logo





"خلافت امت واحده" و"ام القرای" اسلام

يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۴ اوت ۲۰۱۴

حسين اسدی

hossein-asadi2.jpg
ابوبکرالبغدادی" خلیفه مسلمانان جهان" و رهبرگروه تروریستی سنی مذهب "داعش" ، وعلی خامنه ای ولی مطلقه فقیه شیعیان ورهبر جمهوری اسلامی ایران، مردان حقیری هستند، که با ادعا های مشابه دست بدست هم داده اند، تا با راه اندازی جنگی فرقه ای درجهان اسلام کشور های منطقه خاورمیانه را برای سالهای متمادی به قتل گاه ساکنان بی گناه آن و بر باد دادن سر مایه ملی کشورهای منطقه تبدیل نمایند. هردوی اینان که بند نافشان با قیچی ترور، آدم کشی، همراه با پایمال نمودن حقوق دگر اندیشان بریده شده است، یکی قصد کسترش استقرارخلافتش از سوریه، عراق، لبنان تا اندلس (اسپانیا) را در سر می پروراند، وگروه او تجمعی است ازمشتی جلادان بی رحم و متعصب که تا کنون بجز کشتار مردم بی کناه اعم از شیعی، سنی، عرب، کُرد، ترکمن، ایزدی، مسیحی و... ، تجاوز به دختران و زنان، تخریب مساجد و کلیساها و بناهای تاریخی هنر دیگری ازخود نشان نداده اند. البغدادی و گروهش با دستانی آلوده بخون قصد دارند با استفاده ازنا امنی های موجود درعراق، که دست آورد یکی ازهم کیشان سران جمهوری اسلامی ایران دراین کشور است، دامنه ترورو جنایات خود را به این کشورودگر کشورهای منطقه کسترش دهد.

ولی مطلقه فقیه شیعیان جهان هم که پایه های نظامش برجنایاتی هم چون سینما رکس آبادان، اعدام های زنحیره ای درکردستان، قتل عام هزاران زندانی و جوان بی گناه درسال 1367، قتل های زنجیره ای، ترور سران اپوزیسیون، وزیر پا گذاشتن حقوق فردی واجتماعی هموطنان سنی مذهب، استوار است. ظرف 35 سال گذشته نا توانی خود را دراداره کشوری ثروتمندی هم چون ایران، و تامین نیاز های اولیه مردم آن نشان داده است.

هردوی اینها اکنون ادعای رهبری امت واحده ی اسلامی‌ درسراسر جهان را در سردارند، و خواهان بیعت بی چون و چرای همه مسلمانان جهان به خود، واطاعت و پیروی آنان از اوامر خویش اند.

گروه تروریستی داعش با شکاف اندازی درصفوف مقاومت مردم سوریه در برابر دیکتاتوری حاکم درآن کشورو تضعیف صفوف مبارزه آزادیخوا هانه مردم این کشور، پس ازکسب پیروزی مختصری درخاک عراق، حوزه "شامات وعراق" را برای" خلافت خود" نا قابل دانسته، نام خود را به "دولت اسلامی" (خلافت امت واحده ی اسلامی‌) تغیر داده و اعلام داشته است که:

"هم‌اکنون بر تمام مسلمانان واجب است که با خلیفه بیعت و از او حمایت کنند. اعتبار و مشروعیت همه امارت‌ها، گروه‌ها، حکومت‌ها و سازمان‌ها با گسترش سلطه خلیفه و رسیدن نیروهایش به مناطق مربوط باطل است. ...  بر همه ی مسلمانان واجب است که با این کشور اسلامی بیعت کنند، بیعت کنندگان مسلمان هستند و کسانی که بیعت نمی کنند همانند شیعیان کفار هستند و باید کشته شوند. کسانی که با ما بیعت نکنند خونشان مباح است و منتظر حد اسلامی از جانب ما باشند."

نظام متکی به ولایت فقیه در ایران هم با اعلام "ام‌القرای" بودن این نظام، پاسداری از آن را نه تنها وظیفه ایرانیان طرفدارخود بلكه فریضه ای واجب برای هر مسلمانی تعین نمود. این رژیم بنا به دکترینی که دراواخر دهه ی 1360 از طرف محمدجواد لاریجانی تنظیم گردید وازآن زمان خطوط راهبردی نظام بر آن استوار است نظام ولایت فقیه را ام‌القرای جهان اسلام اعلام و نقش آن را بدین شرح تعریف نمود :

پس از پیروزی انقلاب اسلامی‌ بدون تردید ایران ام‌القرای جهان اسلام شده است، زیرا پس از انقلاب با تشكیل حكومت اسلامی‌ دارای دو شأن رهبری مردم ایران و امت اسلامی‌ می باشد وهمه ی مسلمانان وظیفه دارند ولایت و رهبری امام خمینی(ره) را به عنوان رهبر امت واحده ی اسلامی‌ بپذیرند. به این ترتیب حکومت ایران بایستی علاوه بر منافع ملی به منافع جهان اسلام نیز بپردازد و دیگر کشورها نیز موظفند از ایران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام حمایت و دفاع کنند. در صورتی که میان منافع ام‌القری و منافع امت تزاحمی پیش آید منافع امت همواره مقدم است، مگر در حالتی که مسئله بر سر حفظ نظام اسلامی در ام‌القری باشد. اگر نظام سیاسی ایران با شكست مواجه شود بدین معنا كه تمامیت ارضی آن مورد حمله قرار گیرد یا شالوده ی اصلی حكومت آن یعنی رهبری و ولایت فقیه مورد تعرض قرار گیرد یا نظام مبتنی بر آن نتواند جواب گو باشد در واقع شكست آن شكست و ناتوانی نظام سیاسی اسلام محسوب می‌شود و لذا در این‌گونه موارد پاسداری از نظام اسلامی‌ نه تنها وظیفه ی ایرانیان بلكه وظیفه ی هر مسلمانی است.

ادعا هایی یکسان وعملکرد های مشابه این دو تا کنون سبب کشتارنزدیک به صد ها هزار نفر درسوریه، و عراق شده و چنانچه با مقاومتی جدی ازطرف جامعه جهانی رو برو نگردد، خطر این را در بر دارد که علاوه بر تباهی جان انسان ها ی باز هم بیشتر و به یغما رفتن بخش وسیعتری از سرمایه کشورهای منطقه، تمامیت ارضی کشورهای منطقه نیز بخطر افتاده، و در نهایت به بالکانیزه شدن کل منطقه خاورمیانه بیانجامد.

عراق اولین کشور است که در معرض چنین خطری قرار گرفته است، و خطرتجزیه آن بصورت عینی وواقعی موجود است. این خطری هم اکنون ازطرف کشورهای غربی که به بهانه عدم وجود دولت مرگزی( که یکی از دست آورد های نظام اسلامی ایران ودفاعش بی جا یش از شخصیت نا قابلی همچون نوری‌المالکی  است که سیاست انحصار طلبانه اوعراق را در مسیر تجزیه و تقابل اقوام قرار داده است )، وپیشروی گروه داعش درخاک این کشور تشدید می گردد. چه این کشور ها در روابط دیپلماتیک خود وارسال سلاح و تجهیزات و کمک های نظامی دیگر، اربیل راجانشین بغداد نموده، وتشکیلات محلی اقلیم کرستان عرق را بجای دولت مر کزی این کشور نشانده اند. علاوه بر این حکام اسراٸیلی نیزکه بظاهر بوی کباب به مشامشان خورده، با آتش بیاری برای معرگه ای که از طرف گروه داعش براه افتاده است، قصد دارند هرجه زودتر تجزیه کشور عراق بجلو اندازند، وازاقلیم کردستان که بخشی از خاک عراق است کشورِمستقلی بنام " دولت مستقل کرد" بسازند. ومقدمه در گیری کشورهای غیرعربی منطقه (ایران و تر کیه ) را هم برای مدت درازی فراهم نموده و آنان را دچار جنک داخلی و منطقه ای نمایند. نتانیاهو کردها را "ملت مبارزی" می نامد که به "تعهدات سیاسی خود را اثبات کرده‌‌اند و ارزش استقلال را دارند." و لیبرمن وزیرخارجه اوهم بیان میدارد که: "عراق روبروی چشمانمان در حال تجزیه است و روشن خواهد شد که تشکیل دولت مستقل کرد، مساله‌ای حتمی است"، و شیمون پرزاضافه می کند که: "کردها کشور خود را بالفعل برپا کرده اند و این کشور دموکرات است. یکی از نشانه‌های دموکراسی آن است که به زن‌ها حقوق مساوی داده! می‌شود.". بوقی را که سردم داران اسراٸیل برای استقرار"دولت مستقل کردستان" بصورت مجزا درخاک عراق وبدون درنظر گرفته شدن سرنوشت مناطق کرد نشین درکشورهای ترکیه، سوریه وایران کوک کرده اند، برای مردم منطقه طنین ناهنجاری دارد چه حاصلی جزایجاد کانون های تشنج جدید و بوجود آمدن چندین گره کور دیگرهم چون فلسطین نمی تواند ببار آورد، و ز مینه را برای بروز جنگ وخونریزی های بیشتری درمنطقه فراهم آورد. که بظاهرخواست زمامداران اسراٸیل و زنک خطری برای کردهای عراق است که بهوش باشند، چه قربانیان اصلی منازعات بعدی و در آینده بنا برسوابق گذشته بازهم مردم بی کناه کرد درمنطقه وتکرار جنایاتی نظیر حلبچه ولو بشکل دیگری خواهند بود.

پدرخوانده اکثر جنگ ها ودر گیریهای گروه های مذهبی در منطقه دردوران اخیر خمینی است. چه او بود که با سردادن شعار های تو خالی صدور انقلاب و آزادی قدس ابتدا باعث در گیری و جنک 8 ساله ای کشور ما با عراق گردید، جنگی که مردم ما بهای گزافی بابت آن پرداخته اند. خمینی بود که فرض را بر وجود امت واحده اسلامی گذاشته، مرزهای شناخته شده بین المللی را نادیده میگرفت، وتمامیت ارضی و استقلال کشور های منطقه برایش بی ارزش بودند.او میگفت که: " ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداريم.  ما تصميم داريم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم. " و زمانی هم که بخشی از مملکت را ویران کرده و بیش از نیم ملیون جوانان مملکت را بکشتن داد و بخش وسیعی از مملکت را ویران نمود، وزمانی که مجبور گردید جام زهررا بنوشد باز دست ازعربده کشی های همیشگی خود بر نداشته واعلام می نمود که: "من به صراحت اعلام مى كنم كه جمهورى اسلامى ايران با تمام وجود براى احياى هويت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذارى مى كند، و دليلى هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند" .

اکنون هم وارثین او درسوریه بعنوان دستیاران اسد درتمام جنایاتی که دراین کشور اتفاق افتاده و می افتد، بیش از 190 هزار نفر کشته ، نزدیک به 7 ملیون نفر آواره، خرابی وویرانی شهر ها و زیر بنای اقتصادی این مملکت، بصورت مستقیم شریکند. وارثین خمینی درجریان جنگ غزه نیز گرچه بظاهربرای قربانیان جنایات جنگی اسراٸیل اشک تمساح می ریزند، ولی بی تفاوت نسبت بکشتار انسان های بی کناه دراین جنگ نا برابر وبظاهر خوشحال از هر چه بیشتر کشته شدگان، دنیای اسلام را به مسلح شدن فرا خوانده وبقول معروف "کنار گود نشسته و لنگش کن" می گویند. شروع جنک با عراق، بر پایی جریانی بنام حزب ﷲ درلبنان و زیر پا گذاشتن استقلال این کشور، تحریک گروهک های ماجرا جوی اسلامی درکشورهای دیگر منطقه، با عث شدند که حکومت های کشورهای سنی نشین همسایه برای دفع خطراز خود، بنوبه خود دست به تشکیل جبهه هایی از گروه هایی مرکب از افراد رادیکال و متعصب سنی مذهب زده و این گروه ها را با پول و سلاح نظامی اجیر خود نمایند. در رآس چنین کشورهایی عربستان سعودی وشیخ نشینان خلیج فارس قرار دارند که بابر خورداری از امکانات وسیع مالی و تسلیحاتی، چنین گروهایی را تا دندان مسلح نموده، آنان را در خدمت منافع خویش قرارداده، وهر کجا که لازم دیده و به بینند، به نیابت از خود روانه جنگ و منازعات منطقه ای نموده و می نمایند.

ریشه تمام جنایاتی که روزانه درمنطقه ما اتفاق می افتد، حاصل انحصارطلبی قشری کوچکی است، که پس از کسب قدرت در گوشه ای ازآن، بنا م مذهب و دین دکر اندیشان را کافر و مرتد اعلام نموده، وابتدایی ترین حقوق آنان را زیر پا می گذارند. انحصار طلبان قشری هنگامی که بقدرت می رسند جهت تثبیت وادامه بقای خود ازهیچ جنایتی ابا ننموده وبا تقسیم مردم به مسلم وغیر مسلم، به شیعه و سنی، وتقسیم کلیه افراد جامعه به خودی وغیر خودی، و ترویج کینه و نفرت نسبت به غیرخودی ها برای اندک پیروان خود دشمنانی بوجود می آورند، که اعمال هر گونه خشونتی در باره آنان جایز است، و از این طریق راه را برای هر جنایتی هموار نموده، وزمینه جنگ، خونریزی و ویرانی کشورهای تحت سلطه خود و دخالت در امور داخلی سایر کشور های منطقه را درحال و آینده فراهم می سازند.

ثمره چنین سیاستی نبرد وجنگ در سر زمین های سوریه و عراق است. دراین جنگ جمهوری اسلامی ایران، دولت شيعه مالکی، حکومت علويان در سوريه و حزب الله لبنان یکطرف، وگروهای سنی مذهب تحت عنوان های متفاوت نظیر (جبهه النصره و داعش ... ) به پشتیبانی عربستان سعودی و شیخ نشین های خلیج فارس طرف دیگر آن هستند.
سرنوشت گروههای اجیردرگذشته اما نشان داده است که این گروه ها بدلیل عدم پیوند شان با مردم کشورهای محل عملیاتی خود، تر کیب آنان که مرکب از افراد ماجراجوو فاقد هر گونه بینش سیاسی هستند، ووابستگی شدید آنان به کمک های مالی و تسلیحاتی بیگانگان، نا معلوم وتاریخ مصرف چنین گروهایی اصولا زیاد نیست. این گروه ها هرگز قادر نیستند درعمل حد اعتدال را نگه دارند. اساس کارآنها افزایش ترورو بالا بردن درجه خشونت است. این روش اما پس ازمدتی شکل ومیزانی بخود میگیرد که تحمل آن برای افکارعمومی جهان وحتی حکومتهای کشورهای متمدن، که گاه خود آنان در"جعبه پاندورا" (Pandora s box) را گشوده و این ارواح خبیث را آزاد نموده اند نیز غیر ممگن میگردد، وآنان را وادار به عکس العمل های مسلحانه در مقابل چنین گروهایی می نماید. میزان و شکل ترورهای گروه داعش درعراق نیز اکنون بحدی رسیده است که آمریکا و دول اروپایی را خود را نا گزیر از مداخله نظامی می بینند. شروع چنین فازی، اگر با تشکیل یک دولت وحدت ملی، دولتی یکپارچه قومی مرکب از شیعیان، سنی مذهبی ها و کردها در عراق همراه گردد، واین دولت سیاستی مستقل وخارج ازحوزه نفوذ کشورهای همسایه و بخصوص ملایان ایران را پیشه نماید. نقطه ای خواهد بود بر پایان غاٸله داعش و خلافت اسلامی آن.

جراحی غده سر طانی نظام ولایت فقیه اما بعهده ملت ایران است. طبیعی است که ما ایرانیان علاوه برپرداختن به مشکلات و مساێلی که این نظام درداخل کشوربرای مردم، اقتصاد، و بطور کلی در تمام شٸون مملکت بوجود آورده است نمی توانیم نسبت به آنچه درمنطقه و بیخ گوش ما ن در حال اتفاق افتادن است بدو دلیل بی تفاوت باشیم. دلیل اول آن این است که بعید نیست که فردا چنین شتری درخانه ما هم بخوابد، گروهایی درداخل و یا خارج از کشوراجیر گردند، وعملیات مشابه آنچه در سوریه و عراق می گذرد را در کشور ما هم انجام دهند. آن گاه است که ما مجبور خواهیم بود یا شاهد تجزیه کشورباشیم، ویا براه اسلاف خود (رژیم شاه و رژیم ولایت فقیه ) متوصل گردیم، به جنگ و کشتار پرداخته و راه را برای اسقرار نظامی سر کوبگر دیگری هموار نماییم.

دلیل دوم اما توانا های ملی، انسانی، موقعیت استراتژیک، نفوذ فرهنگی و بر خور داری ازسنن همزیستی مسالمت آمیز ودیرینه اقوام ایرانی و اقلیت های مذهبی درطول تاریخ کشور ماست که به کشور ما موقعیت خاصی درمنطقه میدهند. 35 سال است که ما شاهدیم با شعار "دفاع" ازفلسطین و شیعیان لبنان، شعارایجاد "جبهه مقاومت" در قبال "استکبار جهانی" درسوریه ، قرار دادن نظام حکومتی خود بعنوان ام القرای اسلام و با اتکای بدان دخالت درامور داخلی کشورهای منطقه، کسانی که بنام و سر مایه ما حکومت می نمایند، رژیمی تو تالیتر مذهبی، حکومتی غیر ملی، انحصار طلب و مرتجع، چه اثرات مخربی را در منطقه از خود بجای گذاشته است. اکنون زمان آن رسیده است که ایرانیان این لکه ننگ را از دامن خود پاک نمایند و با اینکه خود ازبزرکترین صدمه دیدگان چنین نظامی هستند، دین خودرا بمردم سوریه ، مردم عراق و لبنان که در شرایطی بمراتب بد تر از ما بسر می برند ادا نمایند. دینی که بیش ازهمه بگردن " اصلاح طلبان حکومتی"  است که خود در موارد زیادی در جنایات نظام ولایت فقیه نسبت به مردم منطقه شریک بوده اند. آنان بلاخره بایستی از خواب رجعت به عملکردها در زمان حیات "امام" برخیزند، واین بت اعظم و افکار مخرب و ضد انسانی او را که تمام بدبختی های کنونی مملکت و منطقه زاییده افکار متحجر اوست برای همیشه بخاک سپارند، با مردم همصدا گردند تا ایرانی بسازندکه در باز گرداندن ثبات و امنیت بتواند نقش مؤثری ایفا نماید که سزاوار اوست.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد