Wolfgang Gehrcke, Jutta von Freyberg, Harri Grünberg
مباحثات در باره سیاست اسرائیل و کاراکترآن بعنوان سیاستی صیهونیستی، استعماری و در کل امپریالیستی و همچنین در باره مقاومت در فلسطین، در میان چپ های آلمان غالبا با جدل و پلومیک همراه است. پلومیک در باره واژه هائی چون استعمار، امپریالیسم، مبارزات ضد امپریالیستی و جنبش آزادی بخش و....
در این مباحثات در یک سوی مواضعی چون " زمان زمان این واژه ها نیست، این واژه ها غیر ضروریند، با این واژه ها به واقعیت های امروزی نمی توان دست یافت، گمراه کننده اند و یا از آنجا که امروزه استعمار وجود ندارد امپریالیسم هم دیگر موجود نیست و..." بیان می شود و در سوی دیگر استدلال می شود که استعمار امروزی تنها شکل ظهورش را تغییر داده است و موجودیتش بقوت خود باقی است و تلاش دارد که کشورهای اقتصاد ضعیف را زیر نفوذ خود داشته باشد و استثمار نماید. در بخش سیاست دریائی باز مناسبات گوناگون وابستگی های اقتصادی، مالی و حقوقی ای شکل گرفته اند که به امپریالیسم اجازه می دهند اهداف کهنه و نو و استراتژی هایش را غالبا بدون استفاده مستقیم ازخشونت نظامی به کرسی بنشاند.
در این جدال های سیاسی همچنین موضوع بر سرمشروعیت نقد سیاست دولت اسرائیل هم می باشد. یک چنین نقدی قبل از همه از سوی جناح دولتی اسرائیل و تمامی کسانی که این دولت را پشتیبانی می کنند با اتهام ضد یهودیت ( آنتی زمتیسم) محکوم می شود. حتی در میان چپ ها هم مواضع انتقادآمیز به سیاست اسرائیل برخا بعنوان ضد صیهونیسم و ضد یهودیت محکوم می شود. (.....)
برای حقوق بشر و حقوق ملت ها
از جمله مواضع سیاست چپ در کنار رد جنگ و رد نئولیبرالیسم، رد کامل هر گونه شکلی از استعمارنو، اشغال نظامی کشورها و یا رهبری بر مواد خام این کشورهاست. حتی اگر که غرب امروز خود را پشت جهانی سازی مخفی نموده باشد اما استعمارنو همچنان چون گذشته شیوه عملکرد سیاسی اش در مقابل جهان سوم است.
از آنجا که امروز هم چون گذشته تسلطی امپریالیستی وجود دارد که هژمونی آمریکا و روز بروز بیشترهژمونی اتحادیه اروپا را خواهان است و از این روی بصورت خشونت آمیز بر علیه کشورهای غنی به مواد خام جهان سوم و محدودهای جالب جغرافیای سیاسی حرکت می کند، نیاز به یک همبستگی میان جنبش های چپ کشورهای صنعتی با جنبش هائیست که از خودمختاری ملی خود دفاع می نمایند.
موضوع بر سر ایدئولوژی نیست بلکه موضوع بر سر فشار بین المللی در جهت از بین بردن مناسبات فاقد مشروعیت است. تا بدین وسیله نیروهای داخلی این کشورها فضائی باز برای طرح سیاستی بدست آورند که بتواند به خواسته هایشان برای خودمختاری ملی در مقابل قدرت های امپریالیستی یاری رساند.
غالبا همبستگی جهانی چپ ها با جنبش های آزادی بخش ملی به ادامه توسعه آنها کمک نموده است. سازمان آزادیبخش فلسطین ( پ ال او) نمونه خوبی برای این ادعاست. بدون مذاکرات بین المللی " پ ال او " بسختی می توانست مواضع ضد یهودی خود را از سر بگذراند.
تعریف چپ آلمان ازحقوق ملت ها این است که آنها حق اعتراض بر علیه هر گونه ظلم و ستمی را داشته باشند. حقوق ملت ها این اعتراضات را مشروع می سازد. اسرائیل این حقوق را برای خود قائل است اما همین حقوق را برای فلسطینی ها قبول ندارد. قطعنامه های سازمان ملل متحد که بر بستر حق برابر برای تمامی انسانها نهفته اند، غالبا برای اسرائیل بی مفهوم بوده اند. بله تمامی حقوقی را که انسان برای خودش می خواهد این مسئولیت را دارد که برای مخالفش هم بخواهد. بر این مبنی در جنگ های مسلحانه، هیچ طرفی حق به گروگان گرفتن غیر نظامیان را ندارد.
موضع ماکیاولی آمریکا که در مبارزه بر علیه کمونیسم می گفت دشمن دشمن من متحد من می باشد، مدت های مدید باعث شد که در افغانستان طالبان از سوی آمریکا و پاکستان تا دندان مسلح شود و اکنون آمریکا دیگر از شر ارواحی که حاضر کرده است نمی تواند خلاصی یابد.
نقد چپ بر سیاست دولت اسرائیل که توجه ای به حقوق بشر و حقوق ملت ها و قطعنامه های سازمان ملل ندارد، مشروع و ضروری برای روند صلح در خاورمیانه است.
در مجله " کونکرت" توماس ابرمن موضع سیاستمداران حزب چپ را به سیاست رسمی اسرائیل موضعی " آنتی زمیتیسم" ضد یهودیت خوانده است و می گوید": حملاتی چون این گونه ناراحت کننده اند و مانع هرگونه برخورد سیاسی می شوند. زیرا که موضع " ضد یهودیت" غیر قابل قبول است و اثرش این است که دهان منتقدین اسرائیلی را می بندد.
برابر ساختن موضع انتقادی بر علیه سیاست دولت اسرائیل با " انتی صیهونیسم و آنتی زمیتیسم" از سوی گروهی کوچک در حزب چپ هم که شدیدا " ضد آلمان" هستند نمایندگی می شود ـ گروه کار " ب آ ک" شالوم هدفش این است که آن سیاست چپی را افشا کند و با آن مبارزه کند که تنها خصلت ضدامپریالیستی برایش مهم است و غالبا ازرژیم های ارتجائی دفاع می کند بجای اینکه این رژیم ها را نقد نماید. این تفکرضد امپریالیستی از آمریکا بعنوان مرکز محوری ی امپریالیسم تنفر دارد. هدف مهم شالوم نمایندگانی از حزب چپ در پارلمان می باشند که نقد به سیاست خشونت اسرائیل را بعنوان تضادی در مقابل همبستگی شان با مردم اسرائیل نمی دانند. (.....)
موشه سوکرمن خود را با موضع ضد آلمانی ای که با نظر " ب آ ک" شالوم در باره اسرائیل مطابقت می نماید مشغول نموده و این تفکر ضد آلمانی را چنین توصیف می نماید که در کل آنها اعتقاد دارند که مشکل هویت ملی خود را از طریق همبستگی با اسرائیل و برافراختن پرچم اسرائیل و ...حل نمایند و به یهودیانی که به غلط گفته اند " آلمان هرگز" نشان دهند که قصد جبران اشتباهات تاریخی را دارند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد