به نظر شما چه عواملی بسترساز پاشيدن اسيد به زنان می شود؟ حکومت ايران چه نقشی چه در جنايت اسيدپاشی دارد؟ آیا تصویب کلیات طرح "آمران به معروف و ناهیان از منکر" زمینهساز این جنایت بوده است؟
در هفته های گذشته کليات طرح "آمران به معروف و ناهیان از منکر" در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسيد. تصويب کليات طرح در مجلس، بحثهای زيادی را در جامعه و در رسانهها برانگيخت و نقدهای جدی نسبت به آن صورت گرفت. برخی منتقدان بر اين نظر بودند که تصويب طرح امر به معروف و نهی از منکر زمينه ساز ناامنی در جامعه خواهد شد. حال با گذشت زمان کوتاهی از تصویب کليات این قانون، ما شاهد این ناامنی در جامعه هستیم. به واقع يکی از عوامل بسترساز اسيدپاشی، همين مصوبه مجلس است.
یکی دیگر از عوامل بسترساز اسيدپاشی تریبونهای نماز جمعه و رسانههای حکومتی است که در اختیار کسانی قرار دارد که مدام گروه های فشار را در قالب امر به معروف و نهی از منکر تهييج می کنند و چنين القاء می کنند که گويا فرارفتن از تذکر لسانی در امر به معروف و نهی از منکر، جزو وظائف دينی آن ها است. تريبون های نماز جمعه برای خشونت گروه های حزب الله مجوز صادر می کنند.
البته اسيدپاشی و جناياتی از اين دست سابقه طولانی در دوره حيات جمهوری اسلامی دارد. اسيدپاشی و تيغ کشيدن روی صورت زنان در اوائل انقلاب برای وادار کردن به رعايت حجاب اسلامی رايج بود. در سال های بعد هم به اشکال مختلف اين نوع خشونت ها جريان پيدا کرد. حکومت ايران نه تنها با خشونت ها برخورد نمی کند بلکه خود مروج آن است. تا کنون افراد و يا گروه های فشار که به جنايات نظير آسيدپاشی دست يازيده اند، بدون مجازات به کار خود ادامه داده اند. فرد اول اين حکومت يعنی خامنه ای به ايجاد رعب در جامعه برای حکومت کردن باور دارد و حکومت اسلامی را با خشونت و سرکوب سراپا نگهداشته است.
چه کسانی روی زنان اسيد می پاشند؟ موتورسواران چه کسانی هستند و چه رابطه ای بين آنان با حکومت وجود دارد؟ آيا آن ها چماقداران حکومت هستند؟ نقش گروه های فشار نظير انصار حزب الله در چنين جنايات چيست؟
ما با حکومت یکدست روبرو نیستیم. حکومت ايران از طیفها و دسته بندیهای مختلف تشکیل شده است. خامنهای، سپاه و راست افراطی سیطره خود را بر جامعه گسترانده و از خشن ترين روشها برای اعمال اقتدار خود در جامعه استفاده میکنند. آن ها برکاربست خشونت در وجوه مختلف اجتماعی اعتقاد دارند. مصباح يزدی تئوريسين راست افراطی بارها از خشونت برای حل مسائل اجتماعی دفاع کرده است. گروه های فشار جزو دارودسته راست افراطی هستند و از حمايت خامنه ای و سپاه و ارگان های امنيتی برخوردارند.
این اولین بار نیست که ما با نیروهای موتورسواری مواجه میشویم که به اعمال وحشیترین خشونتها در جامعه به ویژه بر علیه زنان دست میزنند. جامعه ما پیشترها نیز با چماقداران موتورسوار حکومتی برخورد داشته و طعم تازیانههای آنها را در مقاطع مختلف بر جسم و روح خود لمس کرده است. انصار حزب الله حدود دو ماه قبل اعلام کرد که می خواهد موتورسواران خود را راهی خيابان کند تا در محلات مستقر شده و حجاب زنان را کنترل کنند. اين امر، دور زدن وزارت کشور بود. دولت روحانی در مقابل انصار حزب الله ايستاد و انصار سرانجام عقب نشست و برنامه های خود را عقب انداخت. اکنون گروه های فشار در خفا وارد عمل شده و با اسيدپاشی همان برنامه خود را پيش می برند.
حکومت ايران دارای سازمان های متعدد امنيتی و انتظامی است. چرا اينهمه تشکيلات امنيتی و انتظامی از شناسايی و دستگيری جنايت کارانی که احساس ناامنی را بر جمعيت ميليونی اصفهان مستولی کرده اند ناتوانند؟
این که بگوئیم حکومت از شناسایی و دستگیری این جنایتکاران ناتوان است، ساده کردن صورت مسئله است و به هیچ عنوان با توان حکومت همخوانی ندارد. نيروهای افراطی حکومتی سردمدار اعمال چنین خشونتی بر زنان هستند. چاقو دسته خود را نمی برد. اگر ما به تاریخچه اعمال خشونت بر زنان در جمهوری اسلامی نگاه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که بیشترین این خشونتها از طرف حکومت بر زنان وارد شده است چه با وضع قوانین ضد زن و چه با تهییج چماقداران خود برای اعمال خشونت فیزیکی و روانی در جامعه بر زنان. وقتی حکومتی خود عامل است چگونه میتواند با مجریان خشونت برخورد کند. در بالا گفتم که ما از حکومت یکدستی برخوردار نیستیم. قوهقضائیه با قوه مجریه هماهنگ نیست، رهبر با رئیس دولت خود بر سر سیاستهای داخلی توافق ندارد. سپاهپاسداران دولتی در دولت محسوب میشود و سازمان امنیت ما برای شهروندان خود سازمانی ناامن است، انصارحزبالله از پلیس پیروی نمیکند و ... اگر دولت هم بالفرض بخواهد اقدام جدی عليه مسببين آسيدپاشی انجام دهد ساير ارگان های حکومتی سنگ اندازی خواهند کرد.
چرا سران حکومت از جمله آقای خامنه ای با قربانيان جنايت اسيدپاشی ابراز همدردی نمی کنند؟ چرا آن ها سکوت کرده اند؟ چرا آقای روحانی به صراحت عليه اسيد پاشی موضع نگرفت؟
در کشورهای دمکراتيک وقتی چنين جنايتی رخ می دهد، گردانندگان حکومت به فوريت وارد عمل می شوند، با قربانيان جنايت ابراز همدردی می کنند و دستور پيگيری موضوع را می دهند. اما کشور ما یک کشور استبداد زده است و اعمال خشونت عامل بقای حکومت گران است. خامنه ای نمی خواهد عمل کسانی را که برای تامين حجاب اسلامی دست به خشونت زده اند، محکوم کند. خشونت با حکومت او در اميخته است. اين امر به وجه آشکاری نقش حکومت را در بسترسازی جنايت آسيدپاشی نشان می دهد. متاسفانه حسن روحانی مخالف وعده تبلیغاتی خود مبتنی بر ایجاد جامعه امن عمل کرده است هم از محکوميت اين جنايت و ابراز همدری با قربانيان اجتناب ورزيده است. حتی اعتراض های گسترده در اصفهان و تهران و در رسانه ها هم موجب نشد که حسن روحانی به صراحت جنايت اسيدپاشی را محکوم کند. حسن روحانی به جای همصدا شدن با مردم و قربانیان این جنایت با اقتدارگرایان همسو شده است.
در روزهای گذشته مردم در اصفهان به خيابان آمدند و در تهران جلوی مجلس شورا جمع شدند و شعار دادند. نظر شما نسبت به حرکت اعتراضی مردم چيست؟
خوشبختانه مردم به ويژه زنان عليه اسيدپاشی و سکوت و بی عملی سردمداران رژيم بی تفاوت عمل نکردند و به خيابان ها آمده و با شعارهای خود مجلس و حکومتگران را زير سئوال بردند. آن ها شعار می دادند: "امنیت، امنیت، ای مجلس خجالت خجالت"، "قانون گذار حمایت/اسید پاشی جنایت".
حکومت ايران به جای شناسائی مسببين جنايت اسيدپاشی، به صفوف مردم معترض يورش برده و عده ای از آن ها را دستگير نمود. ارگان های امنيتی هم به سراغ روزنامه نگاری رفتند که از تظاهرات عکس گرفته و در رسانه ها درج کرده بود. جريان های افراطی از جمله روزنامه کيهان روزنامه هائی را که اخبار اسيدپاشی را بازتاب دادند، زير ضرب بردند و آن ها را تهديد کردند. با اين وجود اعتراضات ادامه دارد. اعتراض مردم در کف خيابان ها، در روزنامه ها و در شبکه های اجتماعی موجب می شود که حکومت گران نتوانند به راحتی اهداف خود را در اعمال خشونت عليه زنان پیش ببرند.
گروه کار زنان سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد