logo





چرا تندروها با آزادی مخالف هستند

دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۲ ژانويه ۲۰۱۵

مرتضی اسماعیل پور

Mortaza-Esmaeelpour.jpg
یکی از عمده دلایل موفقیت حاکمین شرعی نیز وجود جامعهٔ عرفی و سنتی است. در اینجامعه آمال و خواسته‌های دینداران رسیدن به بهشت برین تصور می‌شود و همین روزنه می‌تواند نقطه قوتی برای این اندیشه باشد که دینداران سنتی را از هر نوع تفکر آزادی دور کنند.
وقتی حرفهای مصباح یزدی، احمد خاتمی، احمد جنتی و قدوسی و کسانی که به هر طریق نماینده بخشی از جامعه روحانیت هستند را بررسی می‌کنم، متوجه آن می‌شوم که این‌ها به دلیل رسیدن به «کمال» با هر گونه و نوع از آزادی مخالفت می‌کنند. این نوع از تفکر حتی با واژه «آزادی» نیز دشمنی می‌کنند. دلیل آن نیز به گفته خودشان این است که به دنبال «کمال» هستند. اگر کمی در باب این امر بخواهیم بیشتر سخن بگویم بایداشاره کرد «کمال» قدرتمند‌ترین ایده و دلیل، جهت ایدئولوژی سازی شناخته می‌شود. و همین امر بهانه خوبی برای نقض آزادی‌های فردی و شهروندی خواهد بود.
ایده کمال که نشات گرفته از تفکری شهودی است و انسان را به دور از تعلقات فردی در یک مدار معنوی و خدایی می‌خواهد همواره تمامی مسیر‌ها را جز مسیرخودی‌ها، بیراه خطاب می‌کند. در این مسیر آنچه رهبر معنوی مورد تایید می‌داند حکمی لازم به اجرا، دیده شده و برای رسیدن به آن هر آنچه مانع محسوب می‌شود بدون شک از بین خواهد رفت.
البته باید اشاره شود نام آزادی در خدمت معنویات تغییر معنا می‌یابد و در خدمت رسیدن به «کمال» هویتی ناخواسته با شکلی خواسته شده از سوی ایدئولوژی سازان روبرو خواهد شد. به طور مثال وقتی فردی از آزادی سخن می‌گوید، آزادی را محدود به رسیدن به معنویات و کمال می‌داند و اگر از این مسیر راهی دیگر انتخاب شود آن را اشتباه می‌نامند. در این راه اگر فرد از آزادی بیان و عقیده سخن بگوید و این سخن منافی با تفکرات رهبر معنوی داشته باشد آن سخن، یقینا امری اشتباه است اما اگر فردی در رد آزادی بیان و عقیده سخن بگوید نام آن سخن به آزادی بیان تعبیر می‌شودو از آن حمایت خواهد شد. با این تفاسیر، هر آنچه تایید کننده رسیدن به کمال باشد اجازه نشر و ترویج دارد و درغیر این صورت هر نوع طلب آزادی، انحراف دیده می‌شود.
در مطبوعات کیهانی می‌خوانیم که حسین شریعتمداری هر فردی را که ندایی از روش‌های دمکراتیک و شکل گرفتن شرایط چهت بهبود وضعیت و گذار از مسیر دیکتاتوری سخنی می‌گوید بلافاصله مورد تهدید و بازخواست قرار می‌گیرد. در اینجامعه فرد با خطر زندان و یا کشته شدن به دلیل ابراز و بیان آزادی‌های فردی خود روبرو است. اما اگر مخالف آزادی باشد می‌تواند به درجات سیاسی و مقامی در کشور دست یابد. و همانا که اشاره شد دقیقا اگر فردی از آزادیهای فردی و جمعی سخن بگوید با عذاب حاکمیت و قوه قهریه روبرو خواهد شد..
یکی دیگر از موضوعاتی که در جامعه دیده می‌شود، شکل گیری وظایف شرعی و تکلیفی در مقابله با آزادی خواهان است. حاکمان شهر، شرع را بر ستون حکومت خود با این موضوعات تبلیغ می‌کنند. در نمازجمعه‌های کشور سعی بر آن می‌شود مدام در گوش مراجعین نماز جماعت این سخن که آزادی خواهان دستشان در دست قدرتهای بزرگ است و آن‌ها به دنبال رد شریعت شما هستند، نوعی تضاد و فاصله بین جامعه دینداران سنتی و روشنفکران امروزی ایجاد می‌کنند.
در این جوامع حتی سعی بر آن می‌شود که کتابهای درسی، با شکلی بومی شده تدریس شود. حتی در مقاطع تحصیلی بالا چون دانشگاه اسلامیزه کردن بسیاری از دروس و حذف مطالب و دروس غربی نشان از این اتفاق می‌دهد. این افراد خواهان رد تفکر مدنی و جایگزینی آن با تفکر «کمال» و شهودی و به دور از رویه‌های دمکراتیک هستند.
یکی از عمده دلایل موفقیت حاکمین شرعی نیز وجود جامعهٔ عرفی و سنتی است. در اینجامعه آمال و خواسته‌های دینداران رسیدن به بهشت برین تصور می‌شود و همین روزنه می‌تواند نقطه قوتی برای این اندیشه باشد که دینداران سنتی را از هر نوع تفکر آزادی دور کنند.
رهبر جمهوری اسلامی نیز اندیشه‌های غربی را مخالف دین اسلام خطاب می‌کند. وی که فردی تحصیل کرده است و نیک می‌داند آنچه مخالف دین اسلام شده است، رفتارهای دیکتاتورمنشانه خود است، سعی می‌کند جامعه را به دور از اندیشه‌های تحول خواه پیش ببرد و به همین جهت رویه کمال اندیشی را در سخنان خود نیز بهره می‌برد. زیرا خوب می‌داند درصورت رشد تفکر آزادی خواهی جایگاه خود با عدم مشروعیت کامل (حتی از سوی دینداران سنتی) روبرو خواهد بود.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد