانه به سراغمان خواهند آمد. باکی نیست.

بنگرید که امروز قضاوت مردمی بین عملکرد میرزا آقاخان نوری و امیر کبیر- دکتر محمد مصدق و شاه چگونه فرق می گذارد . تاریخ خواهد نوشت که هرکدام از ما چگونه به وظایف خود عمل کردیم و بی تردید نوادگان شما در پیش نوادگان مردم ایران سربلند نخواهند بود.

تحریریه پیام سندیکا

زیروبم زندگی در خانه ۳۵متری یک خانواده کارگری در خیابان قصرالدشت

حقوقم به برج نرسیده تمام می‌شود

می‌گوید که با خانواده ۴نفره‌ام، کمِ‌کمِ باید در ماه ۳میلیون و نیم (تومان) درآمد داشته باشم، شاید بتوانم مثل بقیه زندگی کنم. من «صورتم را با سیلی سرخ می‌کنم» از جاهای دیگر زندگی‌ام کم می‌کنم و از هزینه‌های ضروری می‌زنم تا بتوانم شرایط قابل تحملی در خانه‌ام به‌وجود آورم. حدود یک‌میلیون و هفتصد و هشتصد هزار تومان کمبود دارم. من از لباسم دارم می‌زنم، از دارویی بچه‌هایم که تجویز پزشک است و توان خریدش را ندارم، می‌زنم، از گوشت و شیر و میوه حتی می‌زنم... من هیچ رفاهی ندارم، حتی یک مسافرت نمی‌توانم با همسر و بچه‌هایم بروم! سینما رفتن که رفاه نیست! گاهی آن را هم نمی‌توانیم برویم. من ۲سال یک‌بار هم مسافرت نمی‌روم

«همیشه دوست داشتم

ساعت‌ها در ارتفاعی بالا‌تر از شهر بایستم

و در انبوه ساختمان‌ها

دنبال خانه کسی بگردم

که دوستش دارم...

برای همین کارگر شدم! *»

می‌گذرم از تراکم دستفروش‌ها و هیاهوی انباشته در پیاده‌روهای شهر. در میانه اسفند ۱۳۹۳ به دیدن سعید مختاری‌اصل، کارگر شهرداری می‌روم. کسی که «پیش از به‌دنیا آمدن هم کارگر بود*» پدرش کارگر خیاطی بود، خودش هم از کودکی در کارگاه پدر کار می‌کرد! کارگری که در خانه محقر ۳۵متری اجاره‌ای در خیابان قصرالدشت، منتظر است تا درباره زندگی کارگری، دستمزد، مخارج و البته آرزو‌هایش برای خانواده با او به گفت‌و‌گو بنشینم.

برخلاف بیشتر کارگران، او از قانون کار سر درمی‌آورد و حقوق خود را می‌شناسد. کتابچه قانون کار روی میز کوچکش این را می‌گوید اما این آگاهی در زندگی‌اش نمود ندارد. خانه تنگ و کوچکش برای ۴نفر جای کمی است. اتاق پذیرایی و آشپزخانه اپن نقلی البته با مبلمان سبکی، تنگتر هم شده است. اتاقی مربع‌شکل پر از کتاب‌ها و لباس‌های روی هم ریخته، با ۲ صندلی کوچک جایی برای گفت‌وگو است. صندلی کودک را خودش می‌نشیند، صندلی بزرگ‌تر را من! همسر و دختربچه آقای مختاری در خانه‌اند، پسرش اما دیر‌تر به خانه می‌آید «از کتابخانه برمی‌گردد، پشت کنکور است».

او رویاهای برآورده نشده کم ندارد. آرزو می‌کند، روزی بتواند بچه‌هایش را در مدرسه‌ای ثبت‌نام کند که بتوانند خوب تحصیل کنند و مثل او کارگر نشوند! می‌گوید: جلوی پسرم شرمنده شدم که نتوانستم در کلاس‌های کنکور ثبت ‌نامش کنم. دلم می‌خواست خانه‌ای داشتم که ۴نفر اعضای خانواده با کمبود اتاق مواجه نباشند و شب آرام بخوابند. او می‌گوید: همسرم هیچ ‌وقت نتوانسته لباس‌های موردعلاقه‌اش را بپوشد، البته او همیشه مراعات حال من را می‌کند اما من نمی‌توانم برایش کاری بکنم.

او دستش «به شاخه هیچ آرزویی نرسیده» است ولی می‌گوید: زندگی خیلی از کارگران از من بد‌تر است اما من کاری که می‌خواهم بکنم این است که فرزندانم مثل من نشوند اما با درآمدی که دارم نمی‌توانم کاری بکنم.

سعید برخلاف پدرش که هر روز وقتی به خانه می‌آمد، دست‌هایش پر بود از پاکت‌های میوه و غذا، خیلی روز‌ها با دست‌خالی به خانه برمی‌گردد. او می‌گوید: «پدرم، در خانه را با پا باز می‌کرد.» اشاره‌اش به مثلی ایرانی است که توصیفی اینچنینی از «مرد» دارد که وقتی وارد خانه می‌شود، دست‌هایش پر است و مجبور است با پا در خانه را باز کند! سعید می‌گوید: «دیگر دوران پدرهای ما گذشته است. حالا دیگر آن‌ها رویایی شده‌اند و من و خیلی از کارگران دیگر اینطور نیستیم و در خانه را با پا باز نمی‌کنیم چون دست‌هایمان خالی است!» حقوق من «بخور و نمیر» است. من و خیلی از کارگران دیگر فقط می‌توانیم زندگی کنیم و آن رفاه حداقلی که کارمندان ما در شهرداری یا جاهای دیگر از آن برخوردار هستند را نداریم.

در لابه‌لای حرف‌های سعید، این نکته مثل جرقه‌ای می‌درخشد. اینکه وقتی توقع افزایش حقوق به‌وجود می‌آید، شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود و مفاهیمی مثل «تورم، افزایش هزینه‌های زندگی، گرانی و...» شکل زمخت بدریخت ‌تری پیدا می‌کنند. به واژه «حداقلی» فکر می‌کنم و اینکه حداقلی چقدر واژه‌ای کارگری است. من در فکرم و سعید به کتاب‌های ریخته در کارتون گوشه اتاق خیره می‌شود. با انگشت اشاره‌اش نشان می‌دهد و می‌گوید: فرزندانم بزرگ شده‌اند. روزبه‌روز که قد می‌کشند، هزینه‌های زندگی‌ام افزایش پیدا می‌کند. الان دو فرزند دارم که یکی از آن‌ها در آستانه کنکور است و دیگری هم درس می‌خواند. هزینه‌های اداره این‌ها از توان جیب من خارج است. دولت همین چند روز پیش اعلام کرد که قصد دارد برق را گران کند. آیا این گرانی در حداقل حقوق من محاسبه شده است؟ ماجرای جالبی است، سالی یک ‌بار دستمزد من کارگر افزایش پیدا می‌کند،‌‌ همان سال چندین‌بار تورم بالا می‌رود! حالا نان هم گران شده است. در قدیم می‌گفتند «نان و پنیری هست، می‌خوریم» اما واقعیت این است که حالا آن نان را هم نمی‌توان بر سفره آورد.

منطقه قصرالدشت منطقه کارگرنشینی است. سعید کارگران زیادی را می‌شناسد که به معنای واقعی کلمه فقیر هستند و حتی «به نان شب محتاجند.» می‌گوید: وضعیت جغرافیایی قطعا بر فرهنگ زندگی ما و فرزندانمان اثرگذار است. حتما وضعیت آینده بچه‌های ما را با مشکل مواجه می‌کند. سعید مختاری ۱۸سال است که به شکل رسمی کار می‌کند. می‌گوید: چندسال هم پیش پدرم کار کردم و تغییرات قیمت و دستمزد همیشه در طول این سال‌ها بوده ولی این افزایش دستمزد بسیار نامحسوس بوده است. در چندسال اخیر وضعیت ما بسیار خرابتر از قبل شده و اصلا قابل مقایسه نیست. اجاره مسکن، هزینه‌های کمرشکن زندگی و افزایش چندمرحله‌ای قیمت اجناس در طول یک‌سال، امنیت خانواده و حتی سلامت ما را تهدید می‌کند.

در قانون کار تنها یکبار دستمزد در طول سال تغییر می‌کند اما همه شاهدیم که در سال‌های اخیر قیمت‌ها در طول سال چندین برابر شده است. او می‌گوید که با خانواده ۴نفره‌ام، کمِ‌کمِ باید در ماه ۳میلیون و نیم (تومان) درآمد داشته باشم، شاید بتوانم مثل بقیه زندگی کنم. من «صورتم را با سیلی سرخ می‌کنم» از جاهای دیگر زندگی‌ام کم می‌کنم و از هزینه‌های ضروری می‌زنم تا بتوانم شرایط قابل تحملی در خانه‌ام به‌وجود آورم. حدود یک‌میلیون و هفتصد و هشتصد هزار تومان کمبود دارم. من از لباسم می‌زنم، از داروی بچه‌هایم که تجویز پزشک است و توان خریدش را ندارم، می‌زنم، از گوشت و شیر و میوه حتی می‌زنم... من هیچ رفاهی ندارم، حتی یک مسافرت نمی‌توانم با همسر و بچه‌هایم بروم! سینما رفتن که رفاه نیست! گاهی آن را هم نمی‌توانیم برویم. من ۲سال یکبار هم مسافرت نمی‌روم. حالا نوروز در پیش است و من نمی‌توانم دست زن و بچه‌ام را بگیرم و به نزدیکترین شهر تهران بروم چون توان تحمل این هزینه‌ها را ندارم. من انتظار هتل ۵ستاره را ندارم اما یکی نباید به زن و بچه من هم فکر کند که آن‌ها هم مثل بقیه مردم دوست دارند غذای خوب بخورند، مسافرت بکنند و لباس شیک بپوشند؟

سعید با افسوس نسبت به وعده‌هایی که دائم داده می‌شوند، می‌گوید: بیشتر اوقات آبروی ما کارگر‌ها جلوی خانواده‌هامان می‌رود. خانه من را دارید می‌بینید. من در ۳۵متر با پسر بزرگم که باید دانشجو شود زندگی می‌کنم. آیا این ۳۵م‌تر جا کفاف این را می‌دهد که پسرم خودش را برای کنکور آماده کند؟ من حتی نتوانستم پول کلاس کنکور فرزندم را پرداخت کنم. با این حقوقی که دارم چطور می‌توانم او را کلاس فلان موسسه ببرم که بچه‌های همکلاسی‌اش می‌روند؟ این وضعیت باورنکردنی نیست این واقعیت زندگی من است. ما کارگران زندگی عادی نداریم. زندگی ما حالا فقط بخور و نمیر است.

ساعت از ۸شب گذشته است. باید برای خداحافظی آماده شویم که سعید رو می‌کند به من و می‌گوید: چند روز پیش رفته بودم قصابی تا بعد از مدت‌ها گوشت بخرم. زنی به همراه فرزندش آمده بود گوشت بخرد. زن یک کارگر بود که می‌شناختمش. اندازه کف دست بچه گوشت چرخ‌کرده گرفت و رفت. نداشت که بیشتر بگیرد. خیلی‌ها در این محله شب‌ها گرسنگی می‌کشند. این افسانه نیست. باور کنید ما کارگران روزمره زندگی می‌کنیم. ما داریم از دست می‌رویم، حقوق ما کارگران به اجاره هم نمی‌رسد چه برسد به خوردن!

از خانه خارج می‌شوم، بوی تند غذا می‌پیچد توی دماغم. زیر لبم می‌خوانم؛

یک درخت می‌تواند بستنی باشد با طعم طالبی

ماه یک تخم‌مرغ آپز

آفتاب، سیب‌زمینی پوست‌کنده

سنگفرش‌ها، شیرینی

با طرح‌های مختلف و خوشمزه

ابر‌ها می‌توانند یک بشقاب برنج باشند

آدم‌ها همین‌طور

تن‌ها به شرطی که کاملا بی‌پول باشی

و گرسنه در خیابان قدم بزنی!

*شعری از سابیر هاکا

منبع-تامین24-6فروردین

کاهش32.1 و 30 درصدی ارزش ریال در سال های 2013 و 2014

ارزش ریال در سال های 2013 و 2014 به ترتیب 32.1 درصد و 30 درصد کاهش داشته است.

به گزارش 7فروردین تسنیم، بانک جهانی در گزارشی از تغییر ارزش پول های ملی مهم در فوریه 2015 اعلام کرد ارزش ریال ایران در برابر دلار طی این ماه 1.5 درصد افت داشته است.

ریال ایران در ماه ژانویه نیز 1.5 درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داده بود.

بر اساس این گزارش ریال ایران که طی دو سال گذشته از نظر افت ارزش خود در جهان جزو یکی از دو پول ملی نخست بوده است در ماه فوریه 2015 از این نظر وضعیت بهتری داشته است.

ارزش ریال در سال های 2013 و 2014 به ترتیب 32.1 درصد و 30 درصد کاهش داشته است.

بیشترین افت ارزش در فوریه 2015 مربوط به پول ملی برزیل بوده است. ارزش پول ملی برزیل در برابر دلار طی این ماه 6.5 درصد کاهش داشته است که بیشترین کاهش ارزش در بین پول های ملی است.

نیجریه از این نظر در رتبه دوم و ترکیه در رتبه سوم قرار داشته اند. ارزش پول ملی نیجریه در فوریه 2015 بالغ بر 6.4 درصد کاهش داشته است. لیر ترکیه نیز در این ماه 5.2 درصد از ارزش خود را از دست داده است.

ریال ایران در میان 27 پول ملی که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته اند از نظر افت ارزش رتبه هفتم را به خود اختصاص داده است.

ارزش یورو در برابر دلار طی فوریه امسال 0.3 درصد،‌ ارزش یوان چین 0.5 درصد، و ارزش پوند مصر 4.3 درصد کاهش داشته است. اما ارزش پوند انگلیس 1.2 درصد، ارزش روبل روسیه 0.5 درصد و ارزش روپیه هند 0.2 درصد رشد داشته است.

ریزش چاه موجب مرگ یک کارگر شد

ریزش دیواره چاه فاضلاب در یکی از مناطق شهر دزفول موجب مرگ یک کارگر شد.

به گزارش7فروردین ایرنا بنقل از روابط عمومی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری دزفول این حادثه ساعت هشت و 36 دقیقه صبح امروز در خیابان عدالت این شهر زمانی که این کارگر در درون چاه در حال حفاری بود، رخ داد.

مدیر عامل سازمان آتش نشانی دزفول علت وقوع این حادثه را سست بودن دیواره جداره چاه فاضلاب عنوان کرد و گفت: در این حادثه که در عمق هشت متری اتفاق افتاد کارگر زیر حدود یک تن خاک خفه شد.

تعداد جان باختگان حادثه تصادف سرویس حامل کارگران فصلی درپارسیان به 2نفررسید!

در این حادثه دلخراش یک بانوی 60 ساله در دم جان باخته و یک دختر 14 ساله نیز با وجود تلاش بسیار، به دلیل خونریزی شدید داخلی پس از اعزام به بیمارستان جان خود را از دست داد.

در اثر واژگونی یک دستگاه مینی بوس حامل کارگران کشاورزی در محور اصلی روستای بهده به سمت پارسیان در هرمزگان دو نفر کشته و 22 نفر زخمی شدند.

به گزارش 6فروردین ایرنا از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، این حادثه روز چهارم فروردین ماه در مسیر مذکور اتفاق افتاده است.

براساس اعلام این دانشگاه ، مینی بوس مذکور حامل کارگران مزرعه کشاورزی روستای کناردان پارسیان بوده که در محور اصلی روستای بهده به سمت پارسیان از مسیر اصلی خارج و واژگون شده است.

مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان روز پنجشنبه در این خصوص گفت: در این حادثه دلخراش یک بانوی 60 ساله در دم جان باخته و یک دختر 14 ساله نیز با وجود تلاش بسیار، به دلیل خونریزی شدید داخلی پس از اعزام به بیمارستان جان خود را از دست داد.

شهرستان پارسیان در 400 کیلومتری غرب بندرعباس مرکز استان هرمزگان واقع شده است.

هفتم فروردین ماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

*****************

اخباروگزارشات کارگری4و5فروردین1394

- تشدید فشار بر فعالان کارگری محکوم است

- صدها کارگرقرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز سال نورابا اعتراض به تحمیل قرارداد موقت آغازکردند!

- پیام سندیکا شماره هفت به زبان انگلیسی ( مسنجر) منتشر شد!

- درخواست 50میلیون تومانی یک شرکت هواپیمایی برای انتقال یونس عساکره به تهران!

- زخمی وکشته شدن23کارگر فصلی گوجه چین بدنبال تصادف مینی بوس سرویس رفت وآمد!

تشدید فشار بر فعالان کارگری محکوم است

سال 1393 ، شاهد گسترش اعتراضات کارگری علیه بی‌عدالتی‌ها بودیم. هزاران کارگر در اعتراض به خصوصی‌سازی، بیکاری، دستمزدهای معوقه، نداشتن و پرداخت نشدن حق بیمه، تعطیلی مراکز تولید و آزادی کارگران بازداشت شده ... تجمع، تحصن و اعتصاب کردند. گسترش دستگیری و محکومیت‌های کارگران و فعالان کارگری، صدور حکم زندان و شلاق برای کارگران اعتصابی و هم چنین صدور حکم‌های زندان سنگین برای فعالان کارگری در ماه آخر سال گذشته، نشان از تشدید فشار بر کارگران دارد.

محکومیت سنگین جعفر عظیم‌زاده و جمیل محمدی دو تن از اعضای "اتحادیه آزاد کارگران" در اسفند ماه، دستگیری فردین میرکی، یدی صمدی، زانیار مرادی در سنندج که با وثیقه آزاد شده‌اند و هم چنین دستگیری کوروش بخشنده از فعالان کارگری قدیمی که هم چنان در بازداشت به سر می‌برد، حاکی از این است که دور جدیدی از بگیر و ببندها در پیش است.

تهدید فعالان کارگری به اجرای حکم‌هایی که از قبل صادر شده، ممنوع‌القلم کردن فعالان کارگری و گسترش فیلترینگ سایت‌های تشکل‌های مستقل از مواردی است که می‌تواند در همین راستا ارزیابی شود.

کانون مدافعان حقوق کارگر ضمن محکوم کردن این اعمال، هشدار می‌دهد که این رفتارها نمی‌تواند از گسترش اعتراضات کارگری جلوگیری کند. اعتراضاتی که با تحمیل بی‌حقوقی به کارگران و تحمیل حداقل دستمزدی که کفاف یک سوم مخارج زندگی یک خانواده‌ی کارگری راهم نمی‌دهد، به طور قطع در سال آینده گسترش خواهد یافت.

رشد فزاینده‌ی بیکاری و گسترش فقر و سیه‌روزی کارگران را نمی‌توان همواره با سرکوب اعتراضات و دستگیری و محکومیت فعالان کارگری پاسخ گفت.

کانون مدافعان حقوق کارگر

فروردین 1393

صدها کارگرقرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز سال نورابا اعتراض به تحمیل قرارداد موقت آغازکردند!

بیش از ۵۰۰ کارگر پتروشیمی تبریز صبح امروز (چهارشنبه ۵ فروردین) در اعتراض به ممانعت کارفرما از ورودشان به کارخانه در اداره کار این شهر تجمع کردند.

به گزارش5فروردین ایلنا،مدیرعامل پتروشیمی تبریز از ابتدای سال ۹۴ تا این لحظه از ورود صد‌ها کارگر قرارداد مستقیم به کارخانه جلوگیری کرده است.

ظاهرا ممنوعیت ورود این کارگران به کارخانه که همگی در بخش تعمیرات و نگهداری مشغول به کارند خودداری‌شان از امضای قرارداد کار جدید بوده است.

یکی از کارگران که نخواست نامش فاش شود در این باره گفت «کارگران قرارداد مستقیم پتروشیمی تبریز بیش از این حاضر نیستند با قراردادهای موقت یکساله به کار ادامه دهند و با دریافت دستمزدی معادل یک چهارم دستمزد کارکنان رسمی، احساس تبعیض کنند».

کارگران ناراضی با استناد به تبصره‌های ۱ و ۲ ماده ۷ قانون کار معتقدند چون ماهیت کارشان دائمی است کارفرما ملزم است با آن‌ها قرارداد دائمی منعقد.

تبصره یک ماده ۷ قانون کار می‌گوید «حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آن‌ها جنبه "غیر مستمر" دارد توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید» و تبصره ۲ همین ماده صراحت دارد «در کارهایی که طبیعت آن‌ها جنبه مستمر دارد، درصورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی می‌شود.»

بر اساس گزارش‌ها، کارگران در چهار روز ابتدای سال مقابل درب ورودی کارخانه تحصن کرده بودند و امروز با آغاز به کار ادارات دولتی بعد از تحصن مقابل درب ورودی کارخانه به اداره کار مراجعه کرده‌اند.

کارگران مدعی اند ماموران حراست ورود آنان به کارخانه را به امضای قرارداد کار مشروط کرده‌اند.

کارگران گفته‌اند در هفته‌های گذشته نسبت به امتناع کارفرما از انعقاد قرارداد دائم به اداره کار و دادگستری شکایت کرده‌اند و منتظر صدور رای نهایی توسط مراجع قضایی هستند.

گفتنی است این کارگران سال گذشته نیز در اعتراض به آنچه تبعیض بین دستمزدها در کاخانه پتروشیمی تبریز می خواندند تحصن کرده بودند.

پیام سندیکا شماره هفت به زبان انگلیسی ( مسنجر) منتشر شد!

در آن می خوانیم :

سر پیام از شماره پیام سندیکای 35- صفحه 1

شادباش سندیکا به مناسبت 8 مارس، روز جهانی زن – صفحه 2

فراخوان کارگران و نیروی کار در ایران در اعتراض به مقررات زدائی از قانون کار- صفحه 3

دادنامه اي براي حمايت از حقوق كارگران به طور عام و كارگران پروژه اي به طور خاص- صفحه 3 و 4

کارگران و سندیکا (رضا کارشناسان)- صفحه 5

سوانح کاری در صنعت ساختمان (حسین امیدی)- صفحه 5 و 6

اطلاعیه سندیکا در مورد سایت جدید- صفحه 6

درخواست 50میلیون تومانی یک شرکت هواپیمایی برای انتقال یونس عساکره به تهران!

برای انتقال یونس عساکره از اهواز به تهران یک شرکت هواپیمایی مبلغ ۵۰ میلیون تومان از خانواده وی درخواست کرده بود که خانواده وی نتوانستند این هزینه را پرداخت کنند و وی را با آمبولانس به تهران منتقل کرده بودند.

به گزارش4فروردین اقتصادنیوز، یونس عساکره، جوان خرمشهری 23 اسفند ماه سال گذشته در اعتراض به ممانعت شهرداری در ادامه کارش، مقابل ساختمان شهرداری این شهر خرمشهر خودسوزی کرده بود.

این جوان ۳۲ ساله که دو فرزند نیز داشت، پس از خودسوزی به دلیل شدت جراحات از اهواز به بیمارستان مطهری تهران منتقل شده بود و در نهایت دوم فروردین ماه جان خود را از دست داد. مرگ او را برادرش هم تایید کرده است.

همچنین آن طور که برخی رسانه‌ها گزارش داده‌اند برای انتقال وی از اهواز به تهران یک شرکت هواپیمایی مبلغ ۵۰ میلیون تومان از خانواده وی درخواست کرده بود که خانواده وی نتوانستند این هزینه را پرداخت کنند و وی را با آمبولانس به تهران منتقل کرده بودند.

زخمی وکشته شدن23کارگر فصلی گوجه چین بدنبال تصادف مینی بوس سرویس رفت وآمد!

بدنبال تصادف یک دستگاه مینی بوس حامل کارگران فصلی گوجه چین23کارگرزخمی وکشته شدند. حال 3کارگرزخمی وخیم است.

به گزارش 5فروردین لنگه نیوز، واژگونی یک دستگاه مینی بوس حامل کارگران فصلی در محور بندرلنگه به پارسیان حادثه آفرید.یک دستگاه مینی بوس حامل کارگران فصلی گوجه چین با ۳۷ سرنشین در محور بندرلنگه به پارسیان از جاده منحرف و پس از برخورد با گاردریل کنار جاده به درون دره سقوط کرد.این حادثه یک کشته و ۲۲ زخمی بهمراه داشت و حال ۳ نفر از مصدومین وخیم گزارش شده است.

پارسیان با حدود ۷۰۰ مزرعه گوجه یکی از قطبهای تولید این محصول در کشور می باشد که همه ساله تعداد زیادی از کشاورزان و کارگران به صورت فصلی به این شهرستان مهاجرت می کنند.

پنجم فروردین ماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

**************************

اخباروگزارشات کارگری3فروردین1394

- دروغ بزرگ وزیرکاردردفاع ازافزایش 17درصدی حداقل دستمزد کارگران!

- اخراج۸۴ هزار نفر از کارکنان دولت طی 18ماه گذشته!

- آخرین آمار در مورد نیروی کار ایران

- ششمین شماره نشریه علیه بیکاری منتشرشد!

- تظاهرات اعتراضی مردم خشمگین در روز خاکسپاری یونس عساکره در خرمشهر

دروغ بزرگ وزیرکاردردفاع ازافزایش 17درصدی حداقل دستمزد کارگران!

به گزارش3فروردین مهر،ربیعی در پاسخ به تمامي انتقادها در خصوص افزايش ۱۷ درصدي دستمزد كارگران در سال جاری گفت: برخلاف تمام ادعاهاي مطرح شده، اين براي نخستين‌ بار بعد از انقلاب است كه ميزان افزايش حقوق كارگران و كارمندان، بيش از مقدار تورم اعلام شده از سوي دولت است.

http://www.mehrnews.com/

برای پی بردن به دروغ بزرگ وزیرکار نظرتان رابه جداول درصد افزایش دستمزد کارگران ونرخ تورم از سال1358تا1392جلب می کنیم:



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد