logo





دکتر یزدی در مصاحبه با روزنامه های الشرق كويت و الدار قطر:

رابطه ای میان منافع ایران و رد هولوکوست وجود ندارد

يکشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۷ مه ۲۰۰۹

ebrahim-yazdi.jpg
دبیرکل نهضت آزادی ایران درباره احتمال از سرگیری روابط ایران و امریکا می­گوید؛ برای این منظور باید اراده واقعی برای عادی سازی روابط وجود داشته باشد. به عقیده وی در دوران جورج بوش رئیس جمهور سابق امریکا چنین اراده­­ای برای بهبود رابطه با ایران دیده نمی­شد. علی رغم اینکه دولت ایران برای ساقط ساختن طالبان کمک شایانی به امریکا کرد و در جاهای دیگر چون دعوت گروه­های طرفدار خود به مشارکت در کنفرانس برلین و سپس حمایت از حامد کرزای مساعدت­های خود را ارائه داد اما امریکا گامی به سوی ایران برنداشت.
وزیر خارجه اسبق ایران: رابطه ای میان منافع ایران و رد هولوکوست وجود ندارد
ابراهیم یزدی وزیر خارجه اسبق ایران و دبیرکل نهضت آزادی ایران و رئیس شورای مرکزی این تشکل لیبرال ایرانی ، در گفتگو با روزنامه الشرق کویت به تحلیل سیاست خارجی فعلی ایران پرداخت و تأکید کرد که سیاست هر کشوری برخاسته از سیاست داخلی آن است و هر کشوری یک برنامه توسعه همه جانبه برای خود طراحی می کند که سیاست خارجی جزئی از آن به حساب می­آید. از اینرو سیاست خارجی امروز ایران هیچ رابطه­ای با منافع ملی کشور ندارد و بعنوان مثال رابطه­ای میان منافع ایران و رد هولوکوست وجود ندارد. از سوی دیگر در دیدگاه اسلام توجهی به کم یا زیاد بودن عدد یهودیانی که به دست نازی­های آلمانی کشته شدند، نشده است بلکه آنطور که قرآن می­فرماید: "... من قتل نفسا بغير نفس أو فساد في الأرض فكأنما قتل الناس جميعا ومن أحياها فقد أحيا الناس جميعا " در اینجا قرآن نگفته که «هرکس یک یهودی را بکشد» یا «هرکس یک مسلمان را بکشد» بلکه تصریح کرده است که «هرکس جانی را بگیرد» و بنابراین رئیس جمهور اگر می­خواهد درباره یک واقعه تاریخی حرف بزند بهتر است آنرا از دیدگاه قرآن نگاه کند. از این رو سخنان احمدی­نژاد درباره هولوکوست مناسبتی با تعالیم اسلامی و منافع ملی ایران ندارد.
در ارتباط با سیاست هسته­ ای ایران، دکتر ابراهیم یزدی می­گوید؛ این سیاست توسط رئیس جمهور تعیین نمی­شود بلکه در شورای عالی امنیت ملی چارچوب آن مشخص شده سپس به تأیید رهبر می­رسد. ما با این سیاست هسته­ای مخالف هستیم زیرا که در حال حاضر نیروگاه اتمی فعال نداریم تا برای آن اورانیوم غنی­سازی کنیم. لازم است در ابتدا نیروگاه ساخته شود سپس برای آن دست به غنی­سازی اورانیوم بزنیم. علاوه بر این انرژی اتمی نمی­تواند اولویت اول ایران باشد زیرا ایران با وجود اینکه یک کشور نفتی به حساب می­آید و از مهمترین کشورهای صادره کننده این ماده است اما در حال حاضر بیش از 50درصد فرآورده­های مصرفی نفت را از خارج وارد می­کند. بنابراین اولویت اول ایران می­تواند توسعه پالایشگاه­های نفت باشد امری که برای توسعه آن عملیات پیچیده نیاز نیست و اعتراض کسی را هم در سطح بین­المللی برنمی­انگیزد.
