جراید و شبکه های خبری ایرانی و بین المللی از دیدار پیش بینی نشده بین مذاکره کنندگان هسته ای ایران به ریاست سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی معاونان محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و ویلیام برنز قائم مقام و وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا در روز پنجشنبه 16 مرداد(7 اوت 2014) در ژنو خبر دادند که در این نشست کارشناسان مرتبط ۲ کشور در این مذاکرات حضور داشتند. براي این مذاکرات ، نمایندگان ایران چهارشنبه 15 مرداد(6 اوت 2014) وارد ژنو شدند. دو طرف مذاکره کنندگان با "درایت" دیپلماتیک موضوع گفتگوی یک روزه و در دو نوبت دو ساعته صبح و بعد از ظهر را رسمن به "نزدیک کردن دیدگاهها"در حل معضل هسته ای ایران که از سال 2002 وارد میدان مناقشه شده بود،اعلام نمودند. دید گاههائیکه در ده سال گذشته و بویژه در شش دوره مذاکرات فشرده و بمدت شش ماه با حضور ایران و گروه ۱+۵ در وین(اتریش) به نتیجه نرسیده بود اما طرفین برای جاوگیری از شکست و دستیابی به توافقنامه جامع، مذاکرات را با سه هفته تعطیلی و رایزنی با مسئولین بالاتر و تمدید و ادامه گفتگوه برای یک بازه زمانی چهار ماهه به توافق رسیده بودند..
مستقل از اینکه بخواهیم به نوع توافق نهائی در چارچوب گزارشات آژانس بین المللی انرژی هسته ای و نحوه کنترل و رضایتمندی دو طرف با در نظر داشتن شرایط کنونی و اعلام نتایح نهائی در پایان نوامبر 2014 به قضاوت بنشینیم و همانطوریکه "رابرت اینهورن " عضو سابق هسته ای آمریکا در پاسخ به سئوال به سایت خبری المانیتور گفت : آمریکا به ایران اعلام کرد که حاضر به پذیرش برنامه غنی سازی محدود در توافق میباشد". المانیتور در ادامه توضیح میدهد که باراک اوباما این برنامه غنی سازی محدود را در یک دیدار محرمانه در مارس 2013 در "عمان" به ایران منتقل کرده بود. اینهورن اما این سئوال را پیش میآورد که تولید سوخت راکتورهای هسته ای در این مرحله از نظر اقتصادی برای ایران قابل توجیه نیست و "جامعه جهانی" در مقابل این پرسش قرار دارد که پافشاری ایران در غنی سازی چیست؟ اینهورن می افزاید که" با این حال آمریکا موافق است باید راهی وجود داشته باشد تا ایران بتواند از این بن بست خارج شود و این کار برای آنها زمان براست اما در هر حال راهی وجود دارد". با این موضعگیری آمریکا و نتایج وخیم حاصل از تحریمهای سازمان ملل متحد و تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا،دستگاه اقتدارگرا و ارتجاعی رژیم بر آن شد تا به تغییر خط مشی مذاکرات هستهای ایران پس از انتخابات 24 خرداد تصمیم بگیرد و پرونده هسته ای را از دست سازمانهای امنیتی ـ نظامی گرفته و به وزارت خارجه واگذارد و این رویکرد در نخستین حضور حسن روحانی رئیس جمهور و وزیر خارجه نظام اسلامی در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل بوقوع پیوست و طرفین توافق کردند تا برای دستیابی به راه حلی جامع و باصطلاح " برد ـ برد" تلاش نمایند.
اگر چه در دوره های پیش و بویژه در زمان سعید جلیلی سرپرست هیئت نمایندگی و دست نشانده سید علی خامنه ای، ضمن گفتگو در باره "مباحث هسته ای" برای وزن کشی در باره قدرت منطقه ای ایران، مسائل فلسطین و سوریه و متحدینش را هم به وسط کشیده میشد. اما در دوره روحانی ظاهرن گفتگوها به موضوع هسته ای محدود شد. بنابراین گره مرکزی درمتوقف کردن و یا ادامه فعالیت هسته ای ایران نیست بلکه میزان همکاری ایران در کاهش دادن بحران منطقه ای است که نفت دیگر تنها اهرم تامین کننده منافع آمریکا نمیباشد. و تضمین امنیت اسرائیل هم پر هزینه. بر این اساس تداوم و یا تعلیق و توقف فعالیتهای هسته ای ایران به فعال شدن آقای یوکیا آمانو دبیر کل آژانس بین المللی هسته ای و دو دیدارش از تهران منتج شد و تعیین نهائی میزان و درجه غنی سازی منوط به اعلام مواضع و چراغ سبز خاتمه یافتن "ابهامات" از طرف آژانس بین الملی که اطلاعات مورد "قبول و راستی آزمائی" خود رابا تائید آمریکا و سه کشور دیگر اروپائی در مذاکره بدست میآورد گره زده شد تا اسرائیل دست به ماجراجوئی نزند.
پس نفس گفتگوها بیش از هر چیز سیاسی است که هزینه آنرا بویژه در دهسال اخیر ملت ایران به قیمت گزاف پرداخته و میپردازد. هزینه ای که از یکطرف فقر،بیکاری برای میلیونها ایرانی و از طرف دیگر ثروتهای هنگفت و اختلاس برای سردمداران رژیم. مضاف بر این، نارضایتی از ادامه تنش زائی حول موضوع هسته ای مستمسکی برای رژیم شد تا اعتراضات علیه اختناق را با چوب تکفیر "وابستگان به خارج و مخالف حق مسلم هسته ای" سرکوب گردند. آمریکا و متحدین همسو هم برای "مهار خطر اتمی شدن ایران" هر روز حلقه محاصره و تحریم علیه ایران را تشدید بخشیدند. این سیا ست امپریالیستی اما از سال 2002 و با آماده کردن حمله به کشورهای " محور شرارت" و باز توزیع جغرافیای سیاسی به نفع اسرائیل اغاز شده بود.
موضوع هسته ای ایران از این جهت سیاسی است که ویلیام برنز نفر دوم وزارت خارجه آمریکا و آگاه به مسائل ایران، در ابتدای "وین 5 " نیز در روند مذاکرات حضور یافت تا نشان از عزم بالای دیپلماتها برای پیشرفت در فرآیند نگارش پیشنویس توافقنامه هستهای ایران باشد.
اما نشست فوری و پیش بینی نشده 16 مرداد1393 (7 اوت 2014 ) ایران و آمریکا بدون حضور خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اروپا و مسئول همآنگ کننده گروه ۱+۵ در ژنو،زیر پوشش گفتگو پیرامون هسته ای، تصمیم دیگری را بجز موضوع هسته ای همراه داشت. و آنهم مسئله پر مخاطره پیشروی برق آسای گروه تروریستی "داعش" و تصرف شهرهای سنی نشین عراق و بویژه اربیل و موصول.
در این نشست پیام آمریکا به ایران :
الف ـ کوتاه آمدن در حمایت از نوری المالکی.توافق در انتصاب فواد معصوم بعنوان رئیس جمهور عراق. پذیرش حیدر العبادی بعنوان نخست وزیر عراق.
ب ـ پیشنهاد همکاری اطلاعاتی و نظامی به ایران برای در هم شکستن نیروهای داعش در عراق و سوریه. اجازه ورود هواپیماهای جنگی آمریکا برخاسته از ناوگانهای آمریکائی در خلیج فارس در بمباران مواضع داعش در اربیل و خروج آنها بعد از ماموریت از طریق فضای ایران . زیرا ظاهرن ترکیه " اجازه" استفاده از خاکش برای بمباران منطقه سنجار در عراق را به آمریکا نداده بود!!!
ج ـ کمکهای نظامی و آموزشی ایران به پیشمرگه اقلیم کردستان عراق و پاکسازی منطقه آمرلی درعراق به کمک ایران. پرواز هواپیماهای بدون سرنشین ایران و آمریکا در فضای عراق و تبادل اطلاعات.
د ـ یافتن راه حل سه جانبه آمریکا ـ ایران ـ سوریه برای ورود بمب افکنهای آمریکا به حریم فضائی سوریه. اقدامی که در سال گذشته با مطرح کردن استفاده از سلاح شیمیائی رژیم اسدعلیه معارضین در آستانه تصمیم برای همآهنگ کردن بمباران سوریه توسط آمریکا،بریتانیا و فرانسه میبایستی صورت میگرفت. اما کنگره و پارلمان بریتانیا هر یک به بهانه های مختلف از بمباران "منصرف شدند". اما با دگرگونی شرایط منطقه ای و اعلام "خلافت اسلامی" ،ایران به مُهره ای تبدیل شد تا زمینه بمباران مناطق بمباران تحت تصرف داعش در سوریه را هم آماده نماید. و مضاف برآن ایران در همکاری با رژیم اسد و گروههای کرد سوریه در جنگ زمینی و ارسال اسلحه با تنگناها ی کمتری روبرو میشود.
چنانکه در زمینه توافقات نانوشته فوق روزنامه "وال استریت ژورنال" مینویسد: ایران و آمریکا، گروه تروریستی «داعش» را دشمن مشترک خود میدانند" این روزنامه در ادامه می افزاید: مبارزات پیشمرگههای کرد در عقب راندن شورشیان افراطی داعش باعث شد که ایران و آمریکا در کنار هم قرار بگیرند و برای تقویت نیروهای مبارز کرد، برای شکست دادن دشمن مشترک، وارد عمل شوند.
حملات هوایی آمریکا در هفته جاری، به پیشمرگهها امکان بازپسگیری دو شهر در دامنههای اربیل را داد، که چند روز پیش از آن در یک شکست حیرتآور در مقابل داعش، از دست داده بودند و این گروه افراطی توانسته بود تا حدود ۳۰ کیلومتری مرکز اقلیم کردستان عراق نزدیک شود. چنانکه در مخمور، یک گزارشگر شاهد دیدار فرماندهان ارشد کرد با مشاوران ایرانی در مرکز فرماندهی عملیات بود. حدود ۵۰ کیلومتر دورتر در شهر اربیل، مشاوران آمریکایی با فرماندهان پیشمرگه و نیروی هوایی عراق در این هفته دیداری مشابه داشتند". وال استریت ژورنال در ادامه باین نتیجه میرسد که: این دیدارهای موازی به روشنی نشان میدهد که دو رقیب دیرینه برای نفوذ در عراق، دریافتهاند که با دشمنی مشترک روبرو هستند و با تلاشی هماهنگ به تجدید حیات پیشمرگهها که برای زمانی طولانی بصورت اسطورهای در میان نیروهای مختلف عراقی شناخته شده بودند و از آنها به عنوان تواناترین نیروی مبارز عراق یاد میشد، کمک کردند. وزارت امور خارجه آمریکا اذعان کرده است که ایالات متحده و ایران از درک و تفاهم متقابل در تهدید ناشی از «داعش» برخوردارند، ولی ماری هارف، سخنگوی این وزارتخانه میگوید «این لزومأ به معنای داشتن منافع استراتژیک مشترک نیست".
اما مجله "استراتژی پیج" هم در این باره نوشت: ایران و آمریکا بدون آنکه دست دوستی به یکدیگر دهند، سعی در تنظیم قوانین و مقرراتی بری استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین خود در عراق دارند".
سرویس بین الملل «انتخاب» هم در گزارش خود اعلام داشت که: " هواپیماهای بدون سرنشین ایران از اواخر ماه ژوئن و با مجوز دولت عراق در آسمان این کشور پرواز می کنند. گاهی اوقات بین پنجاه هواپیمای بدون سرنشین ایران و امریکا و گاهی اوقات بیشتر در آسمان عراق به پرواز در می آیند .درحالیکه عراق سرزمین وسیعی به شمار می آید، گاهی هواپیماهای بدون سرنشین دو کشور تصاویری از منطقه ای مشابه در زمان مشابه می گیرند. با این حال هیچگونه برخوردی بین دو کشور در این حوزه وجود نداشته است. ظاهرا تهران و واشنگتن بی سر و صدا بر روی فعالیت جداگانه هواپیماهای بدون سرنشین خود در حمایت از دولت عراق در مقابل تروریست های داعش به توافق رسیده اند. با این حال مشخص نیست که در این حوزه اطلاعاتی بین دو کشور تبادل می شود یا خیر".!!!
تمامی تحولات بوقوع پیوسته تا این لحظه، خط بطلانی است بر افاضت مقام معظم بی درایت سید علی خامنه ای که حدود دو ماه پیش موضعش را درباره بحران عراق اعلام کرد بود. او گفت:" با حمله آمریکا به عراق مخالف است و جهان باید به نتایج انتخابات ماه آوریل( پیروزی ائتلاف نوری مالکی) احترام بگذارد" اما با تشدید یافتن اوضاع نابسامان و بخطر افتادن تمامیت ارضی عراق،رهبران ایران را برآنداشت تا به شرایط جدید تن دهند.
همه اینها دقیقا خلاف چیزی است که ایران خواسته بود، اما سیاستمداران تهران زبان به اعتراض نگشودند.
غسان عطیه، رئیس سازمان توسعه و دموکراسی مستقر در عراق میگوید: "سکوت ایران نشانه رضایت است". او باور دارد که اولویت ایران یکپارچه نگه داشتن جناح شیعیان در بغداد است و برای همین، تهران نامزدی حیدر عبادی را برای نخستوزیری وتو نکرده است". او می افزاید:"ایران از ابتدا هم از نوری مالکی راضی نبود و او را تنها به این دلیل پذیرفت که جناح شیعه در مجلس عراق به او رأی داده بود. آقای مالکی کردها و سنیها را به حاشیه راند و ایران از این عملکرد او دل خوشی نداشت".
بسیاری انتظار داشتند که ایران مداخله نظامی آمریکا را در شمال عراق شدیدا محکوم کند، اما اینطور نشد. و ایران هم بطور یکجانبه وارد خاک عراق نشد تا موجب جنگ رسمی درجبهه شیعه و سنی در قیاس منطقه نشود.
حمله هوائی آمریکا بمواضع داعش در اربیل روز جمعه 8 اوت2014 یعنی یک روز پس از نشست چهارساعته ایران و آمریکا در روز پنجشنبه 7 اوت در ژنو،با "استقبال و خوشروئی" ایران روبرو شد. آنطوریکه محمد صدر، مشاور محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، روز دوشنبه 11 اوت گفت که همکاری ایران با آمریکا برای مقابله با گروه دولت اسلامی "شدنی است".
تهدید گروه دولت اسلامی همچنین باعث شده است که ایران با نامزدی آقای عبادی برای نخستوزیری هم مخالفتی نکند و دیگر تمایل به پشتیبانی از نوری مالکی نیست. اما در دفاع از عمق استراتژی خود یعنی بشار اسد دست نخواهد کشید.
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از انتخاب نخستوزیری جدید،حیدر عبادی، در بغداد حمایت کرد. اواز همه گروهها و ائتلافهای عراقی خواست تا متحد بمانند و با یکدیگر همکاری کنند. این پیامی آشکار به نوری مالکی بود که دوره اش در این شرایط به اتمام رسیده و نباید برای ماندن در قدرت به زور متوسل شود.
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران ایران هم لحنی مشابه برگزید. روز سهشنبه 12 اوت، این روزنامه نوشت که "تمکین بزرگ منشانه مالکی" به مصلحت عراق است و آقای مالکی با کنارهگیری "از حق قانونی خود" به حل بحران عراق کمک خواهد کرد.
آیتالله خامنهای هم با برآورد از شرایط جدید،در جمع دیپلماتهای ایرانی از نخستوزیر جدید عراق حمایت کرد و گفت: "انشاءالله با انتصاب او گره کارها باز میشود".
میدان هسته ای ایران در گذشته و در زمان حمله به طالبان با کُرنر ایران و در سال 2003 در عراق به نفع آمریکا، و ناخرسندی ایران را همراه داشت. این بار اما آیا میتوان انتظار گل مساوی بود که ضمن پشت سر گذاشتن معضل هسته ای به فاز جدید تائید ابر قدرتی ایران در شطرنج ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی خاورمیانه بود؟
حسن نادری
13 شهریور 1393 / 3 سپتامبر 2014
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد