نامگزاری سال ها و روزها از دیر باز در ایران و در جهان مرسوم بوده است. هر کدام از این نام ها به مناسبت و حکمتی انتخاب شده اند و اغلب یاد آور رخدادی مهم تاریخیاند. کانون نویسندگان ایران نیز بر این نمط، هفت سال پیش، سیزده آذر ماه را روز مبارزه با «سانسور» اعلام کرد تا مردم آزادیخواه میهن ما از یاد نبرند که اندیشه ورزان، اهل فرهنگ و قلم این مرز و بوم، در جمهوری اسلامی، از ابتدائیترین حقوق شهروندی و انسانی، یعنیآزادی بیان و اندیشه محروم بوده اند و در همة این سالهای نکبت و سیاه زیر تیغ برهنه و آختة سانسور و زیرنگاه مظنون مأموران زندگیکردهاند و سانسور دولتی بر آثار و فرآوردههای فرهنگی و هنری آنها بیرحمانه اعمال شده و اعمال میشود.
جمهوری اسلامی به بهانة حفظ و حراست سلامت جامعه و پیشگیری از نفوذ فرهنگ غرب، به بهانة حراست ارزشهای فرهنگ اسلامی، به سانسور و حذف فرهنگ و هنر مترقی رسیده است و شب و روز بر این طبل می کوبد. مردم میهن ما، اگر چه از یک قرن بیش با واژه «سانسور» و «ممیزی» آشنا بوده اند، ولی هیچکدام از نظامهای پیشین، مانند جمهوری اسلامی، رسالت «رهبری معنوی!!» جامعه و امر تزکیه و تذهیب اخلاق عمومی را به عهده نگرفتهاند. وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی فقط به سانسور آثار هنرمندان مترقی در همة حوزه های فرهنگی هنری قانع نیست، این حکومت نا بهنگام سر آن دارد تا با استفاده از تمام اهرمهای ارعاب و فشار و با ضرب و شتم، از زهدان تا زندان، «ارزشهای اسلامی!!» خود را به مردم ما تحمیلکند. هراس جمهوری اسلامی از نشر اندیشه و افکار مترقی، باعث میشود که روز به روز بیشتر راه تنفس اهل فرهنگ و اندیشه و تمام منفذها را ببندد. خقفقان، اختناق و در نهایت انحطاط و ابتذالی که سلامت جامعه را به خطر انداخته حاصل این بینش و باور دگم مذهبی است. در سایه و در کنف حمایت این «قدرت الهی!!» نامحدود استکه لمپنها، در همة عرصه ها میداندار شدند و لمپنیسم که ذانی «روحانی جماعت» است، به تمام شئونات جامعة ما سرایت کرد. قبح دروغ، دو روئی، تظاهر، تقیه، تزویر و ریا از میان رفت، فقر، فحشاء، فساد و خرافات به مرزهای فاجعه نزدیک شد و مردم دست به دهان و محتاج، برای ادامة حیات به خواری و خفّت خو کردند، و در حوزههای فرهنگی و هنری، بسیاری از اهل اندیشه و قلم گوشة عزلت گزیدند، شماری جلای وطنکردند و بی شماری به مرور به «خود سانسوری» و مماشات تن دادند و جماعتی از این نیز فراتر رفته به مجیزگوئیحکومتی پرداختند که هستی ملتی را تباه کرده است. در این تاریکی ها است که مشعل کانون نویسندگان ایران به چشم میآید. در این کار زار، کانون نویسندگان ایران «در تبعید» اگر چه با آنها همدل و همراه است، ولی عرصه و دامنة مبارزه ما فراتر از مبارزه با سانسور میرود. به باور ما، وجود «وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی» اهانت آشکار به شعور، درک و درایت انسان ایرانیاست و توهین و تحقیر در ذات این نام نهفته است. مردم میهن ما عاقل و بالغند، قوّه تمیز و تشخیص دارند، نیاز به قیّم ندارند و هیچ مقام و مرجعی «الهی!!!» و یا زمینی، هیچ دولت و حکومتی صلاحیّت «رهبری معنوی!!» جامعه و در نتیجه، حق و صلاحیّت ارزیابی، ارزشگزاری و ممیزی آثار فرهنگی و هنری را ندارد.
گرامی باد روز ۱۳ آذر، روز مبارزه با سانسور و آزادی بیان و اندیشة بی حصر واشتناء.
کانون نویسندگان ایران « در تبعید»
http://iwae.info/
kanoun@iwae.info