مدافعانِ وضع موجود، همچنین گروه‌هایی که ساز مخالف زده، اما سّق‌شان را با کبر و غرور برداشته‌اند تاریخ‌سازی کرده و در وقایع اتفاقیه دست می‌برند. واقعاً دست می‌برند. گسست بين نسل‌های مختلف و عدم انتقال تجربه هم به جعل تاریخ میدان می‌دهد.
می‌بینیم که استبداد غالب و مغلوب، پول و فرهنگ و سياست و تاريخ را در خدمتِ توجيهِ قدرتِ خود به‌کار گرفته‌است. از همین رو، ثبت خاطرات کسانی‌که در پی آزادی و عدالت اجتماعی سر از نا کجا آباد درآوردند، اهمیت زیادی دارد.
باید به انتقال تجربه و حس آنان بها داد و به گرد و خاک عملهِ استبداد و طالبانِ جعلِ تاریخ کمترین اعتنایی نکرد.
متاسفانه دقایقی از این گفت و شنود، به خواست آقای مولائی نژاد حذف شد... بیان واقعه‌ای غم‌انگیز بود.
فردی در بروکسل(بعد از کنار کشیدن آقای مولائی نژاد از تشکیلات)، با ایشان (نماینده پیشین شورای ملی مقاومت در اسپانیا) برخورد فیزیکی کرده بود و...(...)
...
سایت همنشین بهار http://www.hamneshinbahar.net
همنشین گرامی ! مثل همیشه با صمیمیت ، صفا وسادگی .اما تو هم می دانی ای عزیز هزاران سال است که زمانه عادتش بر بی رحمی و توطئه و فریب و دغل است . والا چرا حکومتهای عادل در تاریخ مشهود یا مکتوب سه هزارساله خیلی نادر و در صورت برقراری بسیار زودگذر بوده اند ؟پس هر فرصتی را باید به پیام و پیغامی بدل کرد .ما که زخمی و نارو خورده و فریب خورده و غفلت زده و......بوده ایم چرا سر از برف به بیرون در نیاوریم و از روی استیصال و جانکاهی حتا به خود اجازه گمان هم ندهیم و از ترس دریافت برچسب توهم نگوئیم هر چه بر ما گذشت نه نتیجه محتوم ارده و تصمیم و طرح حساب شده و کوشش مستمر و هزینه های سنگین آنهائی بوده است که عاقبت بازی را برده اند بلکه ما و نسل ما بسان توپهای بیلیارد از این وربه آن ور غلط خورده و تصادفا" هر یک به گوشه افتاده و اسکان گرفته ایم . پس در واگوئی خاطرات باید قصد کنیم تا آنجا که می شود ابتدا در ذهن ( بله ابتدا در ذهن خود ) بازی را سراز نو تجدید کنیم تا نقش بازیگران صحنه هائی که گذشته اند این بار در پرتو عبرتهای بعدی روشن تر و ملموس تر و...عینی تر رخ نماید . لذا به گمان این دوستدار فقط از موضع یک کارآگاه جنائی امکان دارد که طرحی عینی از رخدادهای گذشته پیش کشید . چون تا حال که هر چه بود و گذشته تاریخ زر و زور تزویر بوده است . مگر در برخورد و مواجهه با ما حصل حاکمیت های ستمگر و ناراست می توان به چیزی غیر از خدعه و فریب و توطئه بالا دستی ها توجه کرد ؟این مقدمه را در واقع برای اغلب نوشته های صمیمی شما آوردم تا زمینه دیالوگی با عزیزی چون شما به امید همفکری فراهم شود . مثلا" چرا از آقای مولائی زاده سرس و جوی بیشتری درباره انقلاب ایدئولوؤیک و افشاگریهای عجیب و غریب برخی از خواهران جدا شده و منتقد فساد باورنکردنی رهبری سازمان نکردید ؟
نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