یزدی می­پرسد: در شرایط فعلی که منافع ملی ایران به خطر افتاده است تا چه حد غنی­ سازی اورانیوم برای ایران حیاتی به نظر می رسد؟ او در این زمینه تأکید می­کند؛ در حال حاضر ایران عضو معاهده ان.پی. تی است و از حقوق بدیهی ایران است که بتواند صاحب انرژی اتمی شود و آنرا به کار برد و هیچکس حق ندارد به آن اعتراض کند.سیاست اتمی ایران را فقط ملت ایران می­تواند تعیین کند و حکومت وظیفه دارد سیاست تعیین شده ملی را به کار برد. دکتر یزدی آرزو دارد که در ایران شرایطی پیش بیاید که احزاب مختلف سیاسی بتوانند دیدگاه خود را درباره برنامه هسته­ای ایران آزادانه اعلام کنند و دیدگاه وی بعنوان رهبر یک حزب ریشه­دار در ایران ،مخالفت با سیاست هسته­ای دولت فعلی است.
وزیر خارجه اسبق ایران در پاسخ به این پرسش که سیاست اتمی ایران در دوره دولت موقت چگونه بود، می­گوید؛ حکومت شاه سه گام در راستای موضوع انرژی اتمی برداشته بود. نخست در یک معدن اورانیوم در کشور افریقای جنوبی سرمایه­گذاری کرد. دوم ، 10 درصد سهام شرکت «یورودیف» فرانسه که در کار غنی­سازی اورانیوم بود را خریداری کرد و در گام سوم، قراردادی با کشور آلمان برای ساخت نیروگاه بوشهر بست و به دنبال آن برنامه­ای برای ساخت 20 نیروگاه دیگر در مناطق مختلف کشور طراحی کرد.طبیعتا ساخت این همه نیروگاه بر پایه سه گام قبلی استوار بود. بعد از انقلاب دولت موقت ساخت نیروگاه بوشهر را رد کرد و آن را از نظر اقتصادی مقرون به صرفه ندانست. اما به دلایل سیاسی و اقتصادی سرمایه­گذاری در یک معدن اورانیوم در افریقای جنوبی و همچنین محافظت از 10درصد سهام خود در شرکت یورودیف فرانسه را ادامه داد. دولت موقت در برابر رد ساخت نیروگاه بوشهر،برنامه گسترش شبکه گازرسانی در اقصی نقاط کشور را دنبال کرد.
دکتر ابراهیم یزدی معتقد است اگر تهران بخواهد روابط خود را با امریکا و اروپا بهبود بخشد باید قبل از آن با آژانس بین­المللی انرژی اتمی به توافق برسد.همچنین وی انتظار دارد دولت ایران بسته مشوق­ها که از سوی مجموعه 1+5 پیشنهاد شده است را با اندکی تغیرات بپذیرد.
دبیرکل نهضت آزادی ایران درباره احتمال از سرگیری روابط ایران و امریکا می­گوید؛ برای این منظور باید اراده واقعی برای عادی سازی روابط وجود داشته باشد. به عقیده وی در دوران جورج بوش رئیس جمهور سابق امریکا چنین اراده­­ای برای بهبود رابطه با ایران دیده نمی­شد. علی رغم اینکه دولت ایران برای ساقط ساختن طالبان کمک شایانی به امریکا کرد و در جاهای دیگر چون دعوت گروه­های طرفدار خود به مشارکت در کنفرانس برلین و سپس حمایت از حامد کرزای مساعدت­های خود را ارائه داد اما امریکا گامی به سوی ایران برنداشت.
از دید دکتر یزدی باراک اوباما رئیس جمهور فعلی امریکا واقعا می­خواهد روابط خود را با ایران بهبود دهد و در مقابل ایران نیز تمایلی به این کار دارد اما راه میان ایران و امریکا زیاد هموار نیست زیرا که گروه­های فشار موجود در هر دو کشور تلاش­های خود را به کار می­گیرند تا روابط میان این دو از سر گرفته نشود. اما این بدان معنا نیست که در میان دو کشور تمایلی برای از سرگیری روابط وجود ندارد بلکه تماس­ها ادامه دارد و بهبود رابطه با امریکا به منافع ملی ایران کمک می­کند و نهضت آزادی ایران از این کار استقبال می­کند خواه این بهبود روابط توسط دولت احمدی­نژاد صورت گیرد یا هر دولت دیگر.
به اعتقاد دکترابراهیم یزدی از سرگیری روابط ایران با امریکا پیامدهای داخلی، منطقه­ای و بین­المللی بر سیاست ایران دارد و اگر روابط بهبود یابد از نظر داخلی دیگر حکومت ایران نمی­تواند مخالفان خود را به بهانه ارتباط با امریکا سرکوب کند و در سطح منطقه بهبود روابط ایران و امریکا کمک می­کند که ایران بتوان عضو شورای همکاری خلیج فارس شود زیرا این شورا بدون ایران و عراق ناقص است و بدون این دو کشور امنیت و ثبات در منطقه کامل نمی­شود. عراق و در دوره صدام حسین مشکل بود که بتواند وارد این شورا شود ولی بعد از سقوط صدام اکنون راه برای عضویت عراق در این شورا هموار شده است. همچنین از سرگیری روابط ایران و امریکا اثر مثبتی بر روابط ایران و کشورهای عربی خواهد داشت و موضوع پیوستن ایران و عراق به شورای همکاری خلیج فارس بطور جدی پی­گیری خواهد شد زیرا آثار مثبتی بر امنیت منطقه خواهد گذاشت و منافع کشورهای منطقه را تأمین خواهد کرد.
وزیر خارجه اسبق ایران کشورهای عربی را دعوت کرد از نزدیکی روابط ایران و امریکا استقبال کنند و نگرانی­های خود را در این زمینه به دور بریزند و در امر بهبود روابط ایران و امریکا مشارکت کنند. زیرا این موضوع به منافع آنها خدمت می­کند و کشورهای منطقه دارای منافع مرتبط به هم هستند.
در پاسخ به این سؤال که در انتخابات ریاست جمهوری آینده کدامیک از نامزدها شانس بیشتری برای پیروزی دارد، دکتر یزدی می­گوید؛فضای سیاسی کشور اکنون بسته است و نمی­توان یک نظرسنجی واقعی در سطح کشور اجرا کرد. بنابراین نمی­توان پایگاه مردمی هر یک از کاندیداها و شانس آنها برای پیروزی را به درستی برآورد کرد. در چنین شرایطی هر یک از نامزدها تلاش می­کنند عدد و ارقامی که به نفع آنهاست ، ارائه دهند.
دبیرکل نهضت آزادی از پاسخ دادن به این سؤال که کدامیک از دو نامزد اصلاح طلب یعنی کروبی و موسوی پایگاه مردمی بیشتری دارد، اجتناب کرد و تنها به این موضوع بسنده کرد که اگر اصلاح­طلبان بر سر یک کاندیدا در رقابت انتخابات ریاست جمهوری به توافق برسند، امکان آن را می­یابند که در انتخابات پیروز میدان باشند. از نظر یزدی جنبش اصلاحات موضوعی است که نمی­توان از آن چشم پوشید یا کنار گذاشت بلکه باید بوسیله آن انحرافات صورت گرفته از قانون اساسی را تصحیح کرد و تنها راه رسیدن به این مبارزه سیاسی در چاچوب قانون است. محمد خاتمی رئیس جمهور سابق که پیشاهنگی جنبش اصلاحات را به عهده داشت ، علی رغم اینکه اصلاح­طلبان بر دو قوه مجریه و مقننه چیره شدند، نتوانست به تعهدات خود در برابر ملت ایران عمل کند و در نتیجه ناراحتی و خشم مردم را به ارمغان آورد. علت این مسأله را نیز می­توان در این جستجو کرد که جنبش اصلاحات فاقد رهبری بود و خاتمی رئیس جمهور اصلاح­طلب بود و نه رهبر اصلاحات.
از نظر یزدی هیچ فرد و حزبی نمی­تواند به تنهائی اصلاحات را رهبری کند ،بلکه لازم است تمام تشکل­های اصلاح­طلبی در یک خیمه واحد گردهم آیند و برای این منظور تلاش­های گسترده­ای صورت گرفت تا همه نیروهای اصلاح­طلب را در یک صف واحد جمع کند اما هیچکدام از این تلاش­ها به نتیجه نرسید. دکتر یزدی امیدوار است که انتخابات ریاست جمهوری پیش­رو همه گروه­ها و احزاب اصلاح­طلب را متحد کند.او همچنین معتقد است که دلیل پراکندگی اصلاح­طلبان عدم التزام آنها به قواعد بازی دموکراتیک است. از نظر وی دموکراسی درسی نیست که بتوان آن را در مدارس یاد گرفت و نمی­توان آن را از طریق نظامی­گری و کاربرد زور پیاده کرد. همچنین دموکراسی کالائی نیست که بتوان آن را به جائی صادر کرد بلکه دموکراسی رفتاری است که باید آن را نهادینه کرد. دموکراسی بر سه پایه ساخته می­شود؛ نخست اینکه افراد بشر با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند، دوم اینکه علی رغم وجود این اختلاف نظرها همدیگر را تحمل کنند و سوم آن است که با یکدیگر و به منظور ایجاد همبستگی به تعاون و همکاری روی بیاورند.
به اعتقاد دکتر ابراهیم یزدی کشوری همانند ایران که استبداد برای سال­های متمادی در آن حاکم بوده است ،یک شبه نمی­توان دموکراسی در آن ایجاد کرد زیرا که فرهنگ استبداد مطلق­نگر است و همه چیز را به شکل سیاه و سفید می­بیند که این با قواعد دموکراسی همخوانی ندارد. در طی ده سال گذشته جنبش اصلاحات راه دور و درازی را در زمینه دموکراسی پیمود و بعنوان مثال اصلاح­طلبان در ابتدای کار خود نیروهای سیاسی جامعه را به هوادار و غیر هوادار خود تقسیم می­کردند و در این میان نهضت آزادی ایران را در بخش غیر خودی طبقه­بندی می­کردند.اما امروزه می­بینیم که جنبش اصلاحات چنین تقسیم­بندی را قبول ندارد. همچنین جنبش اصلاحات یاد گرفت که چگونه نیروهای دیگر اصلاح­طلبی را تحمل کند اما متأسفانه هنوز یاد نگرفته است که چگونه با نیروهای دیگر همکاری کند موضوعی که در انتخابات گذشته موجب شکست آنها شد. من نسبت به آینده خیلی خوش­بین هستم و معتقدم که بعد از انتخابات آینده خواهیم دید که اصلاح­طلبان برای همکاری با یکدیگر آمادگی بیشتری نشان خواهند داد.
دکتر ابراهیم یزدی در ارتباط با مشکل نهضت آزادی ایران با حاکمیت فعلی که به آنها اجازه نمی­دهند فعالیت سیاسی علنی داشته باشند و برای انتخابات آینده ریاست جمهوری نامزد معرفی کنند، می­گوید:همه ما قبل از انقلاب و بعد از پیروزی آن با هم همکاری می­کردیم اما بعد از آن حذف نیروهای سیاسی آغاز شد و نهضت آزادی ایران از نخستین نیروهای سیاسی بود که حذف شد و امروز حتی تلاش می­شود هاشمی رفسنجانی را حذف کنند. این در حالی است که امام خمینی در پاریس و قبل از بازگشت وی به ایران اعلام کرد که حتی کمونیست­ها حق دارند در ایران بعد از انقلاب فعالیت حزبی خود را داشته باشند.
ابراهیم یزدی می­گوید اختلاف نهضت آزادی با حاکمیت فعلی بر سر یک سری اصول مشخص است. یکی از بارزترین این اصول اینکه حاکمیت موجود به اصول قانون اساسی که اکثریت قاطع ملت ایران به آن رأی داد عمل نمی­کند و این برخلاف آیه شریفه قرآنی است که می­فرماید«.. ای کسانی که ایمان آورده­ اید به پیمانی که با مردم بستید وفا کنید». قانون اساسی پیمانی است که به امضای اکثریت مردم ایران رسیده است و بر همه واجب است به آن متعهد باشند و دولت حق ندارد برخی از اصول قانون اساسی که با خواسته های آن همخوانی ندارد را معطل سازد.البته قانون اساسی فعلی کاستی­هائی دارد ولی این دلیل نمی­شود که بقیه اصول آن را نادیده بگیریم بلکه باید تلاش کنیم کاستی­های آن را ترمیم کرده به رأی مردم بگذاریم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد