معشوق من
با ذهن آبی
مرا آرام می کند.
او دریا با امواج مطبوع،
زمزمه شفا بخش است.
چون جویبار کوهستانی
در مراقبه، استرس ذهن می زداید.
مرا در برابر شکوه آبشار- می رساند
لخت غوطه ور به خزینه ولرم صخره های سیواس.
حجم آب مرا می نگرد-
لخت لحظه لذت
بمن گوش می کند.
ارتعاشات مرا می گیرد.
مرا آرام می کند.
دریا آغاز زندگی- شادی آورد.
دریا، رود، جو، استخر، وان، دوش-
می شوید ناپاکی را.
صدای آّب آرام می کند.
استرس شهر،
هیاهوی سفید،
آلاینده های هوا،
ضربآهنگ خیابان-
مرا بستوه آورند.
قایق تن من
در بیکران حجم آب- زیر آسمان آبی.
شنا وصل تن با حجم دریاست.
دریاکنار شفای عاجل شناگر است.
آب مرا با محیط ربط می دهد.
نوازش مایع بر پوست
چون رحم مادر امنیت دارد.
حریر باران مرا در آغوش گیرد.
290714
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد